• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3883 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۸ مرداد

معماي سر دو جسد سوخته خيابان شيخ بهايي حل شد

پيرمرد، عروس و پسرش را به خاطر اعتياد به مواد كشت

اعتماد | معماي كشف سر دو جسد سوخته در خيابان شيخ بهايي و نزديك اتوبان همت در نهايت با دستگيري مرد 75 ساله و اعترافاتش به قتل و مثله كردن پسرناتني 38ساله و عروسش حل شد. متهم در اعتراف‌هايش گفت چون او و همسرش بچه‌دار نمي‌شدند بهرام پسر ناتني‌اش را از پرورشگاه گرفته بودند تا بزرگش كنند؛ اما بهرام و همسرش نسرين اعتياد شديدي به مواد پيدا كرده بودند و اين براي پيرمرد و همسرش غيرقابل تحمل شده بود؛ موضوعي كه در نهايت به خاطرش آنها را كشت.
كشف جسدها در اتوبان
ماجراي كشف جسدها مربوط به شب يازدهم مرداد ماه است. مردي با پليس 110 تماس گرفت و از پيدا شدن دو سر بريده در يك محوطه خاكي در خيابان شيخ بهايي و پايين‌تر از اتوبان همت خبر داد. ماموران كلانتري يوسف‌آباد وقتي به محل كشف جسد رسيدند دو سر بريده زن و مردي را پيدا كردند كه آثار شليك گلوله به سر هر دو نفرشان مشهود بود. قاتل يا قاتل‌ها براي اينكه هويت جسدها شناسايي نشود جسدها را  سوزانده بودند. سجاد منافي آذر، بازپرس پرونده وقتي به محل كشف جسدها رسيد در دوربين‌هاي مداربسته يك ماشين شاسي بلند را شناسايي كرد كه ساعتي قبل از كشف سرها در آن منطقه پارك شده بود. يك روز بعد از پيدا شدن اين دو سر بريده سوخته، تكه‌هايي از يك جسد شامل يك نيم تنه و بخشي از پا نيز در كهريزك پيدا شد. پليس احتمال داد اينها بخش‌هايي ديگر از بدن همان سرهايي است كه در شيخ بهايي كشف شده است. سرانجام در آزمايش‌هاي دي‌ان‌اي نيز معلوم شد نيم‌تنه‌اي كه در مركز بازيافت زباله تهران در كهريزك‌‌ رها شده بود نيز مربوط به سر زن متعلق به همين پرونده است كه مدتي قبل در خيابان شيخ بهايي پيدا شده بود.  در پزشكي قانوني معلوم شد سرهاي كشف شده متعلق به يك زن و مرد است كه بين ۳۰ تا ۴۰ سال سن داشته‌اند و آثار اصابت شليك گلوله ساچمه‌اي روي جمجمه آنها وجود دارد. قاتل يا قاتلان با انتقال سر بريده شده اين دو نفر آنها را سوزانده بودند تا هويت‌شان شناسايي نشود.  در نهايت روز 25 مردادماه (پنجشنبه) سرهنگ حميد مكرم؛ معاون مبارزه با جرايم پليس آگاهي تهران پرده از راز اين جسدها برداشت. او با بيان اينكه سرنخ‌هاي ماموران براي كشف اين پرونده بسيار كم بود و همين امر پرونده را با پيچيدگي‌هايي روبه‌رو كرده بود، گفت: كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي براي كشف سرنخ از شيوه‌هاي مختلفي استفاده كرده و با بررسي تصاوير دوربين‌هاي مداربسته يك دستگاه خودرو سواري شاسي‌بلند را كشف كردند. در بررسي اين تصاوير مشاهده شد كه راننده خودرو در شب كشف سرهاي بريده، در همان محل ماشينش را پارك و آتشي روشن كرده است. سرانجام كارآگاهان در اقدامات خود پيرمردي ۷۵ ساله را در منطقه اميرآباد شناسايي كردند كه به احتمال زياد از مظنونان اين حادثه بود. بنا بر اظهارات همسايگان پيرمرد پسر و عروسي داشت كه از چند روز قبل هيچ مراجعه‌اي به محل سكونت پدرشان نداشته‌اند. پيرمرد در اداره آگاهي حاضر شد و در اعتراف‌هايش گفت: «پسرش بهرام از حدود ۱۰ روز پيش از خانه خارج شده و ديگر از او هيچ خبري ندارد.» پيرمرد حتي دليل قانع‌كننده‌اي مبني بر اينكه چرا اعلام فقداني نكرده، به ماموران ارايه نكرد. اظهارات ضد و نقيض او ظن كارآگاهان را برانگيخت. با هماهنگي بازپرس پرونده و كسب مجوزهاي لازم اقدام به بازرسي از محل سكونت اين پيرمرد در منطقه اميرآباد كرده و مطلع شدند كه اين پيرمرد صاحب يك دستگاه خودروي شاسي ‌بلند با رنگ و مشخصات همان خودرويي است كه در شب كشف سرهاي بريده در منطقه در همان نقطه توقف داشته است. سرانجام پيرمرد به قتل پسر و عروسش اعتراف كرد. او گفت: از مدت‌ها قبل با فرزندخوانده‌ام بهرام اختلاف داشتم چون او اعتياد شديد به شيشه و كراك داشت و تمام وسايل زندگي‌ام را مي‌فروخت؛ قالي، طلا، نقره، وسايل زينتي، هرچيزي كه در خانه قابل فروش بود مي‌برد و مي‌فروخت. ما بچه‌دار نمي‌شديم و بهرام فرزند خواهر همسرم بود كه ما از كودكي او را به خانه خود آورده و بزرگ كرده بوديم. از چند روز پيش از جنايت، تنش و درگيري ميان ما بيشتر شد طوري كه بهرام حتي همسرم را كتك زد و به همين علت همسرم را روز يكشنبه هشتم مردادماه به خانه خواهرش فرستادم و من با بهرام و همسرش در خانه تنها شديم. همان روز بهرام دوباره شروع به فحاشي و شكستن در و ديوار كرد. به آشپزخانه رفت و مي‌خواست برگردد به اتاق خودش كه من در را باز كردم و سريع تيراندازي كردم. او روي زمين افتاد. رفتم جلوي او ايستاده بودم و تير دوم را به سرش زدم. زن بهرام با شنيدن صداي تيراندازي آمده بود كه ببيند چه شده اما تا از لاي در بيرون آمد با تير به سينه‌اش زدم. رفت و افتاد روي تخت؛ وقتي رفتم داخل ديدم روي تخت افتاده، تير دوم را به سرش زدم و كارش تمام شد. بعد با اره برقي كه از قبل در خانه بود شروع به تكه‌تكه كردن بدن‌هاي‌شان كردم. از روز جنايت در خانه تنها هستم و موضوع را به هيچ‌كس نگفتم و از آن روز همسرم هنوز به منزل نيامده است.  براساس اعلام مركز اطلاع‌رساني پليس آگاهي پايتخت، سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ‌، با اعلام اين خبر گفت: با اعتراف صريح متهم به ارتكاب هر دو جنايت قرار بازداشت موقت از سوي بازپرس محترم پرونده صادر و متهم براي انجام تحقيقات تكميلي و انجام بازجويي‌هاي بيشتر در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون