نگاه به منافع ملي
حسين كاشفي
اينكه دوستان علي لاريجاني به دنبال تشكيل حزبي براي او هستند در نفس خود، خوب و مثبت است و بايد از آن استقبال كرد. ما بايد اصل تحزب را در كشور بپذيريم. اگر همه فعاليتهاي سياسي ما بر اساس كار حزبي باشد، احزاب برنامهمحور حركت كنند و نسبت به عملكرد نيروهايي كه معرفي ميكنند، پاسخگو باشند گام مهمي را در جهت توسعه سياسي برداشتهايم. اين امر البته در مورد همه كسانيكه در عرصه فرهنگي و اجتماعي و ساير عرصهها فعاليت دارند قابل تسري است و بايد در قالب حزب تحت لواي مرامنامه و اساسنامه فعاليت كنند. اما نبايد يك مهم را از ياد برد و آن اينكه احزاب در ايران با نزديك شدن به زمان انتخابات سربرميآورند. ما در ايران تجربه تشكيل احزابي را داريم كه تنها اسم حزب را يدك ميكشند ولي در عمل كاركرد يك حزب فعال را ندارند. اميدوارم در مورد حزب منتسب به علي لاريجاني، نگاه دوستان منحصر به بحث انتخابات رياستجمهوري سال 1400 نباشد. آنها در تشكيل اين حزب بيشتر از اينكه به فكر منافع خود براي پيروزي در انتخابات باشند بايد كار برنامهاي را در دستور فعاليت قرار دهند و نه تنها در زمينه سياسي، بلكه در بخشهاي بينالمللي، اجتماعي، محيط زيست و مخصوصا بحران آب، مسائل سرزميني و اقوام، فعاليت خود را نشان دهند. ما هم اگر از تشكيل اين حزب استقبال ميكنيم به دليل همين اهدافي است كه خواهان اجرايي شدن آن هستيم. با اين حال نبايد از برخورد اصولگرايان تندرو با اين موضوع غافل شد. تندروهاي اصولگرا از مدتها قبل با برخوردهايي كه با علي لاريجاني كردهاند، يك نوع جدايي را ميان خود و ساير اصولگرايان ايجاد كردند. اين در حالي است كه علي لاريجاني همواره رفتار اعتدالي در قبال پيامدهاي سياسي داشته و در قالب حزب جديد ميتواند هويت مستقلي به خود و حاميانش بدهد و البته با بخشي از بدنه اصولگرايان نيز زاويه پيدا خواهد كرد. حال تنها بايد منتظر بيانيه اعلام حضور حزب بمانيم تا مواضعشان را در قبال ساير اصولگرايان مشخص كنند. از همه مهمتر مواضع اين حزب جديد در قبال جمنا است كه بايد مشخص شود كه چه قرابتي با اين جبهه اصولگرايي دارد و در نهايت به چه ميزان همكاري خواهد كرد. البته فكر ميكنم كه در نهايت اين حزب با بخشي از اصولگرايان تندرو به مشكل برخواهد خورد. حداقل اينكه، حزب جديد لاريجاني با ساير احزاب اصولگرا يكدست نخواهد بود.