دولت و سرمايه اجتماعي
شكلگيري جوامع توسعه يافته، مردم با بهرهگيري و استفاده از موقعيتهاي مهم كه در سرنوشت آنها تاثير بسزايي خواهد داشت، حضوري حداكثري داشته و بدينترتيب بر سرنوشت و آينده خويش تسلط مييابند. وقوع انقلاب شكوهمند اسلامي ايران در بهمن 57 را ميتوان نتيجه انباشت و تحرك به موقع و آگاهانه سرمايه اجتماعي ملت ايران توسط رهبري فقيد آن امام(ره) دانست.
واضح است گام نخست بهرهمندي دولت-ملت از سرمايه اجتماعي اعتمادسازي فيمابين است. از سوي دولت فراهمسازي بستر مناسب و مطلوب عدالت در جامعه به عنوان آرمان اصلي نظام سياسي و توزيع عادلانه ثروت و مبارزه با فقر و تبعيض و نابسامانيها ميتواند راهبرد مهم و موثري باشد. هرچند اعتمادسازي ملت-دولت بسيار زمانبر است اما اگر پايهريزي آن بر مبناي اصل صداقت و تعهد باشد اعتماد حاصله محفوظ و چه بسا با گذشت زمان بر حقانيت و پشتوانه سياسي-اجتماعي آن افزوده شود. جنس اعتمادسازي پيامبران و ائمه اطهار(ع) از همين نوع جنس اعتماد است. ميتوان مدعي شد كه انقلاب اسلامي ايران نيز از جنس چنين اعتمادي است. حضور مردم و حمايت آنها از نظام سياسي طي حدود چهاردهه گذشته خود شاهدي براي اين ادعاست.
يكي از مهمترين شاخصهاي صداقت آن است كه دولت- ملت به عهد و پيماني كه با هم ميبندند وفادار باشند. ملت فهيم ايران در انتخابات 29 ارديبهشتماه 1396 نشان داد كه با وجود مشكلات اقتصادي وليكن كماكان با قدرت بيشتر و حضوري افزونتر بر حمايت از سياستهاي دولت ادامه داده است و بر عهد خود مبني بر حمايت نقادانه و سازنده از دولت همچنان استوار است. دولت دوازدهم در آستانه معرفي كابينه و مديران اجرايي در سراسر كشور است. رايدهندگان به دولت جديد انتظار دارند نگرش، سوابق و تجارب مديران و مسوولان دولتي هماهنگ با برنامهها و سياستهاي اعلامي در روزهاي قبل انتخابات باشد تا توسعه و آباداني كشور و حل ابرچالشهاي اقتصادي و رونق اقتصادي شكل گيرد و كشور به سوي توسعه پيش برود؛ توسعهاي كه با تعامل سازنده و عزتمندانه با كشورهاي جهان رقم خواهد خورد. اين مهم ميسر نخواهد شد جز با مشاركت موثر سرمايههاي اجتماعي كشور كه عظيمترين و بزرگترين بخش آن جوانان هستند؛ جواناني كه ميتوانند موجب چابكسازي و كارآمدي بيشتر دولت شوند. صداقت همين جا معنا مييابد، اعتمادسازي همينجا شكل ميگيرد و اينگونه ميتوان از انباشت عظيم سرمايه اجتماعي در راستاي پيشبرد توسعه كشور ياري جست و بهره برد. اكنون نوبتي هم باشد نوبت وفاي به عهد دولت دوازدهم است. دولت ميتواند با دعوت از جوانان فرهيخته و متخصص در حوزههاي مختلف علاوه بر پيشبرد اهداف توسعهاي بر بسياري از مشكلات جامعه فايق آيد و آيندهاي مطمئنتر براي ثبات رويه در تصميمسازيها و تصميمگيريها رقم بزند. وقت آن است به جوانان اعتماد كنيم و عدالت نسلي را در جامعه ايران اسلامي نه به گفتار و شعار بلكه به عمل پيادهسازي كنيم. يادمان نرود انباشت سرمايه اجتماعي در صورت عدم اعتمادسازي و عدم فراهمسازي بستر مشاركت موثر آنان در مسير توسعه كشور براي هميشه در جهت حمايت از سياستهاي نظام سياسي كاركرد نخواهد داشت. قدر اين سرمايه ملي را بدانيم.