براي روز تولدشان روزشماري ميكنند از هفتهها قبل با هزار التماس و خواهش از پدرو مادرشان ميخواهند كه اجازه بدهند در منزل با حضور دوستانشان جشن تولد بگيرند يا در بيرون و كافه و رستوان و سالن و جايي، بعد هم اگر موفق به جلب رضايت خانواده شدند بلافاصله به چند تن از دوستان نزديكشان كه ريسك كرده بودند و به آنها گفته بودند كه ميخواهند امسال جشن تولد با حضور دوستانشان بگيرند يا به قول خودشان پارتي بگيرند و هپي بردي خاطرهانگيز داشته باشند، اطلاع ميدهند و با آنها مشورت ميكنند كه ليست مهمانهايشان را تكميل كنند سر از پا نميشناسند و تمام توان خود را بهكار ميگيرند تا يك جشن تولد بهيادماندني برگزاركنند. اين نوجواني كه با اين شور و احساس و با اين تعلق به جمع دوستان براي روز تولدش سر از پا نميشناسد وقتي در مقابل پرسشي پيرامون يكي ديگر از روزهايي كه به او تعلق دارد، قرار ميگيرد چنان احساس سرد و تعلق ضعيفي دارد كه با يك ژست جدي و بزرگسالانه تلاش ميكند با حرفهاي قلمبه سلمبه رضايت مصاحبهكننده و بعد هم كساني را كه احتمال ميدهد مصاحبه او را بخوانند، جلب كند و مشخص است سانسور زيادي داشته باشد چون در پاسخ به پرسش، كمتر به پاسخ واقعي ميانديشد البته همه آنها هم اين گونه نيستند برخي از آنها به ويژه وقتي در برابر پرسشهاي مكرر قرار ميگيرند برخلاف بزرگترها فراموش ميكنند خودشان را سانسور كنند؛ لذا حرف دلشان را ميگويند و پاسخهايشان به واقعيت نزديكتر ميشود.
به مناسبت 13 آبان روزي كه به نام دانشآموز نامگذاري شده است به گفتوگو با سه تن از دانشآموزان مدارس تهران نشستيم؛ گفتوگو نه از منظر تاريخي و سياسي اين مناسبت بلكه گفتوگو با محوريت خود دانشآموز و مدرسه و حقوق دانشآموز و نظام آموزشي و كتابهاي درسي، گفتوگويي كه با همان ادبيات دانشآموزي و با زبان نوجواني از آنها خواستيم به پرسشهاي ما پاسخ بدهند. آرميتا گلمحمدي، دانشآموز پايه يازدهم و اميرمحمد اكبريان و رامتين نفوتينژاد، دانشآموزان پايه نهم در اين گفتوگو شركت كردند و به پرسشهاي «اعتماد» پاسخ دادند؛ اين گفتوگو را در معرض نقد و نظر خوانندگان صفحه مدرسه اعتماد قرارمي دهيم.
با سپاس از قبول اين گفتوگو، به عنوان دانشآموزي كه براي چندمين سال دانشآموزي را تجربه ميكنيد وقتي در تقويم روزي به اسم روز دانشآموز نامگذاري ميشود چقدر برايتان جدي است و چه چيزهايي را در ذهن شما پررنگتر ميكند؟
گلمحمدي: بودن روز دانشآموز در تقويم براي من مهم بودن نقش دانشآموز و اهميت آن را در جامعه مشخص ميكند. جمعيت دانشآموزي بخش بزرگي را از جامعه است و اينكه من به عنوان فردي از يك جامعه كوچك ميتوانم به غير از تحصيل، نقشهاي ديگري در جامعه داشته باشم و تاثيرگذار باشم را به من نشان ميدهد.
نفوتينژاد: با تشكر از شما كه بنده رو انتخاب كرديد براي من روز دانشآموز اول يادآور نخستين روز مدرسه كه منتظر ياد گرفتن دروس و به ويژه خواندن و نوشتن بودم هست من هميشه اين روز مبارك رو تولد خودم ميدانم چراكه پا گذاشتن به عرصه علم و ادب ميتواند تولدي ديگر باشد.
اكبريان: با ديدن روز دانشآموز در تقويم اميدي در من زنده ميشود كه باعث تقويت من در درسهايم ميشود و سعي ميكنم بر علم خود در موارد مختلف بيفزايم.
