• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3933 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۷ مهر

تا آمدي اندر برم شد كفر و ايمان چاكرم!

مخالفان و موافقان «اسلام رحماني»، معمولا به آيات گوناگوني از قرآن تمسك مي‌جويند تا راي خود را بر كرسي قبول و اثبات بنشانند. از حيث چگونگي برخورد با «كفار»، مخالفان اسلام رحماني غالبا آيه 29 سوره فتح را پيش مي‌كشند كه در وصف ياران پيامبر گفته است اشداء علي الكفار رحماء بينهم. ترجمه قسمت مربوطه آيه دقيقا چنين است: «محمد پيامبر خداست و كساني كه با اويند بر كافران سختگير و با همديگر مهربانند.» اما موافقان اسلام رحماني به آيه 8 سوره ممتحنه استناد مي‌كنند: «خدا شما را از كساني كه در {كار} دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده‌اند، بازنمي‌دارد كه با آنان نيكي كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست مي‌دارد.» اگرچه به نظر مي‌رسد آيه دوم تكليف آيه را روشن كرده است و اشداء علي الكفار فقط شامل حال «كافران دشمن» مي‌شود، ولي انصافا آيه اول در فرهنگ اسلامي يا دست‌كم در بين ما ايرانيان شهرت بيشتري دارد. كتاب «مشركي در خانواده پيامبر»، مي‌كوشد با روايت يك حكايت تاريخي مهم اما مهجور، نشان دهد كه مشي پيامبر اسلام چه بوده است. اين كتاب كه در اصل اثر حسن محدثي است و با قلم و نكته‌سنجي‌ها و تاملات بيژن عبدالكريمي غناي بيشتري يافته است، داستان زندگي زينب دختر بزرگ پيامبر اسلام را روايت مي‌كند. هرچند كه عموم شيعيان اطلاع چنداني از اين واقعيت تاريخي ندارند، اما پيامبر اسلام چهار دختر داشته كه نخستين آنها زينب بود و آخرين آنها حضرت فاطمه(ع). مقام والاي حضرت فاطمه(س) در كنار برخي دلايل سياسي و هويتي، كم‌وبيش مانع از مطرح شدن نام و ياد ساير دختران پيامبر اسلام در فرهنگ شيعي شده است. اما حسن محدثي و بيژن عبدالكريمي در اين كتاب كوشيده‌اند گرد و مهجوريت را از چهره زينب، دختر بزرگ پيامبر اسلام، بزدايند. ماجرا از اين قرار است كه زينب پيش از بعثت پيامبر اسلام، با پسرخاله‌اش ابوالعاص ازدواج مي‌كند. زينب و رقيه و ‌ام‌كلثوم، دختران دوم و سوم پيامبر در كنار حضرت فاطمه، ثمره ازدواج پيامبر اسلام با حضرت خديجه بودند. پس از ازدواج زينب و ابوالعاص، خواهرزاده خديجه، همه‌چيز به خوبي پيش مي‌رفت؛ چراكه ابوالعاص جزو تجار كارآمد مكه و مردي نيكخو و نيكنام بود. پس از بعثت پيامبر، به ويژه پس از سال سوم بعثت كه اسلام علني شد، مشكلات زندگي زينب و ابوالعاص هم به تدريج آغاز شد؛ زيرا ابوالعاص با اينكه رابطه بسيار خوبي با خديجه و پيامبر اسلام داشت، بر شرك باقي ماند و اسلام نياورد. او براي پيامبر اسلام احترام ويژه‌اي قايل بود اما به پيامبري محمد بن عبدالله(ص) باور نداشت و لاجرم در زمره مومنين درنيامد. برخلاف ابوالعاص، زينب مسلمان شد و اين دو نفر در مكه، زندگي عاشقانه‌اي داشتند در حالي كه يكي‌شان مسلمان بود و ديگري مشرك. زماني هم كه مسلمين در شعب ابي‌طالب سختي و گرسنگي مي‌كشيدند، زينب در كنار شوهرش آسوده بود. با اين حال، ابوالعاص مشركي جوانمرد بود و براي مسلمانان شعب ابي‌طالب، شبانه و پنهاني، غذا مي‌برد تا اندكي از