بي خيال سكو باش...
رضا سالار
خب اين عادت روزگار است كه گاهي در به روي پاشنه ما نميچرخد. لولاي استقلال اول فصل به جاي روغن نرمكننده، روغن ترمز خورد و حالا اين در از هم پاشيده.
كاري نميشود كرد. چرا كه در را به جاي واقعيتهاي عيني، روي ذهنيتها بستي. اينكه يك تيم جوان و تشنه را به هواي نامهاي محبوب و خاطرهانگيز به باد فنا دهي، يك استراتژي اشتباه بود. اگر مديران تشنه نام و عكس استقلال اين كار را دوست داشتند، چرا تو وارد اين بازي خطرناك شدي؟ سكوها برد ميخواهند. نامهاي بزرگ را زودتر از تصور فراموش ميكنند. اگر آنها نميدانستند، تو كه ميدانستي اين سكوها چقدر زود حيا كن – رها كن سر ميدهند. تو كه محبوب بودي و عكست سر دست ميرفت. تو چرا وارد اين چرخه معيوب شدي؟ اگر هنوز با نورافكن و اسماعيلي و حسينيها و كريميها باخته بودي، ميتوانستي به وعده ناكجاي 1402 دلخوش كني. اما با جباري و جباروف و حيدري و منتظري كدام وعده را باور كنيم؟
اينكه توپها گل نميشود قطعا دست تو نيست. اينكه با دو پنالتي تيمت ببازد هم دست تو نيست. اما اينكه تيمت نميتواند از انبوه بختهاي گلزني، به گل برسد كار توست. تو كه فكر كردي ميتوان با اين نامهاي بزرگ، امتيازها را جمع كرد. وقتي در ميانه ميدان تكليف نقطه ثقل تيمت مشخص نيست، حتما تقصير توست. سال گذشته با ابراهيمي و نورافكن يك فصل را سر كردي. اما حالا با جباري – جباروف- چشمي- شجاعيان و چند نام ديگر، معلوم نيست امروز در تمرين باشي يا در رستوران تازه تاسيست. آقاي منصوريان، تيمي كه گل نميزند و تمام فرصتهايش در يك ضد حمله به ياد ميرود، يك جاي تفكر فنياش ايراد دارد. يك جاي كار كه حتما دست توست. وقتي هنوز تيمت نميداند توپ را به چه كسي بدهد تا موتورش گرم شود، اين ميشود كه تمام چشمها به دقيقه 70 است كه يك بچه 17 ساله گره بازي را باز كند. يعني كنار تمام اين نامها، جدا از كارهاي تاكتيكي، تكنيك بايد كارساز شود.
وقتي تا پشت محوطه حريف تيم به خوبي پيش ميآيد و ضربه آخر به نقطه هدف نميرسد، يعني به جاي تاكتيكها، اين آدمها هستند كه كار را جلو ميبرند.
آقاي منصوريان، تو هم مثل اغلب مربيان اين فوتبال در حال سوختني. چرا كه زودتر از موعد وارد گودي شدي كه بيشتر به چاه ميماند. تو و امثال تو هنوز بايد تمام هيجانات سالهاي گلزني داخل ميدان را تخليه ميكرديد و با آرامش بيشتري كنار زمين به تجزيه و تحليل بازي ميپرداختيد. اما مديران جوزده خوشحال از بازي اسمها، تو را و انبوهي ستاره ديگر را وسط كارزار سخت هول دادند. امروز استقلال بيشتر به آرامش احتياج دارد. تيمي كه نامهايش مثل يك زنجير پاي دويدنشان را بسته است. نامهايي كه انگيزه تيمهاي روبهرو هستند كه بتوانند چنين تيمي را ببرند. امروز اگر تصميمگيري درست شود، بايد صبر كرد. چرا كه امروز هم نگرانيم كه باز كدام نام قرار است مهره بازي شود. كدام نام ميتواند اين بار كج را به منزل برساند.
آقاي منصوريان، اگر فرصت شد و ماندي، آرامش و انگيزه بيشتر به كار تيمت خواهد آمد. تو ميتواني اين پيچ سخت را پشت سر بگذاري. به شرط اينكه براي خودت بازي كني... نه براي سكوها. اين را تو خوب ميداني.