نمايش شكست
در تلويزيون
علي عالي
آخرين برنامه پخش شده 90 نشان داد سطح مديريتي و تصميمات كلان براي باشگاههاي ورزشي در ايران تا چه ميزان كمعمق و تاسفآور است. نمايشي دلسردكننده براي هواداراني كه تا پاسي از شب بيدار ماندند تا شايد شاهد باز شدن گرهاي از گرههاي كور باشگاه محبوبشان باشند. اما اكثر آنها با عصبانيت و خشم تلويزيونشان را خاموش كردند. بيراه نبود يكي از روزنامهنگاران تيتر زد: «بزرگترين شكست تاريخ باشگاه استقلال در يك ساعت»؛ شكستي كه از هياتمديره تا مديران، مربيان، بازيكنان و هواداران را در برميگيرد. گويي باشگاهداري در ايران متفاوت از همهجاي جهان است. باشگاههايي كه برچسب دولتي بر پيشانيشان خورده است و انگشت اتهام را به سوي رييس دولت تا وزير ورزش برميگرداند. از ياد نبريم ورزش و فوتبال ايران خصوصي بود. باشگاههايي مانند پرسپوليس، شاهين، تهرانجوان، ايرانجوان و... چه روزي دولتي بودند؟ ناگهان تصميم بر آن شد كه مديريتشان برعهده دولت باشد و انحلال و سقوط، سهم اكثر آنها شد. باور داريم تنها يك مديريت ساختارمند به ما كمك ميكند كه فوتبال موفقي داشته باشيم. معتقديم نبايد در بحث ناكاميهاي باشگاهها، مسائل سطحي بررسي شود. مشكل عمده ورزش ايران ناشي از عدم وجود ساختار مناسب است. چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن هيچگاه ساختار هدفمندي در ورزش ايران وجود نداشته و اين اساسيترين چالش پيشروي ورزش كشور است. همين ميشود كه در باشگاه استقلال، مقصر مشخص نيست، چون جايگاهها معلوم نشده است. به آينده فوتبال و ورزش فكر كنيم.