تحليلي بر تثبيت نرخ سود بانكي
بازار سرمايه و بورس
كاهش سود بانكي تا حدودي بورس را متبسم ميكند اما تا ساختارهاي مالي شركتهاي بورسي درست نشوند هر هيجاني در اين بازار كاذب و زودگذر خواهد بود از طرفي بخش مهمي از بورس حضور بانكهايي است كه با زيان دست و پنجه نرم ميكنند. ابتدا بايد با كاهش واقعي هزينههاي عملياتي و اصلاحات ساختاري در اين بانكها وضعيت بهبود يافته و سپس با باز شدن نمادها و اطلاعرساني به مردم براي خريد صف خريد سهام جاذبه ايجاد شود. اينكه در رسانهها مردم غيرمستقيم تشويق شوند كه به دليل كاهش سود پول خود را به خريد سهام اختصاص دهند كار خوبي است اما اگر اين سپردهگذار سپرده خود را مسدود كرد و سهامي را خريد كه نه در يك سال سود نصيبش شود و نه رشد قيمتي در سهام را مشاهده كند (اگر سهام كاهش نداشته باشد) و نه بتواند سهام را بفروشد چه اتفاقي خواهد افتاد.بايد محيط كسب و كار درست شود تا تعادل در اين بازارها به وجود آيد و اقتصاد كشور نيز از بانكمحوري خارج شود.
تبعات اين تصميم براي اقشاري كه به درآمد سود سپرده بسيار وابسته هستند
مثالي از گراني بنزين مطرح ميكنم. اگر بنزين گران شود بهشدت بر پاكي هوا، كاهش ترافيك، استفاده از وسايل عمومي، سلامت رواني مردم، كاهش آلودگي صوتي، كاهش هزينههاي دولت و افزايش رفاه مردم اثر دارد اما اگر اين تصميم گرفته شود بسياري از اقشار ضعيف كه از طريق اتومبيل يا موتوسيكلت خود امرار معاش ميكنند بيكار خواهند شد يا به دردسر خواهند افتاد. در رابطه با سود سپردهها نيز بسياري از افراد مسن يا بازنشسته يا كارمند وابستگي بسيار زيادي به درآمد سود سپردهها دارند و اگر اين درآمد كاهش قابل توجه پيدا كند يا قطع شود جايگزين اين درآمد با سرمايهگذاريهاي پرريسك ديگر سخت خواهد بود و زندگي اين افراد با مشكل جدي مواجه خواهد شد.امروزه همه شاهد وضعيت نامناسب حقوق بازنشستگان و مشكلات زياد در صندوقهاي بازنشستگي هستيم؛ لذا در كنار تصميم كاهش سود بانكي تصميمات جدي حاكميتي براي برقراري نظام تامين اجتماعي درخور و شأن بازنشستگان كشوري به نحوي كه بالاتر از خط فقر حقوق و مزاياي ماهيانه داشته باشند و شرمنده خانواده و داماد و عروس و نوههاي خود نشوند ضرورت دارد.
بخش توليد و استفادهكنندگان از تسهيلات بانكي
ظاهر امر نشان ميدهد كه با كاهش سود سپردهها نرخ سود تسهيلات بانكها كاهش مييابد يا حداقل ١٨ درصد خواهد شد و توليد شكوفا شده و قيمت تمام شده كالاهاي توليدي كاهش مييابد.به نظر ميرسد اين موضوع سادهانديشي است و در يك محيط تعارف قرار داريم. مدتها طول خواهد كشيد كه بانكها از وضعيت كسري نقدينگي خارج شوند و با توجه به استمرار قراردادهاي قبلي وكيل و موكل قيمت تمام شده پول بانكها همچنان بالاست. پس حداقل اجازه دهيم يكسال بانكها نفسي تازه كنند و خودشان را از وضعيت فعلي خارج كنند و بعد انتظار سود تسهيلات ارزانتري داشته باشيم.حتي بر اساس نظريهپردازي هاي بانكداري بدون ربا نيز سود حاصل از عقود در بسياري از بانكها بيشتر از نرخ دستوري ابلاغي است.
انتقادها
صرف نظر از دستوري بودن اعلام اين نرخ كه در شرايط فعلي و در كوتاهمدت براي خاموش كردن آتش فتاده در خرمن اقتصاد و فرهنگ كشور چارهاي جز اين نيست انتقادهايي به شرح ذيل به اين دستورالعمل وارد است: در دستورالعمل آمده است كه قراردادهاي سپردهگذاري تا سررسيد قرارداد به قوت خود باقي است و مشتريان ميتوانند از همان سود قبلي استفاده كنند. خوب اين تصميم منطقي است اما در سپردههاي كوتاهمدت كه فاقد سررسيد هستند و سودهاي روز شمار در حال محاسبه است، لازم است در اين مورد تصميم قاطعي گرفته شود و جراحي دردناكي اتفاق بيفتد. بدون تعارف سود روزشمار اين سپردهها كه حتي با حذف جريمه مشمول سپردههاي ديگر هم شده دارد بانكها را نابود ميكند. به خصوص در بانكهاي بزرگ كه اين هزينهها در رقابت با بقيه مجبور به افزايش سيستمي سود شدهاند اين هزينهها كمر شكن شدهاند. پيشنهاد ميشود با يك مهلت سه ماهه تمامي سپردههاي كوتاهمدت به نرخ ١٠ در صد به صورت سيستمي اعمال شوند. انتقاد ديگر به عدم ايجاد سپردههاي بيش از يك سال است. هرچند بانكها بازار مالي كوتاهمدت هستند اما اين بانكها تسهيلات بلندمدت دارند كه به راحتي قابل برگشت به بانكها نيستند. بنابراين لازم است سپردههاي تا پنج سال طراحي شود و در صورت انسداد قبل از سررسيد با جريمههاي سنگين مواجه شوند. انتقاد ديگر به نرخ تثبيت شده تسهيلات ١٨ درصدي است كه اولا براي نرخ تسهيلات اعلام حداقل سود ميتواند مطرح باشد و دوم اينكه نرخ سود بايد متناسب با وضعيت كسب و كار بازار و وضعيت هر بانك باشد. درست است كه سياستمداران و بسياري از ذينفعان بيشتر علاقهمند به كاهش نرخ سود تسهيلات هستند اما به چه قيمتي؟ اول نجات صنعت بانكداري بعد كمك گرفتن از اين صنعت، اول باز كردن سرچشمه آب و بعد انتظار آبياري مزارع از اين چشمه.پيشنهاد اينجانب اين است كه بياييم تعارف را كنار بگذاريم و با يك ادراك مشترك نرخ سود تسهيلات را فعلا به طور كامل به هياتمديره هر بانك و موسسه تفويض كنيم.مطمئن باشيد در ادامه كار همه نفع خواهند برد.