كدام روش بهتر است؟
علي شكوهي
تعامل فعالانه يا وادار كردن طرف مقابل به عقبنشيني؟ اين دو راهكاري است كه دو جريان سياسي در قبال مسائل اختلافي از جمله موضوع حصر ميتوانند در پيش بگيرند. اينكه كدام روش جواب ميدهد يك چيز است و اينكه كدام روش به سود مصالح كشور است، چيز ديگر. بر اين باورم كه ما بايد با روشي عمل كنيم كه هم در عمل جواب بدهد و هم به سود مردم و آينده نظام تمام شود.
در وضعيت كنوني هر دو جريان سياسي درصدد وادار كردن طرف مقابل به عقبنشيني از مواضع است يعني برخي از اصولگرايان و جريان حاكم، حل مساله حصر را منوط به عذرخواهي محصوران و حتي اصلاحطلبان دانسته اند.
در مقابل چهرههاي محصور و حاميان آنان هم بر اين باورند كه در مورد آنان اشتباه شده و بايد از نحوه برگزاري انتخابات و نحوه برخورد با پيامدهاي آن ماجرا از مردم عذر خواسته شود و حصر بدون هر پيششرطي برداشته شود.
اين روش تاكنون جواب نداده و هر گروه را در مواضع خود جزمتر كرده است. دليلش آن است كه هر طرف براي خود استدلالهايي دارد و بدون اقناع نميتواند از مواضع خود عقب بنشيند. قصد ندارم وارد اين استدلالها بشوم و در رد و تاييد آنان نظر بدهم اما واقعيت اين است كه ناكامي اين رويكرد برايم روشن است.
در روش ديگر دو جريان با هم تعامل دارند و به صورت فعالانه براي حل اين معضل مشترك تلاش ميكنند. هر دو طرف يكديگر را خودي و از نيروهاي درون جبهه انقلاب تلقي ميكنند و ديگر طرف مقابل را «مزدور بيگانه» يا «كودتاگر» نميدانند. آنان در اين روش ميپذيرند كه تمام حق در انحصار آنان نيست و چه بسا طرف مقابل هم حرفي براي گفتن داشته باشد و در مرحله بعد براي رفع نگرانيهاي طرف مقابل هم تلاش ميكنند.
نتيجه اين روش هرچه باشد به نفع مردم و آينده كشور است و از خشونت جلوگيري و باب گفتوگو و تعامل را باز ميكند. قطعا بايد در حل اين معضل مهم كشور «تعامل فعالانه» را در
پيش بگيريم.