امنيت خاطري كه پروژه مهر به آغاز سال تحصيلي نيفزود
علي مهدوي
فرهنگي شاغل در آذربايجان
چند سالي هست كه از ابداع واژه پروژه مهر ميگذرد، پروژهاي كه اهداف پرطمطراقي داشته و دارد. طرحي كه غايتش دراين است كه معلم و دانشآموز روز يك مهر تكليف خود را بدانند اما دريغ از اين هدف نهايي كه هر سال از آن دور ميشويم و بلاتكليفيها روز به روز گسترده ميشوند.
اينكه برنامهاي ايجاد شود تا دور نماي فعاليتهاي يك واحد آموزشي را در جزييترين حالت خود معلوم كند كاري صحيح و لازم است. اما آنچه از آن به عنوان پروژه مهر ياد ميشود، از سطوح عالي وزارت شروع ميشود و ستادي را به عنوان ستاد پروژه مهر ايجاد ميكنند، تا ادارات كل و نواحي و مناطق ادامه مييابد و در انتها در مدرسه تمام ميشود، چيزي جز همين تشكيل ستاد و گرفتن ابلاغ و تشكيل جلسات صوري نيست و نتيجهاي قابل دفاع از آن حاصل نميشود. حجم زماني بيشتر اين جلسات، در سطح مدرسه و نواحي و مناطق به قصه پر غصه پول و نبود امكانات و كمك اوليا و سيكل معيوب گردش مالي مدارس ميگذرد.
پروژهاي كه اهداف بزرگي را در خود جاي داده است و قرار بود با ايجاد همفكري اولياي امور، در هر چهار سطح عملكردي، وزارت، ادارات كل، نواحي / مناطق و مدرسه گره از مشكلات حداقل يكساله آموزش و پرورش بگشايد، اين روزها به بخشنامهاي مانده است كه بود و نبودش هيچ تاثيري در اصليترين بخش اين چهار سطح يعني مدرسه ندارد و فقط و فقط كاغذ بازيها را بيشتر كرده و كار صورتجلسه نوشتن و ابلاغ صادر كردن و مواردي از اين دست را روي دست مدير و معاونان مدرسه گذاشته است.
حتي كار به فضاي مجازي و وبسايتهاي گوناگون كشيده شده است و سايتهايي پيدا شدهاند كه از اين طريق به كسب درآمد ميپردازند و در ازاي چند برگه يادداشت از مديران مدارس هزينه دريافت ميكنند تا مبادا مدرسهاي در ارزشيابي شاخصهاي وزارتي نمره كامل نگيرد. (البته چگونگي تعيين اين شاخصها و ارزشيابيها در زمان خود، جاي بحث فراوان دارد).
آري برنامهاي كه قرار بود با اجرايي شدنش، امنيت خاطري براي مربيان و متربيان فراهم آورد به تعويض پرچم و احيانا خط كشي مدرسه و رنگآميزي آن فروكاسته شده است و به گرفتن چند عكس كلوز آپ و ارسال مستندات به ادارات خلاصه شده است.
اما من روي سخنم با وزارتنشينان و كاركنان ادارات كل است كه دست و فكر مديران و معاونان مدارس را با چنين بخشنامههايي مشغول و مشوش ميكنند و قدرت ابتكار را از آنها ميربايند و تبديل به فرمانبرداران محضي ميكنند كه فكر و ذكرشان پاسخ به اين مسائل هست. مسائلي كه حقيقتا تاثيري در كيفيت فرآيند آموزشي ندارد.
حال بايد اين سوال را از دستاندركاران پرسيد، پروژه مهري كه قرار بود مهري سرزنده و بانشاط و منظم را براي معلم و دانشآموز فراهم آورد، چه بلايي بر سرش آمده كه از اين هدف خود دور شده و به صورتجلسه نوشتنهاي عبث تبديل شده است؟
- چرا با گذشت چندين روز از شروع مهر تكليف معلمان مشخص نيست؟
- چرا هنوز بسياري از معلمان ابلاغ ندارند؟
- چرا هنوز چندين وچند كلاس معلم ندارند؟
- چرا هر ساله با وجود برنامهريزيهاي قبلي (كه مدعي هستيد) مساله سازماندهي نيروي انساني در نواحي و مناطق به مهرماه كشيده ميشود؟
- چرا از حجم اين بينظمي كاسته نميشود و سال به سال شاهد غيبت بيشتر معلمان در اوايل مهر ماه از كلاس درس هستيم؟
- چرا كسي به اين نميانديشد كه انتقال اضطراري زمانش مهر نيست؟
(امسال شاهد انتقال بين نواحي ومناطق تاهفته اول مهر ماه هستيم!)
- چرا به پيامد تصميمات خود نميانديشيم؟
- مهر شروع فصل يادگيري و آموزش هست، نه عزل و نصب پستهاي مديريتي كه منجر شود آموزگاري را از كلاسي به پست مدير مدرسهاي منصوب كنيد و كلاس درس، چند روز يا حتي چند هفتهاي را بدون معلم سپري كند!
- تا كي در، بر همين پاشنه بينظمي و تصميمات دقيقه نودي خواهد چرخيد؟
- تا كي چاشني سياست و توصيه بر جزييترين مسائل آموزش و پرورش سايه خواهد افكند؟
- تا كي مساله سازماندهي نيروها دستخوش بيبرنامگي خواهد شد؟
مگر نه اينكه با وجود يك زيرساخت نرمافزاري و حذف عوامل خارجي ميشود تمام كلاسهاي درس در اقصي نقاط ايران را در روزهاي اوايل مهر با معلم شروع كرد و تمام اين برنامهريزيها را تا اواسط شهريور تمام و مهري با نظم شروع كرد. نظمي كه قرار است ما در كلاس درس به آيندهسازان اين مرز و بوم آموزش دهيم، با بيتدبيريمان عكس آن عمل ميكنيم و نخستين درس زندگي را اينگونه ميآموزيم. دانشآموزي كه عجز و ناتواني ما را در يك برنامهريزي ساده و كلاس درس ببيند آيا فردا اهل نظم و برنامهريزي خواهد بود؟!
البته ناگفته نماند كه با اجرايي شدن هدايت تحصيلي جديد دانشآموزان هم به خيل معلمان بلاتكليف خود پيوستهاند و هستند دانشآموزاني كه هنوز ثبت نام آنها در هيچ يك از رشتههاي تحصيلي در اين روزها انجام نشده و دود تمام اين بيبرنامگيها و بينظمي به چشم دانشآموزان آيندهسازي خواهد رفت كه ما سعي در تربيت آنها داريم.