گروه مدرسه اعتماد
اين روزها آنقدر تمركز بر موضوع انتخاب وزير صورت گرفته كه اصل ماجرا به فراموشي سپرده شده است. گويا همه چيز بسامان است و دستگاه تعليم و تربيت ما هيچ مشكلي ندارد و منتظر يك وزير است تا بيايد و هر آنچه مورد انتظار والدين و دانشآموزان است را محقق سازد، غافل از اينكه مسائل آموزش و پرورش كه برخي بيش از 700 عنوان ذكر كردهاند آنقدر عميق و گسترده و ريشهدار است كه با تغيير وزير نميشود اميدي به حل آن داشت؛ مسائلي كه بيترديد با تحول و اصلاح در ابعاد مختلف ميتواند در مسير مرتفع شدن قرار گيرد. لذا در اين هياهوي انتخاب كابينه دوازدهم مطلبي از فردين خرازي يكي از كارشناسان و پژوهشگران سابق مركز مطالعات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت را در معرض نقد و نظر مخاطبان صفحه مدرسه قرار داديم تا شايد قدري از اين خلأ توجه به ضرورت تغيير و تحول و اصلاح، كاسته شود.
الف- تمركززدايي جدي و برنامهمند و واگذاري اختيارات اجرايي به استانها و شهرستانها.
ب- برنامهريزي در جهت تربيت مديران به ويژه مديران آموزشي و اعطاي گواهينامههاي درجهبندي به آنها و حذف معيارهاي غيرعلمي و سليقهاي در انتصاب مديران. بديهي است چنانچه مديريتهاي سطوح زيرين به درستي تربيت و انتخاب شوند، انجام امور در سطح بالا سهلتر خواهد بود.
ج- تلاش ويژه در امر اتوماسيون اداري و ارسال مكاتبات و ساير امور از طريق اينترنت و حذف پستهاي اداري زايد و كوچكسازي و چابكسازي واحدهاي اداري.
د- ايجاد همافزايي ميان متوليان مختلف فرهنگي در جامعه به نحوي كه اثربخشي فعاليتهاي تعليم و تربيت مشهود شود و از سوي ديگر تقويت هماهنگي ميان بخشهاي مختلف آموزش و پرورش؛ به طوري كه برآيند همه فعاليتها در يك راستا صورت گيرد.
هـ - تقويت روحيه قانونگرايي در سراسر واحدهاي آموزشي و اداري و از جمله اجراي دقيق و كامل قانون مديريت خدمات كشوري.
و- ارتقاي سطح بهرهوري با حمايت از برنامههاي عملياتي در اين زمينه و تشكيل كميته بهرهوري به منظور مطالعه و بررسي و تدوين طرحهاي اجرايي براي افزايش بهرهوري در تمامي سطوح آموزشي و اداري.
ز- ارتقاي جايگاه زنان در مديريتهاي مياني، عالي و برنامهريزي در وزارت آموزش و پرورش.
ح- تقويت و ساماندهي و هدفمند كردن انجام پژوهشهاي كاربردي به عنوان يكي از اصليترين لوازم اصلاح ساختار آموزش و پرورش به طوري كه تمامي اصلاحات و تحولات از فيلتر پژوهشهاي كاربردي عبور كند و كاربست نتايج اين پژوهشها يكي از شاخصهاي مهم ارزشيابي مديران تلقي شود.
اولويت امر پرورش در برنامههاي مدارس
از جمله انحرافات فاحشي كه در بطن عملكرد آموزش و پرورش ريشه دوانده، جابهجا شدن امر تربيت و تدريس است. تربيت ناظر بر بُعد شخصيتي دانشآموزان و يك مقوله كيفي است و لذا ارزشيابي و نمرهگذاري آن مشكل است؛ حال آنكه تدريس ناظر بر انتقال معلومات خاصي از معلم به دانشآموز است و قابل ارزشيابي كمي است.
الف- ضرورت برنامهريزي دقيقتر و متناسب با روح زمانه به منظور تقويت و تعميق باورهاي ديني و ملي دانشآموزان و حركت به سمت تربيت انسانهاي طرازمكتب و عاشق نسبت به كشور و آب و خاك خود.
ب- درگير شدن مجموعه آموزش و پرورش با امر تربيت. به نظر ميرسد كه سپردن امر پرورش صرفا به يك معاونت كافي نيست بلكه مجموعه آموزش و پرورش بايد با امر پرورش درگير و تمامي دروس با نگاه تربيتي تدوين شوند.
ج- آموزش حقوق و مسووليتهاي شهروندي و توجه جدي به چگونگي برگزاري، مدرسان و ساعات مربوط به «آداب زندگي».
د- تقويت انجام فعاليتهاي گروهي در تمامي سطوح به عنوان يك راهبرد در سطح مدارس و توجه خاص به اردوها، بازيها، نمايشها و انواع مراسم مختلف گروهي.
هـ - تقويت مشاركت دانشآموزان در اداره مدارس و بسترسازي براي رشد و توسعه برنامههاي مشاركتپذيري دانشآموزان با تاكيد بر تقويت و توسعه شوراهاي دانشآموزي و پژوهشسراها.
اصلاح فضاي حاكم بر مدارس و شيوه اداره آنها
تفاوتهاي بسيار زياد موجود در شيوه اداره مدارس به ويژه ميان مدارس غيرانتفاعي، نمونه، شاهد هيات امنايي و... ميطلبد كه ويژگيهاي يك مدرسه مطلوب و نيز استانداردهاي مدرسهسازي، مشخص و مدون شوند. امروزه در آموزش و پرورش نوين با اصطلاحي تحت عنوان «مدرسه پيشرو» يا مدرسه الگو مواجهيم. در چنين مدرسهاي نقش مدير، ساختار مدرسه، كاركردها و اصول و مباني حاكم بر آن به شكل نويني باز تعريف شده است. مهمترين ويژگيهاي يك مدرسه الگو را ميتوان چنين برشمرد:
الف- توجه به همه ابعاد وجودي و شخصيتي دانشآموز در مدرسه؛ بهطوري كه به موازات آموزش مفاهيم پايه رياضي، علوم، زبان، علوم اجتماعي و...، مهارتهاي لازم براي داشتن يك زندگي موفقيتآميز را با در نظر گرفتن فرهنگ جامعه و تحولات اجتماعي به دانشآموزان ميآموزد و تمرين ميدهد.
ب- همگامي مدرسه با تحولات اجتماعي و ارتقا و بهبود مداوم در ساختار و نحوه اداره خود متناسب با اين تحولات يا به اصطلاح بهتر قابليت نوسازي و بهروز كردن خود.
ج- مدرسه نمونه بايد قادر به تربيت شهرونداني باشد كه ضمن علاقهمندي به مسائل كشور و جهان، نسبت به تحولات آنها واكنش منطقي نشان دهند ضمن آنكه فرهنگ بومي خود را خوب بشناسند و به حد شايستهاي از جامعهپذيري و هويتشناسي برسند.
د- شوقانگيز بودن و جاذبه براي دانشآموزان و ضرورت بهسازي فيزيكي مدارس به طوري كه با علاقه به مدرسه بيايند و با اكراه آن را ترك كنند. در ژاپن بيش از 30درصد از برنامههاي آموزشي دوره ابتدايي به دروسي چون هنر، موسيقي، كاردستي، ورزش، نقاشي، مهارتهاي خانهداري، گردش علمي و تفريحي و... اختصاص دارد تا فضاي مدرسه براي دانشآموزان پرجاذبه و شوقانگيز باشد.
هـ - تعامل سازنده با جامعه و محيط؛ به طور مثال والدين دانشآموزان بتوانند در مقاطعي ضمن حضور در كلاس درس، با معلم گفتوگو كنند. يعني نهتنها معلمان و دانشآموزان بلكه والدين نيز در اداره و اجراي برنامههاي آموزشي و پرورشي نقش موثر ايفا كنند.
و- تقويت بيش از گذشته ارتباط بين خانواده و مدرسه و ايجاد زمينههاي مشاركت موثر اوليا در تصميمگيريها و اجراي برنامههاي آموزشي و تقويت و تشويق خانوادهها در امر اجراي قوانين و برنامههاي آموزشي.
ز- توجه ويژه به تربيتبدني دانشآموزان و غنيسازي ساعات ورزش مدارس و برگزاري منظم مسابقات آموزشگاهها در طول سال بهگونهاي كه آموزش و پرورش در همكاري با سازمان تربيتبدني متولي ورزش پايه دانشآموزان تلقي شود.
آموزش جدي و همهجانبه IT و ICT در سطوح مختلف تحصيلي
در هزاره جديد، فناوري اطلاعات و ارتباطات به سرعت جهان را درنورديده و تقريبا بر تمامي ابعاد زندگي بشر تاثير شگرف گذاشته است؛ لذا آشنايي معلمان و دانشآموزان با اين فناوري و تسلط در استفاده از ابزارهاي آن ضروري است و بايد در برنامههاي آموزشي نقش آن پررنگتر شود. بديهي است توسعه ICT در مدارس فقط به افزايش تجهيزات سختافزاري ختم نميشود. اين توسعه نيازمند برنامهريزي دقيق گسترده براي تهيه محتواي آموزشي مناسب براي دانشآموزان، تربيت معلمان آموزش ديده، ايجاد فضاي مناسب براي يادگيري و نصب تجهيزات متناسب با نياز دانشآموزان، ايجاد بسترهاي مخابراتي براي استفاده سالم و سازنده از اينترنت و... است. در امر توسعه فناوري ICT در آموزش و پرورش، اجراي چند سياست اجرايي ذيل مفيد به نظر ميرسند:
الف- توسعه و فراگير كردن سريع شبكه رشد (شبكه ملي مدارس كشور) به طوري كه طي يك برنامه پنجساله تمامي استانها، شهرستانها، مناطق و مدارس را تحت پوشش قرار دهد. با اجراي اين طرح كليه دانشآموزان به صورت گروهي در مدارس ميتوانند به اينترنت دسترسي يابند. همچنين به هر دانشآموز و اولياي آنها و معلمان و حتي كاركنان آموزش و پرورش يك نشاني پست الكترونيكي اختصاص مييابد و امكان تبادل گسترده اطلاعات علمي، آموزشي و فرهنگي در سطح ملي فراهم ميشود.
ب- تهيه مواد آموزشي براساس محيط رايانه با جلب همكاري بخش خصوصي و تعاونيهاي فرهنگيان. به طور كلي تهيه و تدوين برنامههاي درسي با رويكرد ICT از فعاليتهاي مهمي است كه ميتواند در دستور كار برنامهريزان درسي قرار گيرد كه البته پيشنياز آن مسلط كردن دبيران مربوط به ICT است، در حال حاضر در حوزه IT دانشآموزان به مراتب جلوتر از معلمان هستند. لذا بايد ارتقاي سواد عمومي كاربري رايانه و حتي بوميسازي استاندارد ICDL در آموزش و پرورش جدي گرفته شود.
ج- حركت به سمت تاسيس مدارس الكترونيكي (هوشمند). شايان ذكر است كه مدرسه الكترونيكي (برخلاف مدرسه مجازي) دانشآموزان در مدرسه حضور دارند. اين پروژه ميتواند از فناوري اطلاعات و ارتباطات بيشترين استفاده ابزاري را در جهت توانمندسازي و افزايش كيفيت آموزش و پرورش دانشآموزان به عمل آورد.
د- طراحي يك برنامه ميانمدت براي آموزش تمامي معلمان در سه سطح عمومي، مياني و تخصصي در زمينه مهارتهاي كاربردي رايانه و نحوه استفاده از اين مهارتها در امر تدريس از سياستهاي ضروري است.
رئوس برنامه پيشنهادي جهت اداره كار بهينه و اصلاح و نوسازي نظام آموزش
قسمت اول- امور اداري، مالي و پشتيباني
1- اهتمام جدي و برنامهمند به تفكيك وظايف حاكميتي با امور مربوط به تصديگري از طرق ذيل:
1-1- استفاده برنامهمند و جدي از ظرفيت شوراهاي اسلامي شهر و روستا و شهرداريها در امور اجرايي مدارس دولتي.
2-1 توسعه مدارس هيات امنايي با تفويض واقعي و حداكثري اختيارات اجرايي به مدارس
3-1 تشويق و حمايت از تشكيل تعاونيهاي فرهنگيان و واگذاري بخشي از مدارس دولتي به آنها با جلب همكاري وزارت تعاون
4-1 تشويق بخش خصوصي و تسهيل سرمايهگذاري آنها در امر مدرسهسازي و مدرسهداري
5-1 تقويت و برنامهمند كردن هرچه بيشتر وظايف حاكميتي وزارت آموزش و پرورش
2- تشكيل معاونت اقتصادي در وزارت آموزش و پرورش و تمركز فعاليتهاي مربوط به واگذاريها، صندوق ذخيره فرهنگيان، سرمايهگذاريها، تعاونيهاي فرهنگيان، جلب مشاركتهاي مردمي و بهرهگيري هدفمند از ظرفيتهاي بخش غيردولتي در اين معاونت
3- ساماندهي به وضعيت نظام بودجهريزي و كنترل و نظارت مالي از طريق:
1-3 ساماندهي به وضع نظام آماري و امكان دستيابي سريع به آمار دقيق و بهنگام در همه زمينهها
2-3 تحليل دقيق هزينه- فايده از فعاليتهاي بخشهاي مختلف
3-3 تشكيل كميته بهرهوري و ارتقاي سطح بهرهوري واحدهاي مختلف اداري و آموزشي
4-3 تعريف روشن سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي و برنامهريزي جهت ارتقاي آن
5-3 تلاش در جهت افزايش و تنوع رديفهاي بودجه وزارت آموزش و پرورش
6-3 طراحي نظام مالي شفاف از مرحله تخصيص تا مرحله حسابرسي متناسب با شرايط نوين و با بهرهگيري از سامانههاي نرمافزاري مدرن و جامع
4- ساماندهي به وضعيت نيروي انساني از طريق:
1-4 شناسايي سريع و طبقهبندي نيروهاي مازاد به تفكيك استانها، شهرستانها مناطق و مدارس
2-4 ماشيني كردن سريع تمامي اطلاعات پرسنلي اعم از نيروهاي رسمي، قراردادي و حقالتدريسي
3-4 شناسايي دقيق و سريع پستهاي خالي و نيروهاي مورد نياز آموزشي به تفكيك جغرافيايي در حال حاضر، و برآورد نيازها تا پايان برنامه پنج ساله و در افق 1404
4-4 تشكيل كميته رسيدگي و ساماندهي به وضعيت نيروي انساني زير نظر وزير و تعيين تكليف موارد فوقالذكر
5-4 توسعه كمي و كيفي آموزشهاي ضمن خدمت معلمان به صورت هدفمند و نظامدار با توجه به نيازهاي جديد دستگاه آموزش و پرورش
6-4 احيا و توسعه هدفمند دانشگاه فرهنگيان در مراكز استانها براي تربيت نيروي انساني مورد نياز بومي صرفا براي اشغال در همان استان
7-4 تشكيل كميته دايمي رسيدگي به وضعيت معيشتي و رفاهي معلمان با حضور نمايندگان آنها زير نظر معاونت اقتصادي
5- ارتقاي جايگاه و منزلت شغلي معلمان از طريق:
1-5 تاسيس سازمان نظام معلمي با استفاده از تجارب سازمان نظام پزشكي و نظام مهندسي
2-5 تشكيل شوراي عالي معلمان ايران به عنوان بازوي مشورتي وزير با انتخاب چند مرحلهاي خود معلمان
3-5 حمايت از تاسيس و توسعه تشكلهاي مدني و صنفي معلمان و ارتباط مستمر و سازمان يافته با آنها به عنوان يك ديوار اسفنجي در انتقال خواستههاي معلمان به وزارتخانه و هيات دولت
4-5 طراحي و اجراي برنامه هفتگي «معلم» در رسانه ملي
5-5 كمك به راهاندازي نشريات و همچنين رسانههاي الكترونيكي تخصصي توسط معلمان در چارچوب قانون
6- اصلاح ساختار مديريتي در راستاي ارتقاي كارآمدي و بهرهوري از طريق:
1-6 تمركززدايي جدي و برنامهمند و واگذاري اختيارات اجرايي به استانها، شهرستانها، مناطق و مدارس
2-6 برنامهريزي در جهت تربيت مديران به ويژه مديران آموزشي و اعطاي گواهينامههاي درجهبندي مديريت آموزشي به آنها و پرهيز از معيارهاي غيرعلمي و سليقهاي در انتصاب آنها
3-6 تلاش ويژه در امر اتوماسيون اداري و كوچكسازي و چابكسازي واحدهاي اداري
4-6 تلاش در جهت همافزايي و هماهنگي ميان بخشها و واحدهاي مختلف اداري و آموزشي
5-6 تقويت روحيه قانونگرايي در سراسر واحدهاي آموزشي و اداري
6-6 ارتقاي جايگاه زنان در مديريتهاي مياني، عالي و برنامهريزي
7-6 تقويت و ساماندهي و هدفمند كردن پژوهشهاي كاربردي و كاربست نتايج اين پژوهشها در اصلاح ساختار
قسمت دوم- امور پرورشي
7- اولويت دادن به امر پرورش در فعاليتهاي مدارس از طريق:
1-7 برنامهريزي دقيقتر و متناسب با روح زمانه در امر تقويت و تعميق باورهاي ديني و ملي دانشآموزان در مسير حركت به سمت انسانهاي طراز مكتب و عاشق كشور و انقلاب اسلامي
2-7 تقويت انجام فعاليتهاي گروهي به عنوان يك راهبرد تربيتي در مدارس
3-7 آموزش حقوق و مسووليتهاي شهروندي و توجه جدي به ساعات مربوط به آموزش «آداب زندگي» و ارزشيابي از آن
4-7 تقويت زمينه مشاركت دانشآموزان در امر اداره مدارس به صورت خودجوش
5-7 درگير شدن مجموعه بخشهاي آموزش و پرورش در امر تربيت با هماهنگي و محوريت معاونت پرورشي
6-7 تقويت فضيلت اخلاقي در دانشآموزان با ايجاد انطباق ميان حوزههاي اعتقادي با حوزههاي شخصيتي دانشآموزان با توجه به ويژگيها و نيازهاي هر مقطع سني.
