ادامه از صفحه اول
پا جاي پاي شوروي گذاشتند
پاسخ داد كه تا سالهاي سال در آنجا آهنآلات مستعمل وجود دارد. وي توضيح ميداد كه بسياري از كارخانجات آنجا با آهنهايي اضافه بر نياز ساخته شده است و اين كارخانجات اكنون مخروبه هستند و تخريب ميشوند و آهنهاي آن به فروش ميرسند. وي در برابر اين پرسش كه چقدر بيش از نياز آهن مصرف ميكردند، رقم حيرتآوري را بيان كرده و معتقد است تا هشت برابر نياز طبيعي آهن مصرف ميكردند؟براي مثال پايهاي كه ميتواند با فاصله 20 متري نصب شود و فشار بار دهانه ميان دو پايه را به سادگي تحمل ميكند، گاه در فاصله دو متري و 10 برابر بيشتر پايهگذاري كردهاند. وي خبر عجيبتري را گفت. اينكه قرارداد ميبندد تا يك خط لوله 42 اينچي را كه حدودا 40 كيلومتر طول داشته برچيند و آهن آن را به عنوان مستعمل بخرد. هنگامي كه حفاري را آغاز ميكنند تا لولهها را بردارند در نهايت تعجب ميبينند كه در كنار خط لوله اصلي كه گاز را منتقل ميكرد لولههاي اضافي هم قرار داده شده است. به نظر وي كل سيستم اتحاد جماهير شوروي از چنين اسراف احمقانهاي منتفع ميشد. ساختاري كه دولتي باشد و منطق هزينه و فايده بر تصميمات اقتصادي آن حاكم نباشد به طور قطع نميتواند موفق شود. كارخانجات آن رژيم قادر نبودند كه توليدات خود را با كيفيت مشابه حتي به يك سوم قيمت توليدات كشورهاي صنعتي غربي برسانند. نظام اقتصادي اتحاد جماهير شوروي آنچنان فاسد و ويران شده بود كه ميتوانست بدترين نوع سرمايهگذاري و ساخت را انجام دهد. اگر ماركس و انگلس در قبر متوجه چنين مسالهاي ميشدند قطعا دچار عذاب وجدان جدي ميشدند. سياست اقتصادي ايران در دوره دولت پيش نيز كمابيش همين طور بود، هنگامي كه ميتوان دو تا سه برابر ظرفيت و نياز كارخانه نيرو استخدام كرد حتما خيلي از كارهاي ديگر هم ميتوان انجام داد كه انجام شده است. فساد فقط اختلاس سه هزار ميليارد نبود، فساد بالاتر اين سياستهاست كه به آنها پرداخته نميشود.
حفظ سرمايه اجتماعي؛ رسالت بزرگ روحاني
هرچند اين مساله دربرگيرنده همه جامعه نيست و تنها بخشي از جامعه را ميتوان اينگونه پوشش داد. طبق آمار، ميليونها ايراني جوان چه زن و چه مرد بيكار هستند و از دولت انتظار دارند و حق خودشان ميدانند كه شغل داشته باشند. هر ايراني كه در سرزمين ما زندگي ميكند حق و حقوقي دارد كه در بحثهاي حقوق شهروندي هم مورد توجه است و بايد حكومت براي آنها شرايط مناسبي را فراهم كند. هرچند مسلما يك شبه همه شرايط محقق نميشود و از طرفي نميتوان گفت همه مشكلات معلول اين دولت است بلكه بسياري از مشكلات معلول دولتهاي قبل هستند كه بار آن به دوش اين دولت افتاده است. به هر حال ما يك جامعه واحد هستيم و بهتر است همه شرايط بهتري را براي نسل آينده فراهم كنيم تا اين سرمايه عظيم علمي و فرهنگي از جامعه ما گريزان نشود. مساله ديگر انتخابات است. ما در انتخابات دور قبل مشكلاتي داشتيم و نيروهايي وارد مجلس شدند كه گرچه با فضاي مجلس بيگانه بودند اما نيروهايي دلسوز و علاقهمند هستند و نميتوان آنها را ناديده گرفت. اما مساله حذف نيروهاي فكور، اصيل و دلسوز نظام از مجموعه كساني كه ثبتنام كردند ولي توسط شوراي نگهبان حذف شدند ميتواند حل شود. آقاي روحاني ميتواند با توسعه بخشيدن تعاملات خود با شوراي نگهبان اجازه ندهد حذف نيروها ديگر تكرار شود تا شاهد فضاي بازتري در انتخابات باشيم.