آيا اين روز دانشآموزان را بيشتر به حقوقشان توجه ميدهد يا به وظايفشان؟
گلمحمدي: به نظرم اين روز حقوق دانشآموزان را مورد توجه قرار ميدهد چون دانشآموزان هر روز در مدرسه با وظايف خود مثل احترام و تحصيل و... روبهرو ميشوند ولي حقوقشان است كه بعضي اوقات ناديده گرفته ميشود و اين روز تذكري براي مسوولان است تا به قشر آيندهساز جامعه اهميت بيشتري بدهند چون زماني اشخاص وظايف خودشان را كامل انجام ميدهند كه به حقوق خود به طوركامل برسند.
نفوتينژاد: بنده فكر ميكنم كه هر دو؛ هر انساني حق درس خواندن و علمآموزي دارد از طرفي ديگر انسان براي تشكر و از همه مهمتر شناخت بيشتر خداوند بزرگ وظيفه دارد علمآموزي را اولويت قرار داده و همواره در سرزمين علم و دانش زندگي كند.
اكبريان: از نظر من اين روز بيشتر دانشآموزان را به وظايفشان توجه ميدهد.
چقدر در نظام آموزشي موجود و در مدارس و در زمينههاي مختلف به اين حقوق عملا توجه ميشود؟
گلمحمدي: توجه چنداني نميشود عدم آگاهي مسوولان و حتي خود دانشآموزان از اين حقوق مسبب اين موضوع است و نمونه آن تغيير متداول نظام آموزش بدون پرسيدن نظرات دانشآموزان است چون دانشآموزان افرادي هستند كه در اين نظام آموزشي درس ميخوانند و خوب خودشان بهتر ميتوانند در مورد نظام آموزشي نظر بدهند يا بهتر بگويم كه در اين روند تغيير، حضور نظر دانشآموز هم بايد حس شود چون اصليترين ركن اين نظام آنها هستند و اين تغييرات روي آنها تاثيرگذار است.
نفوتينژاد: اول اينكه با داشتن مدارسي چون شبانه و سوادآموزي به حقوق هر انسان توجه شده است ولي جدا از سوال شما بعضي دبيران در درسي كه تخصص آن را ندارند، تدريس ميكنند يا نكته ديگر اينكه كم بودن يا شايد نبودن دبيري كه تخصص ايشان هنر باشد يكي از ضعفها را نشان خواهد داد.
اكبريان: در مدارس ما به اين حقوق توجه متوسطي ميشود.
اگر محتواي كتابهاي درسي، برنامههاي آموزشي، روشهاي آموزشي، محيطهاي آموزشي و رفتارهاي پرسنل مدارس و دبيران را چند بعد اصلي بدانيم در كدام بخش و چرا، بيشتر حقوق دانشآموزان ناديده گرفته ميشود؟
گلمحمدي: امروزه بيشتر و اول از همه محتواي كتابهاي درسي دارد به ما آسيب ميزند چون تغييرات متفاوت در روند آموزش باعث به وجود آمدن اشكالات زياد در كتابهاي درسي شده است و در عين حال ساعتهاي آموزشي را كه در هفته به درسها اختصاص ميدهند در اكثر مواقع متناسب با محتواي كتاب نيست و همين موضوع هم دانشآموز و هم معلم را به دردسر مياندازد و به همين خاطر معلم بدون تدريس كامل، ترجيح ميدهد درس را سطحي و سريع تدريس كند كه اين اصلا خوب نيست.
روشهاي آموزشي هم كه ما امروز در مدارس ميبينيم اين است كه معلم اجازه فكر كردن را از دانشآموز ميگيرد يعني معلم راهحلي را براي دانشآموز مشخص ميكند و اگر دانشآموز از آن راهحل نرود نمره نخواهد گرفت حتي در عين درست بودن آن و خب مهم بودن نمره براي معلم و خانواده، دانشآموز را وادار به حفظ كردن آن راهحل ميكند يا حتي مانع بزرگي به اسم كنكور در مسير دانشآموز او را وادار به حفظ كردن ميكند و دانشآموز ديگر راغب به فكر كردن و خلاقيت و ايده زدن نميشود.
البته بزرگترين ناحقي هم كه ميشود محك زدن و مشخص كردن آينده يك فرد با ٣يا ٤ ساعت و چند تست است و درباره رفتار پرسنل و محيط هم براي من كه در مدرسهاي خاص هستم همهچيز خوب است ولي دانشآموزان مدارس عادي واقعا رفتار خوبي را از پرسنل و دبيران شاهد نيستند و اين افراد بعضي اوقات فراموش ميكنند كه دبير مدرسهاي هستند كه الگوي رفتار نسل آينده را مشخص ميكند.