7-7 تقويت هرچه بيشتر ارتباط ميان خانه و مدرسه و ايجاد زمينههاي موثرتر مشاركت اوليا در اجراي برنامههاي پرورشي و آموزشي
8-7 توجه ويژه به امر تربيت بدني و غنيسازي ساعت ورزش دانشآموزان و همچنين راهاندازي و عنايت خاص به برگزاري مسابقات ورزشي آموزشگاهها
8- اصلاح فضاي حاكم بر مدارس و شيوه اداره آنها با در نظر داشتن:
1-8 توجه به همه ابعاد وجودي و شخصيتي دانشآموزان و تقويت مهارتهاي لازم براي يك زندگي موفقيتآميز و منطبق با موازين اسلامي
2-8 پويايي مستمر مدارس و قابليت نوسازي و بهروز كردن خود
3-8 شناساندن فرهنگ ملي و رساندن دانشآموزان به حد شايستهاي از جامعهپذيري و هويتشناسي
4-8 ضرورت شوقانگيز بودن و جاذبه مدرسه براي دانشآموزان به لحاظ فيزيكي و محتوايي
5-8 تعامل مستمر و سازنده با جامعه و محيط و استفاده از تمامي ظرفيتهاي اجتماعي در پيشبرد اهداف مدرسه
9- سازماندهي دانشآموزان در امر بسيج سازندگي به صورت پارهوقت در تمامي طول سال تحصيلي و به ويژه به طور جامعتر در ايام فراغت تابستان در جهت:
1-9 تقويت روحيه خودباوري و اعتماد به نفس دانشآموزان
2-9 مهارتآموزي و درگير شدن با كارهاي علمي و جسمي به منظور آماده شدن براي ورود به زندگي اجتماعي
3-9 افزايش روحيه كار گروهي و يادگيري فعاليتهاي دستهجمعي
4-9 آشنا شدن به مسائل و مشكلات مردم و مناطق مختلف كشور
قسمت سوم- امور آموزشي
10- آموزش جدي و همهجانبه IC و ICT در سطوح مختلف تحصيلي از طريق:
1-10 توسعه و فراگير كردن سريع شبكه رشد (شبكه ملي مدارس كشور) در يك برنامه پنج ساله
2-10 تهيه و كاربرد مواد آموزشي براساس محيط رايانه و تامين سختافزار و نرمافزارهاي آموزشي با جلب همكاري بخش خصوصي و تعاونيهاي فرهنگيان
3-10حركت به سمت تاسيس مدارس الكترونيكي (ابتدا به صورت پايلوت)
11- توسعه آموزشهاي فني و حرفهاي و مهارتي در تناسب با نيازهاي بازار كار و علايق دانشآموزان نه اجبار
12- توجه ويژه به استعدادسنجي و هدايت تحصيلي دانشآموزان
13- تاكيد بر ارتقاي سطح آموزش زبان انگليسي پس از زبان و ادبيات فارسي كه امروزه زبان تجارت، علم و فناوري است.
14- توجه ويژه به مدارس روستايي و مناطق عشايري و محروم و خصوصا توسعه آموزشهاي پيشدبستاني در مناطق روستايي و دوزبانه
15- اجراي عدالت در توزيع خدمات آموزشي و ايجاد فرصتهاي برابر آموزشي با كيفيت مطلوب براي همه افراد لازمالتعليم به ويژه توجه به جلوگيري از ترك تحصيل دختران
16- تقويت جو رقابت سالم ميان دانشآموزان، مدارس، مناطق، شهرستانها و استانها با برگزاري مسابقات متعدد و تناوبي و پلهاي به طور مستمر
17- توجه به تنوع تفاوتهاي فرهنگي، گويشي، قومي و مذهبي در برنامههاي آموزشي و اجراي وافي اصل 15 قانون اساسي
18- توسعه تعاملات بينالمللي ميان آموزش و پرورش ايران با سازوكار آموزش و پرورش در ساير كشورها و تبادل تجربيات به طور سازمان يافته
19- توجه خاص به انجام پژوهشهاي كاربردي و مطالعات تطبيقي در راستاي آسيبشناسي بخشهاي مختلف و يافتن راهكارهاي اجرايي علمي براي حل معضلات.
20- توجه خاص به امر پرورش خلاقيت دانشآموزان و پرهيز از حافظهمحوري
21- ضرورت بهسازي و به روز كردن كتابهاي درسي به ويژه كتب علوم انساني مثل تاريخ و علوم اجتماعي و ادبيات با بهرهگيري از مولفان توانمند و متخصص و وفادار به اصول علمي.