• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3931 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۵ مهر

خبر كوتاه

تصادف مرگبار تريلي و اتوبوس

پيرحسين كوليوند، سرپرست سازمان اورژانس كشور گفت: «ساعت 4:17 بامداد روز گذشته تصادف يك دستگاه اتوبوس و تريلي در جاده بم به زاهدان به اورژانس اعلام شد. بلافاصله 4 دستگاه آمبولانس به محل حادثه در ابتداي شورگز اعزام شدند. در اين حادثه يك نفر جان خود را از دست داد و 10 نفر مجروح شدند. 9 نفر از مجروحان به بيمارستان منتقل و يك نفر در محل درمان شد.»


پيشگيري از فرار مجرمان با تعامل پليس و قوه قضاييه
سردار محسن فتحي‌زاده، جانشين معاون هماهنگ‌كننده نيروي انتظامي گفت: «در صورتي كه پليس و دستگاه قضايي به عنوان نهادهاي متولي رسيدگي به پرونده‌ها، با يكديگر هماهنگ باشند قطعا به استقرار و تحقق عدالت كه يكي از اهداف عاليه اسلامي است، نزديك‌تر مي‌شويم. تعقيب و مجازات مجرمان يكي از مولفه‌هاي استقرار عدالت است. مجرمان پس از ارتكاب جرم براي فرار از مجازات مترصد اين هستند تا با شيوه‌هاي مختلف از كشور خارج شده و در پناه كشورهاي ديگر بتوانند از مجازات فرار كنند اما با هماهنگي‌هاي صورت گرفته و همچنين اعتبار نظام جمهوري اسلامي ايران در سطح بين‌الملل و ارتباط آن با نهادهاي بين‌المللي، طي سال‌هاي اخير توانستيم از اين ظرفيت‌ها و فرصت‌ها به نحو مطلوب استفاده كنيم. تعامل پليس و قوه قضاييه مي‌تواند تاثير بسياري در پيشگيري از فرار مجرمان و فرار آنها از دست عدالت داشته باشد.»


قتل به دليل يك مشت ترياك

مرد 60 ساله‌اي كه يك معتاد را به علت برداشتن مواد مخدرش به قتل رسانده بود، بعد از گذشت يك سال شناسايي و دستگير شد. قربان، متهم، درباره انگيزه و نحوه‌ ارتكاب جنايت به كارآگاهان گفت: «كانكس كارگاه محل زندگي من بود و مقتول هم براي مصرف مشترك موادمخدر به آنجا مراجعه مي‌كرد. صبح روز حادثه من داخل كانكس نبودم؛ زماني كه به كانكس برگشتم، سراغ مواد مخدر رفتم تا مقداري مواد مصرف كنم اما موادي پيدا نكردم. به سراغ معتادان نزديك كانكس رفتم؛ گفتند كه كيوان را صبح در نزديكي كانكس ديده‌اند. كيوان را به بهانه مصرف موادمخدر به داخل كانكس بردم. داخل كانكس با او درگير شده و دست و پايش را بستم. دست و پاي كيوان را از پشت سر بسته بودم، او را از سقف كانكس آويزان كردم تا بگويد مواد مرا كجا پنهان كرده است.كيوان همچنان مقاومت مي‌كرد؛ من هم با چوب دستي او را مي‌زدم. ديگر عصباني شده بودم و يك بار زماني‌كه به سراغ كيوان رفتم، اين‌بار ضربات چوب‌دستي را به سر و صورتش زدم تا نهايتا ساكت شد. او را پايين آوردم و متوجه شدم كه نفس نمي‌كشد. فهميدم كه او را كشته‌ام.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون