نگاهي به كتاب «ديدار با خويشتن» نوشته عباس جوانمرد
ثبت گوشهاي از ايدههاي اجرايي عباس جوانمرد در زمينه هنر نمايش
روحالله جعفري
چندي پيش كتاب «ديدار با خويشتن» تازهترين كتاب عباس جوانمرد رونمايي شد. جوانمرد موسس و سرپرست گروه هنر ملي است. گروهي كه يكي از جريانسازترين گروههاي تئاتري ايران در سالهاي پيش از انقلاب بوده است و اعضايي چون بهرام بيضايي، موحود استادمحمد و... در آن فعاليت كردهاند. كتاب «ديدار با خويشتن» خاطرات عباس جوانمرد از دوستان، افراد و شخصيت مطرح هنري كشور است و او در اين اثر درباره افراد مختلفي مانند جلال آلاحمد، احمدشاه قاجار، عزتالله انتظامي، منوچهر انور، رخشان بنياعتماد، بهرام بيضايي، ناصر تقوايي، محمدعلي جمالزاده، صادق چوبك، علي حاتمي، پوران درخشنده، نجف دريابندري، محمود دولتآبادي، سهراب سپهري، حميد سمندريان، احمد شاملو، خسرو شكيبايي، آنتوان دوسنتاگزوپري، ويليام شكسپير، عارف قزويني، كريم شيرهاي، مسعود كيميايي، ابراهيم گلستان، ماياكوفسكي، محمد مصدق، پرويز ناتل خانلري، علي نصريان، صادق هدايت، نيما يوشيج و سعيد نفيسي صحبت كرده است.
اين كتاب چندي پيش با حضور تعدادي از چهرههاي تئاتري مانند دكتر محمدرضا خاكي، دكتر روحالله جعفري (نويسنده، پژوهشگر، منتقد، كارگردان تئاتر و استاد دانشگاه) و... رونمايي شد.
جعفري كه پيش از اين كتاب «گروه هنرملي از آغاز تا پايان 1357-1335» را به نگارش درآورده است، به تحليل و بررسي كتاب «ديدار با خويشتن» پرداخته است.
در ادامه يادداشت او را درباره كتاب «ديدار با خويش» ميخوانيم:
آقاي جوانمرد هم بازيگر، هم كارگردان، هم نويسنده، هم نمايشنامهنويس و هم سرپرست گروه هنرملي تا آغاز انقلاب اسلامي بوده است. او پرورشيافته نسلي است كه به هنرستان هنرپيشگي ميرود، اما آموزش در آن محيط را كافي نميداند و آن را غايت مبسوط در عالم هنر نمايش نميبيند و به همين علت، وقتي در سال 1332با شاهين سركيسيان آشنا ميشود، يكي از علاقهمندان دوستان و نزديكان سركيسيان ميشود و زيرنظر او و به همراه تعداد ديگري از افرادي كه به هنر نمايش عشق ميورزند، به آموزش، تمرين و مكاشفه در حوزه نمايش ميپردازد.
از جوانمرد تا به حال، نمايشنامه «شهر طلايي»، انتشارات گروه هنرملي، 1346- «نقدي بر پژوهش تئاتري مصطفي اسكويي (غبار منيت پدرخوانده) »، نشر افكار، 1382- «تئاتر، هويت و نمايش ملي»، نشر قطره، 1383- نمايشنامه «شازده كوچولو»، نشر قطره، 1393، ترجمه و نگارش نمايشنامه تلويزيوني «موشها و آدمها (اثر جان اشتنبك) و سه اثر ديگر» (نمايشنامه تلويزيوني«كدام يك از دو؟» براساس طرحي از حسن شيرواني، فيلمنامه «شوهر آهو خانم» براساس قصهاي از علي محمد افغاني و فيلمنامه «عقيق» بر اساس قصهاي از نادر ابراهيمي)، نشر قطره، 1393 و ترجمه و نگارش نمايشنامه «دختر دهاتي» به همراه شاهين سركيسيان (اثر كليفورد اودِتس) و سه نمايشنامه ديگر (ترجمه مقاله «شكار خيال» اثر ادوارد گوردون كريگ، ترجمه نمايشنامه تلويزيوني «مارگريت»، اثر آرمان سالاكرو و ترجمه نمايشنامه تلويزيوني «گوي مرگ» اثر مارك توآين، با همكاري ناپلئون سروريان)، نشر قطره، 1393 و «ديدار با خويش»، نشر نو، 1396 منتشر شده است.
او كتاب «ديدار با خويش» را در 63 جستار و در 488 صفحه به نگارش درآورده كه 29 صفحه از آن، اختصاص به عكسهاي اجراي نمايشهاي تلويزيوني و صحنهاي گروه هنرملي دارد. ناشر اين كتاب، نشر نو است و آن را در شمارگان 770 نسخه و با قيمت 50 هزار تومان، در مردادماه روانه بازار كرده است.
به نوبه خود خوشحال هستم كه يكي از آرزوهاي آقاي جوانمرد، يعني چاپ اين كتاب، به تازگي محقق شده است. او در چهار دهه گذشته، دغدغه جمعآوري اطلاعات، نوشتن و چاپ اين كتاب را داشته و من در حدود دو دهه گذشته، شاهد اين تلاش و وسواس ايشان براي به ثمر رساندن اين كتاب بودهام.
بارها از نزديك شاهد بودهام كه آقاي جوانمرد ساعتها كار كرده و حتي بعضي از شبها تا صبح بيدار مانده تا نوشتن اين 63 جستار، نهايي شود و به اتمام برسد. او پس از نوشتن اين 63 جستار، با دقت و حوصله، تعدادي از آنها را به لحاظ تقدم و تاخر، پس و پيش كرد و اين جابهجايي را چند بار انجام داد تا به چينش فعلي حاضر رسيد.
براي معرفي و تحليل كتاب «ديدار با خويش»، پانزده ويژگي ميتوان برشمرد كه عبارتنداز: 1- اين كتاب، ماحصل تجربه مستقيم و روبهرو شدن عباس جوانمرد در زندگي با موضوعهاي مختلفي است كه در قامت مسائل سياسي، اجتماعي، فرهنگي و هنري ميگنجد و او آنها را از نزديك لمس كرده و به نگارش درآورده است. 2- اين كتاب در رده خاطرهنگاري هم ميتواند قرار بگيرد و در اين زمينه، حرف براي گفتن دارد. 3- اين كتاب در رده خودزندگينامه نيز ميتواند قرار بگيرد. 4- اين كتاب شامل ايدههاي اجرايي جوانمرد در زمينه هنر نمايش است كه جنبه عملياتي دارد. 5- جوانمرد در اين كتاب به نظريههاي مختلف هنر نمايش و تئاتر اشاره ميكند و وقتي آن نظريهها از صافي و ذهن او عبور ميكند، به عنوان يك تئوري راهگشا و قابل فهم، آنها را به كاركنان فعال هنرهاي نمايشي، دانشجويان و علاقهمندان به اين مباحث، ارايه و پيشنهاد ميدهد. 6- اين كتاب، مهم است، چون به بخشي از تاريخ شفاهي تئاتر معاصر ايران ميپردازد كه تا به حال، كمتر به آن توجه شده يا از روي غفلت، به بوته فراموشي سپرده شده است. 7- زبان اثر (كتاب)، دلنشين و بدون تكلف است. 8- در اين كتاب، انتقاد از خود به عنوان تجربهاي كه جوانمرد در عرصه هنر نمايش داشته (در بيش از 60 سال گذشته)، قابل توجه است؛ چراكه به صورت هنرمندانه به اين مهم ميپردازد كه براي پيشرفت سالم و سازنده، نياز به ارزيابي نقاط ضعف و قوت هر حركت و جرياني، به خصوص، كارهاي هنري و فرهنگي است و اگر خود و فعاليتهاي خود را زير ذرهبين نبريم، گامي به پيش، هرگز بر اساس عقلانيت، خرد و دانش بر نميتوانيم داشت. 9- در اين كتاب، او با زباني قصهگو و نمايشي، ضرورت احترام و ارج گذاشتن و حفظ حرمت و جايگاه معلم، استاد يا هر انساني كه حتي يك واو را به انسان ميآموزد، به نگارش درآورده و در اين خصوص، اداي دِين و احترام خود را به يكي از اساتيدش در هنرستان هنرپيشگي تهران (هايك كاراكاش) و همچنين استاد ديگرش (دكتر حسين بنايي، رييس پيشاهنگي ايران و استاد برجسته تربيتبدني) نثار كرده