يك فعال محيطزيستي و يك جامعهشناس نقد كردند
اينجا هشتگها نميتوانند وزير تعيين كنند
سينا قنبرپور
تا چند روز ديگر براي دومين بار وزيرپيشنهادي نيروي دولت دوازدهم به مجلس شوراي اسلامي معرفي ميشود ولي هنوز اين پرسش به درستي پاسخ نيافته است كه آيا اين پويشهاي محيطزيستي بودند كه مانع راي اعتماد به «حبيبالله بيطرف»شدند يا بستر سياسي مانع از راي اعتماد به او شد.
پويشي كه در تابستان گذشته و در آستانه گمانهزنيها در كانالهاي تلگرامي، براي كابينه دولت دوازدهم پشت «#نه_به_بيطرف» شكل گرفت اينك نيز پشت
«#نه_به_اردكانيان » از سياستهاي سازهاي نظير «سدسازي» و «انتقال آب» انتقاد ميكنند و در 3ماهه اخير بر طبل مطالبهاي كوبيدهاند كه پرسشبرانگيراست: «وزيرنيروي محيطزيستي.» پرسش ديگر اين است كه چرا گردانندگان اين پويشها كه عموما در فضاي مجازي، كانالها و گروههاي تلگرامي، اينستاگرام و توييتر فعالاند درباره گزينههاي وزارت صنعت، معدن و تجارت و جهادكشاورزي يا رييس سازمان حفاظت محيطزيست چنين مطالبهاي مطرح نكردند.
صداي كنشگران شنيده ميشود
سونيا شفيعي، يكي از فعالان محيطزيست و دبير زيستبوم از كارگروه يادگارهاي فرهنگي و طبيعي مهمترين تاثير فعاليتهاي مجازي و جنبشهاي شكل گرفته در شبكههاي اجتماعي را شنيده شدن صداي فعالان و كنشگران اين عرصه ميداند. او همچنين تاكيد كرد: يكي از آثار اين حركتها اين است كه كنشگران عرصه محيطزيست نيز ميآموزند كه بايد علاوه بر غرزدن، فعاليتهايي شكل دهند و گام بردارند. به هر حال اين فعاليتها ميتواند بر ذهن مشاوران مديران ارشد تاثيرگذار باشد. عباس محمدي اصل، جامعهشناس و استاد دانشگاه علامه نيز در تحليل فعاليتهاي صورت گرفته در شبكههاي اجتماعي تاكيد كرد: طرح چنين مسالههايي قاعدتا ميتواند به جنبش محيطزيستي كمك كند. اما به شرط آنكه مسووليت دولت در قبال مردم در درجه نخست قرار گرفته باشد. وقتي دولت رانتي شكل ميگيرد مسووليتي در قبال انسان و جامعه و هيچ جنبش اجتماعي نخواهد داشت.
محيطزيست مهمتر است يا منطقهگرايي؟
پويشهايي كه در فضاي مجازي شكل گرفته بود و هشتگ نه به بيطرف را داغ و داغتر ميكرد عموما از استانهاي خوزستان و چهارمحال و بختياري شروع شده بودند. كانالهاي تلگرامي «صداي پاي آب» يا «كارون و كرخه» از منتقدان جدي سياستهايي هستند كه حبيبالله بيطرف را عامل اجراي آن ميدانستند. با اين حال نگاهي به محتواي پيامهاي اين گروهها نقدي جدي را بر فعاليت آنها وارد كرد كه آيا چنين رفتاري به دعواهاي قوميتي و منطقهگرايي منجر نميشود؟
عباس محمدي اصل، جامعهشناس درتحليل چنين حركتهايي و تبعات و آثار منفي آن توضيح داد: آسيب اين است كه فكر ميكنيم چنين حركتهايي بر سياستمداران موثر است در حالي كه ميدانيم منافع نمايندگان مجلس از دايرههاي بسته جناحي شكل ميگيرد.
آيا فقط وزيرنيرو بايد محيطزيستي باشد؟
كانال تلگرامي كه با «#نه_به_اردكانيان» آغاز به كار كرده بود در روزهاي اخير به «ضرورت وزيرنيروي محيطزيستي» تغيير نام داد. حال اين پرسش مطرح ميشود كه آيا فقط وزيرنيرو بايد محيطزيستي باشد؟
سونيا شفيعي در اين باره نيز توضيح داد: حضور يك نفر به عنوان وزير صرفا نميتواند اوضاع محيطزيستي ما را سامان بدهد و در نهايت حتي او دانش محيطزيستي هم داشته باشد اگر ساختار حوزه عملكرد او را مدنظر قرار ندهيم، نميتوانيم به تغيير اميدوار باشيم. دبير كميته محيطزيست پويش پاسداري از يادگارهاي فرهنگي و طبيعي همچنين افزود: وزيرنيرو يك مسند مهم در حوزه تاثيرگذار بر طبيعت ايران است و بايد توجه داشته باشيم براي حفاظت و حمايت از محيطزيست بايد علاوه بر داشتن زيرساختها ضمانت اجرايي هم براي حفاظت از محيطزيست داشته باشيم و صرف آنكه يك وزير رويكرد يا دانش محيطزيستي داشته باشد، نميتواند موثرواقع شود.
محمدي اصل، جامعهشناس نيز در نقد انتقاد صرف به يك وزير يا يك فرد گفت: سياستگذاريها نه متوجه آقاي بيطرف بوده و نه متوجه هيچ شخص ديگري و هركس كه جاي او قرار بگيرد به همين شكل ادامه پيدا ميكند. يعني بريده از واقعيت، دوري از استراتژيهاي مهار نيرو در جهان و همچنين كارهايي كه خيلي توجيه كاملي ندارد مثل انتقال آب از كارون به فلات مركزي ايران. استاد دانشگاه علامه طباطبايي افزود: اينها برميگردد به موانعي كه در اين ساختار وجود دارد. هر وزير ديگري هم براين مسند تكيه بزند با همين روند مواجه است زيرا مسير ديگري باز نيست. مسير گفتوگو، گفتمان، كارشناسي و توجيه كارشناسانه تصميمات در كل سيستم اداري ما وجود ندارد بهخصوص در قسمت نيرو كه اثراتش در محيطزيست نمود پيدا ميكند.
سونيا شفيعي به نيازي مهم در شخصيت و ويژگيهاي مديران ارشد اشاره كرد و توضيح داد: من فكر ميكنم هركس در مسند وزارت نيرو قرار بگيرد بايد ارتباط تنگاتنگي با متخصصان محيطزيست داشته باشد؛ مشاوراني كه هم دانش و هم دلسوزي نسبت به سرزمينمان ايران داشته باشند. محيطزيست بيشتر به اين حس نيازدارد. كساني كه منافع فردي را بر منافع جمعي اولويت ندهند.
آيا پويشها ميتوانند در تغيير سياستگذاريها موثر واقع شوند؟
عدم راي اعتماد مجلس به «حبيبالله بيطرف» اين فرض را تقويت كرد كه چنين واكنشي به او و انتقاد از سياستهاي سازهاي او موجب عدم راي اعتماد به اين وزير پيشنهادي شد. اين در حالي است كه استان خوزستان 18 كرسي در مجلس شوراي اسلامي دارد و استان چهارمحال و بختياري نيز 3 كرسي و بيشترين انتقادات به انتقال آب نيز از درون اين دو استان شكل گرفت.
در واكنش به اين فرض عباس محمدي اصل، جامعهشناس و نويسنده كتاب «زنان و محيطزيست» ضمن رد اين فرض توضيح داد: بايد تفاوتي بين جنبشهاي اجتماعي دربرابر دولتهاي مدرن و دولتهاي رانتي قايل بود. در بررسي و تحليلي كه دولت را در برابر جنبشهاي اجتماعي از جمله جنبش محيطزيستي قرار ميدهد با تحليلي كه مربوط به دولتهاي رانتير ميشود، بايد تمايز قايل شد. درواقع ويژگي خاص دولتهاي رانتير عدم پذيرش مسووليت اجتماعي و پاسخگونبودن دربرابر سياستگذاريهاست.
وي همچنين در تشريح چگونگي كاركرد فعاليتهاي اجتماعي در جوامع متكي به درآمدهاي غيراز ماليات تاكيد كرد: تكيه به رانتهايي كه درآمدهاي دولت رانتير رقم ميزند آنها را از سيستم مالياتگيري بسيار دور كرده است و به همين دليل هم توان پاسخگويي آنها را به حداقل ميرساند. به همين دليل هم يك نوع تكروي و دور افتادن از واقعيت در رفتارهاي اجتماعي در برابر دولت رانتير شاهد هستيم. بنابراين وقتي ما وضعيت آرماني مبتني بر سيستم مالياتي، پاسخگويي و مالياتدهنده را به جامعه خودمان تعميم ميدهيم اين درست نيست. پس مجموعه سياستي كه قابل مقايسه با آن شرايط و آن جوامع نيست را بايد كنار بگذاريم. سونيا شفيعي، دبير كميته محيطزيست پويش پاسداري از يادگارهاي فرهنگي و طبيعي نيز در اين باره گفت: هيچوقت نميتوانيم انتظار داشته باشيم نهادهاي مردم نهاد درون كشور چه فعال در زمينه محيطزيست و چه آنها كه فعال در ساير زمينههاي اجتماعي هستند نظير آنچه فعالان محيطزيست در آلمان ميتوانند مانع از ساخت يك كارخانه يا توليد شوند، اقدام كنند. او با اشاره به تجربه طرح توقف برداشت از جنگلها موسوم به «تنفس جنگل» توضيح داد: اين تجربه موفق بود و منجر به مصوبه مجلس و تدوين و تصويب قانون شد اما پرسش اينجاست كه آيا واقعا از نظر اجرايي توان اجراي اين قانون وجود دارد؟ ما بيش از آنكه به قانون نياز داشته باشيم نيازمند ضمانت اجرايي براي قوانين موجود هستيم.
عباس محمدياصل نيز در آسيبشناسي چنين حركتهايي توضيح داد: بايد توجه داشته باشيم جنبشهاي اجتماعي در جوامع پيشرفته به تغيير سياستها منجر ميشوند و اين برميگردد به بسترهاي سياستگذاري بسيار تاريخمند و فرهنگي كه به آنها اجازه ميدهد حضور را تجربه كنند و سازنده باشند نه اينكه از كنار جريانات ديگر كشورها تجربياتي را گرفته و بخواهند به تجربه خودشان تعميم دهند.
اين جامعهشناس و پژوهشگر همچنين اضافه كرد: تماميتخواهي شخصيت ايراني در طول تاريخ ۳هزارساله استبداد ريشه دارد و به همين شكل ايدهآلي هم تصور ميكند كه در سياستگذاريها چنان نقش دارد كه گويي در حال تكان دادن زيرساختهاي سياسي جامعه است در حالي كه اين هم تصور باطلي است.