ايرانيها و ليگهاي عربي
منصور ابراهيمزاده
كمك مربي تيم ملي فوتبال ايران
ابتدا بايد بگويم كه كشورهاي عربي بازيكنان خارجي را صرفا براي گلزني جذب ميكنند. حتي رضا قوچاننژاد نيز براي همين مساله جذب شده بود و زماني كه خواسته آنان برآورده نشد به همكاري با وي پايان دادند. حتي بازيكنان بزرگ جهان نيز در اواخر فوتبال خود به باشگاههاي عربي ميپيوندند اما جوانان ايران در اوج فوتبال خود به اين كشورها رفته و زماني كه در گلزني موفق نباشند، خيلي راحت كنار گذاشته ميشوند. وقتي بازيكني كه در فوتبال اروپا تاثيرگذار و گلزن تلقي ميشود به ليگهاي ضعيف عربي بپيوندد، عاقبت خوبي در انتظار او از نظر فني نخواهد بود. اين باشگاههاي عربي فقط گل ميخواهند و كاري به اسم و رسم ندارند و بهتر است بازيكنان ما درانتخابهاي خود دقت كنند. در مورد اينكه چرا پس از دهه 90 ميلادي ديگر لژيونر تاثيرگذاري از ايران درديگر كشورها نداشتهايم، بايد بگويم آن يك نسل طلايي بود كه در جام ملتها و جام جهاني 1998درخشيد. فوتبال ايران پيش از آن لژيونر تاثيرگذاري نداشت و پس از آن هم بازيكن تاثيرگذاري در تيمهاي اروپايي نداشت. آن تيم، جوانان شايسته وخوش تكنيكي چون مهدويكيا، عزيزي، پاشازاده، ميناوند، باقري و دايي و خيليهاي ديگر داشت. هماكنون تيم ملي ايران پير است و باشگاههاي اروپايي به دنبال نفرات پا به سن گذاشته نميروند. اميد ما به سردارآزمون، وحيد اميري و مرتضي پورعليگنجي است تا شايد بتوانند در فوتبال روز اروپا تيمهاي خوبي پيدا كرده و موفق باشند. در پاسخ به اين سوال كه چرا نفرات دو رگهاي چون فريدون زندي، رضا قوچان نژاد و اشگان دژاگه با حضور درتيم ملي ايران دچار افت ميشوند، ميگويم اين مساله را بايد از دو زاويه ديد. ابتدا اينكه مديران اكثر باشگاههاي اروپايي افرادي سياسي هستند و حضور اين بازيكنان در تيم ملي ايران باعث ميشود كه از باشگاههاي خود طرد شوند. اين را هم اضافه كنيد شرايط فوتبال روز اروپا با ايران قابل قياس نيست و هر بازيكني در ايران به سبب سطح فني پايين با افت روبهرو ميشود.