طي بزرگداشتي در فرهنگسراي شفق اتفاق افتاد
شنيدن صداي جلال در سالروز غروبش
ندا آل طيب
كساني كه شامگاه روز 19 شهريور ماه در بزرگداشت جلال آلاحمد شركت كردند، بخشي از كتاب «نون و القلم» را با صداي او شنيدند. فايلي كه براي نخستين بار در مراسمي عمومي پخش شد تا صداي جلال 48 سال بعد از غروبش در گوش مخاطبان جاري شود.
مراسم بزرگداشت جلال آل احمد همزمان با چهل و هشتمين سالروز درگذشت اين نويسنده و روشنفكر با يادي از همسرش سيمين دانشور و برادرش شمس آلاحمد در فرهنگسراي شفق برگزار شد.
اين مراسم براي مخاطبان يك برنامه ويژه داشت و آن هم پخش بخشي از كتاب «نون و القلم» با صداي جلال بود. اين فايل را يك پزشك اتريشي به نام اشتراوس در سال 1336 و در نخستين سفر سيمين و جلال ضبط كرده بود. اشتراوس فردي بود كه جلال دو بار از او براي سفر به ايران دعوت كرد. تفنن اين پزشك اتريشي، ضبط صدا به وسيله ضبط صوتي بود كه هميشه همراهش بود. همين سرگرمي سبب شد تا با ضبط صداي جلال، اثري با ارزش براي دوستداران فرهنگ و ادبيات ايران برجاي بگذارد. خانواده او پس از درگذشتش، فايل ضبط شده را به سفارت ايران در وين تحويل دادند و اين فايل در بزرگداشت جلال پخش شد.
در اين برنامه كه با همكاري انجمن دوستداران سيمين و جلال برگزار شد، حاضران هم از جلال سخن گفتند و هم از سيمين و شمس.
محمدحسين دانايي، خواهرزاده جلال بر اين موضوع تاكيد كرد كه جلال آل احمد، شمس و سيمين دانشور انسانهاي عادي با مجموعهاي از نقاط قوت و ضعف بودند كه بايد آنان را با ديدگاه عقلانيتر و اعتداليتر قضاوت كنيم و براي دستيابي به اين هدف بايد به خرد جمعي مراجعه كنيم و قضاوت افكار عمومي را بطلبيم. هرمز همايونپور، مترجم از ويژگيهاي ادبي آثار سيمين و جلال سخن گفت: «نسل ما تحت تاثير مواضع سياسي آلاحمد بود و بعد از گذر زمان از لحاظ ادبي تحت تاثير سيمين دانشور قرار گرفتيم. قلم سيمين دانشور، قلمي روان است و آثار او خاصيت شعري داشت و انسان هنگام خواندن آثار دانشور به ياد سبك شاعران ميافتاد.»
سيمين پناهي فرد، نويسنده و پژوهشگر ادبي نيز ماجراي ازدواج سيمين و جلال و سير زندگي اين دو نويسنده را بيان كرد: «سيمين دانشور در آثار خود سعي كرد به نقش زنان به عنوان همسر و مادر توجه كرده و به پنهانترين زواياي حسي و عاطفي زنان بپردازد و كاري كه فروغ فرخزاد در اشعارش به آنها پرداخته، دانشور در داستانهايش به آنها ميپرداخت و ساير نويسندگان زن تحت تاثير سبك او بودند.»
پناهي گريزي هم به نظريات سيمين درباره آثار جلال زد: «خانم دانشور در نوشتههاي خود به چگونگي فعاليت و سبك نويسندگي آل احمد پرداخته كه ميگويد مواد خام نوشتههاي جلال، زندگي مردم است كه آنها را زندگي كرده يا زندگي ميكند و قهرمانان داستانهايش را يا ميبينيم يا ميشناسيم.»
مجتبي گلستاني، نويسنده و منتقد ادبي كه ديدگاههاي انتقادي خود نسبت به جلال آلاحمد را در كتاب «واسازي متون جلال آلاحمد» گردآوري و منتشر كرده، از اين موضوع ابراز تاسف كرد كه يك ويراست انتقادي ادبي از آثار جلال آلاحمد وجود ندارد: «براي بررسي آثار اين نويسنده، منبع مناسبي وجود نداشت و آثار او را از كتابفروشيهاي دست دوم تهيه كردم و اين باعث تاسف است براي نويسندهاي كه جايزه ادبي به نام او تاسيس شده و جايزههايي به آن اختصاص داده ميشود، ويراست ادبي مناسبي از آثارش نباشد.»
نعمت احمدي، وكيل پايه يك دادگستري نيز در اين آيين از آشنايي خود با شمس آلاحمد سخن گفت و ابراز عقيده كرد كه شمس و سيمين نتوانستند زير سايه جلال آلاحمد رشد كنند و درونمايه خود را آن طور كه شايسته است بروز دهند و از اين رو در تمام اين سالها به آنان ظلم شده است.