گام بلند وليعهد
بروس ريدل
وقتي سلمان بن عبدالعزيز آل سعود تصميم گرفت اختيارات شاهزاده مُتعب بن عبدالله فرزند محبوب پادشاه قبلي و رييس گارد ملي را محدود كند، در واقع در پي حذف يكي از رقباي قدرتمند و بالقوه فرزند خود محمدبن سلمان بود. اكنون حصر متعب در واقع قسمت حياتي موج عظيم بازداشتها در عربستان است و نشانهاي از مخالفتهاي گسترده درون خاندان سعود با جاهطلبيهاي محمد بن سلمان.
گارد ملي عربستان در دهههاي 50 و 60 ميلادي از سوي ملك عبدالله (پادشاه قبلي و پدر متعب) تاسيس شد و در طول نيم قرن گذشته همواره حافظ قدرت خانواده عبدالله و طايفه شمّر در درون خاندان آل سعود بوده است. گارد ملي در ابتدا يك نيروي ضد كودتا بود كه بايد با هرگونه برنامه انقلابي يا طرحهاي براندازانه در درون ارتش مقابله ميكرد. اين نيرو به تدريج از رياض به تمام شهرها و حتي مرزها گسترش پيدا كرده است. در 1964 ميلادي اين نيرو نقش مهمي در استعفاي ملك سعود و به تخت نشستن فيصل ايفا كرد و در1979 ميلادي وقتي تندروهاي مسلح مسجدالحرام را اشغال كردند گارد ملي قاطعانه آنها را سركوب كرد تا اهميت خود را بار ديگر آشكار كند. آنها همچنين در عمليات «دفاع از پادشاهي» در برابر عراق در 1990 ميلادي و جنگ كويت مشاركت داشتند. نيروهاي گارد ملي عربستان سپس در 2011ميلادي از طريق گذرگاه سراسري زميني به بحرين اعزام شدند تا بقاي حكومت بحرين را در برابر اعتراضات اكثريت شيعيان اين كشور تضمين كنند. آنها همچنان در بحرين حضور دارند. گارد ملي در حدود يكصدهزار نيرو دارد. از سوي ديگر محمد بن سلمان به عنوان وزير دفاع، فرمانده غيرنظامي نيروي زميني سلطنتي نيز به شمار ميرود. نيروي زميني به صورت سنتي در مرزها و براي مقابله با تهديدات خارجي و همچنين فشار بر همسايگان حضور دارد. نيروي زميني سلطنتي سعودي طي سالهاي 2010-2009 ميلادي با نيروهاي حوثي در مرز با يمن درگير بود. آنها چندان موفق نبودند و تلفات قابل ملاحظهاي داشتند. در نتيجه نيروهاي حوثي به تدريج كنترل خود را بر مناطق مرزي و شمالي يمن تثبيت كردند. نيروي زميني ارتش و گارد ملي در واقع دو نيروي موازي پرهزينه و گرانقيمت هستند. براي نمونه گارد ملي در سال 2010 ميلادي 24 فروند هليكوپتر پيشرفته آپاچي از ايالات متحده خريداري كرد تا قدرت آتش خود را تقويت كند. متعب بن عبدالله، فرمانده نيروهاي گارد ملي در واقع يك رقيب بالقوه در مركز قدرت خاندان سعود است. به حاشيه راندن او اقدام مهمي است كه قدرت وليعهد را افزايش ميدهد. پيش از اين محمدبن نايف وليعهد و وزير كشور سابق به همين سرنوشت دچار شد. او از ستونهاي اصلي در دستگاه امنيت ملي سعوديها بود. اقدامات وليعهد سعودي آميزهاي از تشويش و جاهطلبي است. او جواني است كه هدف خود را دگرگونيهاي بزرگ اقتصادي و اجتماعي اعلام كرده و براي اين كار هم شتاب دارد. ماه گذشته بن سلمان اعلام كرد قرار است يك شهر جديد با نام NEOM در شمال غرب كشور و با سرمايهگذاري سرسام آور 500 ميليارد دلار احداث شود. روياي محمد بن سلمان براي عربستان در 2030ميلادي پرهزينهترين برنامه تغيير در تاريخ عربستان است. محمد بن سلمان همچنين ميداند كه ظهور و قدرتگيري او مخالفان زيادي در درون خاندان سعود دارد و جاه طلبيهايش دشمنان تازهاي پديد آورده است. گرچه رسانههاي رسمي تلاش كردند با تقدير از تلاشهاي محمد بن نايف در مبارزه با افراطگرايي و تامين امنيت از وي دلجويي كنند اما در هر صورت او در يك كودتاي كاخي مجبور به كنارهگيري شده بود و از آن زمان در مجامع عمومي شركت نكرده و سخني هم نگفته است. از ديد ناظران مسائل عربستان، بازداشتهايي كه از تابستان گذشته آغاز شد و در جريان آن شماري از روحانيون و روشنفكران دستگير شدند نشانه روشني از تنش در عربستان است. هيچ تضميني وجود ندارد كه با مرگ ملك سلمان يا كنارهگيري او مساله جانشيني به صورت مسالمتآميز حل شود. در واقع با دستگيريهاي اخير نزاع بر سر جانشيني شديدتر ميشود. محمدبن سلمان اكنون ميخواهد با تسلط بر گارد ملي از آن به عنوان يك نيروي ضد كودتا بهرهبرداري و رقباي احتمالي را سركوب كند. بازداشت 11 شاهزاده و شمار ديگري از چهرههاي سعودي در همين چارچوب قابل تفسير است. پادشاهي عربستان اكنون برسر دوراهي است: اقتصاد اين كشور ضربات سختي از كاهش بهاي نفت متحمل شده، جنگ در يمن تبديل به باتلاق شده، محاصره قطر شكست خورده، نفوذ ايران در لبنان، سوريه و عراق افزايش يافته و آينده جانشيني در رياض با يك علامت سوال بزرگ همراه است. عربستان سعودي اكنون در ناپايدارترين وضعيت خود طي نيم قرن گذشته قرار دارد.
ترجمه: محسن حسيني قلاتي
منبع: المانيتور