است و البته در اين باره خاطراتي را نيز نقل كرده است. 10- در اين كتاب، جوانمرد از درازهگويي براي ثبت وقايع، پرهيز كرده و اين مهم، كتاب را براي مخاطب به اثري دلنشين تبديل كرده است. 11- در اين كتاب، او بيخود و بيجهت از خود تعريف نكرده و گرفتار در دام خودبزرگبيني نشده است. 12- جوانمرد از همكاران خود با ادب و احترام در اين كتاب ياد كرده و حتي از كساني كه در زندگي به او لطمه روحي هم وارد كردهاند، با غيظ و غرض ياد نكرده است. 13- او در 63 جستاري كه نوشته است، بدون واسطه و بدون لكنت، مخاطب را با فرازهايي از زندگي و انديشه بزرگان اهل ادب، فرهنگ و هنر و حتي سياست آشنا ميكند و اين مساله يك حُسن براي كتاب به حساب ميآيد. 14- يكي از ويژگيهاي اين كتاب، شرح ماجراهاي نمايشي آن است كه قبل از آن، حتي يك سطر، مطلب مكتوب از آنها در اختيار نداشتيم (به عنوان مثال: حضور جوانمرد به عنوان بازيگر در نمايش «سه دزد» در كانون جوانان دموكرات يا نحوه دستگيري او و شاهين سركيسيان و...) 15- جوانمرد در اين كتاب به صورت دقيق، به شرح موارد ذيل پرداخته كه هر كدام از آنها قابليت تبديل شدن به يك طرح تحقيقي را براي محققان دارد: الف- دلايل اهميت حضور شاهين سركيسيان در شكلگيري شخصيت فرهنگيهنري عباس جوانمرد و همنسلان ايشان كه با سركيسيان مراوده داشتند. ب- دلايل جوانمرد براي رها كردن بازيگري و كارگرداني نمايش «بلبل سرگشته» و استعفا از عضويت گروه هنرملي و بيرون آمدن از گروه، هنگام آماده شدن اين نمايش براي رفتن به پاريس و شركت در فستيوال تئاتر سارا برنار. ج- طرح راهاندازي و ايجاد شش گروه تئاتري در تلويزيون ايران به وسيله عباس جوانمرد و مخالفت دكتر مهدي فروغ (رييس اداره برنامههاي تئاتر) با او و پافشاري جوانمرد بر انجام اين كار و سرانجام، عملياتي شدن اين طرح با پيگيريهايي كه او انجام داد. د- راهاندازي تالار 25 شهريور و نقش جوانمرد در برطرف كردن قسمتي از نقصانهاي صحنه و پشت صحنه آن. هـ- شركت مجدد گروه هنرملي در فستيوال تئاتر سارا برنار و اجراي نمايشهاي «غروب در دياري غريب»، «قصه ماه پنهان»، نوشته بهرام بيضايي و «آلونك»، نوشته كورس سلحشور، به كارگرداني جوانمرد. و- شركت عباس جوانمرد به عنوان مدعو در فستيوال نانسي و اجرا نشدن نمايش «بنگاه تئاترال» به نويسندگي، بازيگري و كارگرداني علي نصيريان. ز- آشنايي جوانمرد با نصرتالله نويدي و اجرا كردن دو نمايشنامه از او به نامهاي «سگي در خرمن جا» و «تامارزوها». ح- نقش محمد مسعود، مديرمسوول روزنامه مرد امروز، در معرفي عباس جوانمرد به دكتر حسين بنايي و اداي دِين جوانمرد به دكتر بنايي كه در راهيابي او به عرصه هنر نمايش، نقش داشته است. ط- جلوگيري و موافقت نكردن دكتر مهدي فروغ از بورسيه شدن عباس جوانمرد و فاخره صبا. و...
با توجه به ويژگيهاي برشمردهشده، توصيه ميشود دانشجويان رشتههاي هنري، به خصوص هنرهاي نمايشي و همچنين خانواده هنر و علاقهمندان به مباحث هنر نمايش و تئاتر، كتاب «ديدار با خويش» را كه مفيد، جذاب و آموزشي است، مطالعه كنند.