نفوتينژاد: بعضي از كتب آموزشي مثل زبان انگليسي در برخي از جاهاي كتاب اشكالات و اشتباهاتي داشته است و با اينكه كتاب ويرايشگري دارد ولي اين اشتباهات درست نشده است بعضي از دبيران همان طور كه در سوال قبل گفتم تخصص آنچه را تدريس ميكنند ندارند بعضي از مدارس كه مدرسه ما را هم شامل ميشود، آزمايشگاه و وسايل آزمايشگاهي و كارگاه و وسايل ندارد و به همين دليل معلماني مثل دبير علوم و فناوري مجبورند از سوالاتي كه در كتاب نياز به آزمايشگاه و كارگاه را دارند عبور كنند.
اكبريان: از نظر من در محيطهاي آموزشي اشكالاتي از قبيل نداشتن آزمايشگاه و كارگاه در مدارس و نبردن دانشآموزان به اردوهاي تفريحي و تربيتي و... وجود دارد.
يك مدرسه خوب كه در آن بيشتر حقوق دانشآموزان رعايت شود چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟
گلمحمدي: خوب راستش مدرسه خوب از نظر هر دانشآموز متفاوت است چون معيارهاي هر دانشآموز يك چيز است اما در كل در يك مدرسه خوب اول بايد به دانشآموز اولويت داد و ارزش قايل شد يعني معلم نبايد از ناحيه قدرت به دانشآموز نگاه كند و بهدليل درسي كه به او ميدهد منتي بر او بگذارد و به خاطر معلم بودنش هر طوري كه ميخواهد با دانشآموز رفتار كند دوم اينكه معلمها بايد از نظر سطح درسي واقعا كامل باشند مثلا دبير هنر يا شخصي با تحصيلات شيمي نبايد رياضي درس بدهد سوم اينكه امكانات محيطي مثل آزمايشگاه يا سايت نيز بايد كامل باشد و چهارم اينكه بيشتر به جاي توجه به مسائل حاشيهاي به مسائل درسي توجه شود.
نفوتينژاد: داشتن امكاناتي مانند كارگاه و آزمايشگاه، داشتن حداقل يك بهيار، دارا بودن كلاسها به وسايلي مثل ويدئو پروژكتور و محتويات آن، داشتن وسايل ورزشي، بوفه بهداشتي و ميز و صندلي براي بوفه و برگزاري مسابقات بين مسوولان و معلمان مدرسه براي بهتر شدن رابطه بين دانشآموزان و دبيران و مسوولان مدرسه و مواردي از اين دست.
اكبريان: داراي تمام امكانات تحصيلي باشد و رفاه دانشآموزان در آن مدرسه كامل باشد.
شما بهترين و شيرينترين خاطرات دوره دانشآموزي را از كدام مدرسه و معلمان داريد و چرا؟
گلمحمدي: خاطرات شيرين كه زياد است مثل شوراي دانشآموزي ابتدايي و تلاش براي تبليغات آن و در نهايت نداشتن هيچ وظيفهاي در رابطه با شورا.
معلم هم كه معلم اجتماعي سال هفتمام خانم ديهيم كه به من جامعهشناسي و اجتماعي رو جوري ياد داد كه به اين درس خشك علاقهمند شدم كه نياز و حق و وظيفهام رو در جامعه به خوبي بدانم و مديرهاي دوره متوسطه اول و دوم خانم آصفي
و خان صفاييان كه ميتونم بگم درس خوندنم رو مديونشون هستم معلم ادبيات دهمام كه رفتار درست وفرهنگ رو به من ياد داد و الگوي من در رفتار بود.
نفوتينژاد: يادم هست در كلاس پنجم كاپشن نو خريده بودم زنگ تفريح كه شد هر چه دنبال كاپشنم گشتم پيدايش نكردم بعد فهميدم در كيف يكي از بچهها بود و آستين كاپشن از كيف زده بود بيرون خيلي عصبي شدم و رفتم و بدون هيچ حرفي با پا زدم تو سفيد رونش بعد متوجه شدم كه او كاري نكرده بود و كس ديگري كاپشن من را داخل كيف او گذاشته بود ولي كار از كار گذشته بود بد جوري حالش به هم خورد پدرش كه اومد كلي گريه كردم كه من را بخشيد ولي پدر خودم مرا كلي دعوا كرد كه آقاي رحيمي معلمام با او صحبت كرد و پدرم از اين رو به اون رو شد.
اكبريان: از مدرسه ولايت فقيه و معلم ادبيات سال هشتم و نهم زيرا اين معلم معلمي مهربان و دلسوز و با اخلاق نيك است و با دانشآموزان با لطافت برخورد ميكند.