درد و رنج آنها بكاهد. علاوه بر زينب، دو دختر ديگر پيامبر رقيه و‌ام كلثوم نيز شوهراني مشرك داشتند. عُتبه و عُتيبه، پسران ابولهب، به ترتيب همسران رقيه و ‌ام‌كلثوم بودند. پس از مهاجرت مسلمين به مكه، عتبه به اختيار و عتيبه به اجبار رقيه و‌ ام‌كلثوم را طلاق دادند اما ابوالعاص به هيچ‌وجه حاضر نشد زينب را طلاق بدهد. تا اينكه جنگ بدر از راه رسيد و ابوالعاص تحت فشار رواني ناشي از تبليغات ابوجهل در مكه، ناچار شد عازم جنگ با ياران پيامبر شود. او در جنگ بدر اسير شد و زندگي مشترك تقريبا پانزده ساله‌اش با زينب در دوران پس از بعثت، به پايان رسيد. زينب مثل ساير مكيان، غرامت آزادي ابوالعاص را براي پيامبر فرستاد؛ همراه گردنبندي كه خديجه در روز عروسي‌اش به او هديه داده بود. پيامبر ابوالعاص را آزاد كرد و پول و گردنبند زينب را هم پس داد اما با ابوالعاص شرط كرد كه زينب را از مكه به مدينه بفرستد تا از گزند مشركان در امان بماند. ابوالعاص هم پذيرفت و چون همچنان بر شرك باقي بود، خودش با زينب به مدينه نيامد. جدايي اين دو عاشق، از سال دوم تا سال ششم پس از هجرت ادامه داشت. در سال ششم هجرت، مسلمانان به كاروان تجاري ابوالعاص حمله كردند و اموال او را به غنيمت بردند. ابوالعاص كه نزد مردم مكه سرافكنده شده بود، براي بازگرداندن اموال آنها، از مكه به مدينه رفت. زينب به او پناه داد و در مسجد با صداي بلند اعلام كرد كه ابوالعاص مشرك در خانه من پناه گرفته است. تا آن زمان در جامعه حجاز رسم نبود كه زنان به مردان پناه دهند اما اين كار زينب با تصويب پيامبر مواجه شد و سنت تازه‌اي پديد آمد كه زنان را هم مجاز مي‌كرد به مردان پناه دهند. مسلمين مدينه، به خواست پيامبر، آنچه را كه از ابوالعاص غنيمت گرفته بودند پس دادند. برخي از مسلمانان غنيمت‌گرا به ابوالعاص پيشنهاد كردند اسلام بياورد و همه آن غنائم را از آن خود سازد اما ابوالعاص كه جوانمرد و آزاده بود، در جواب آنها گفت: «اسلامي كه آغازش با خيانت در اموال مردم صورت گيرد به درد من نمي‌خورد.» او به مكه رفت و اموال پس‌گرفته را به مردم مكه بازگرداند. پس از آن، در برابر چشم مردم مكه شهادت داد خدايي جز‌الله وجود ندارد و محمد رسول خداست. و گفت اگرچه در مدينه تصميم گرفتم مسلمان شوم، ولي اين كار را در مكه انجام دادم تا كسي گمان نكند ايمان آوردنم براي پس گرفتن اموال كاروانم بوده. پس از آن ابوالعاص به مدينه آمد تا در كنار همسرش زينب زندگي كند. اما اجل در راه بود و وصال مجدد آنها دو سال بيشتر طول نكشيد. زينب در سال هشتم هجري از دنيا رفت و ابوالعاص هم چهار سال پس از او، يعني در دوران خلافت ابوبكر، درگذشت. نويسندگان كتاب «مشركي در خانواده پيامبر»، حسن ذاتي و ثمرات نيكوي جوانمردي و آزادگي ابوالعاص را در جاي‌جاي كتاب، به خوبي واكاوي كرده‌ و بر اين نكته تاكيد كرده‌اند كه كافر جوانمرد و آزاده و والامنش، برتر از مسلماني است كه فاقد اين فضائل جهانشمول است. در دوران حضور پيامبر در مدينه، از بين سه دختر او، ابتدا رقيه از دنيا رفت، سپس زينب و نهايتا‌ ام‌كلثوم. پيامبر نيز دختران علي و فاطمه را، زينب و ‌ام‌كلثوم نام نهاد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون