روايتي از سركوب در امارات متحده عربي
مناسبات قرون وسطايي
در باديه آسفالت شده
سيدكاظم صادقي
زماني كه قرار باشد ليستي از كشورهاي ثروتمند جهان عرب تهيه شود ترديدي نيست كه امارات عربي متحده در صدر اين ليست خواهد بود و اگر قرار باشد نام مدرنترين شهرهاي عرب جهان را ذكر كنيم شهرهاي دوبي و ابوظبي در ابتداي ليست قرار ميگيرند. در اين ميان مقامات اماراتي هم تلاش زيادي ميكنند تا با تجهيز اين شهر به امكانات مدرن همچون تاكسيهاي پهپادي، تصويري ممتاز از اين شهر براي جهانيان به نمايش بگذارند كه البته به لطف سرمايهگذاري هنگفت در رسانههاي مطرح و همچنين ساخت ساختمانها و جذب ميليونها توريسم امروز دوبي به عنوان مدرنترين شهر خاورميانه شناخته ميشود كه ميزبان هزاران تاجر و توريست از اقصي نقاط جهان است.
در اين ميان رهبران اماراتي با استفاده از چهره مدرن شهر دوبي در حال معرفي خود به عنوان رهبران مدرن خاورميانه و جهان عرب هستند و در مصاحبهها و سخنرانيهاي خود اين گونه وانمود ميكنند كه امارات بايد رهبر نوسازي و رشد تكنولوژي و الگوي خاورميانه باشد. در اين ميان برخي همچون محمد بن سلمان، وليعهد سعودي هم تحت تاثير همين مغالطه اماراتيها قرار گرفته و متاثر از زرق و برق برجها و امكانات موجود در دوبي و ابوظبي نحوه مديريت اماراتيها را موفق و الگوي خود قرار داده و عزم خود را جزم كرده تا عربستان را اماراتيزه كند و به زعم خود با پروژهاي همچون نئوم با سرمايهگذاري 500 ميليارد دلاري، يك دوبي جديد در شمال شبهجزيره ايجاد كند. اما بسياري از ناظران در وراي ادعاها و ژستهاي محمد بن زايد، محمد بن راشد، يوسف العتيبه و انور قرقاش در رسانهها و شبكههاي اجتماعي درباره آنچه كشور مدرن امارات مينامند، اين سوال را مطرح ميكنند كه آيا با تغيير ظاهر ميتوان ماهيت يك رژيم قرون وسطايي را تغيير داد؟
امروز ما از اماراتي سخن ميگوييم كه براساس گزارش سازمانهاي حقوق بشري چون ديدبان حقوق بشر و عفو بينالملل صدها زنداني سياسي دارد كه صرفا به دليل بيان عقايد سياسي و انتقادات اجتماعي در زندان هستند و زماني اين عدد قابل توجه است كه در نظر داشته باشيم امارات كشوري با يك ميليون نفر جمعيت بومي است كه در مقايسه درصدي ميزان سركوب سياسي را ميتوان با حكومت كودتا در مصر مقايسه كرد. نكته اينجاست كه اين زندانيان نه براي اقدام عليه امنيت كشور بلكه تنها به دليل گرايش فكري به يك انديشه سياسي عمر خود را در زندان سپري ميكنند. وضعيت زندانهاي امارات هم اصلا شباهتي به خيابانها و زيباييهاي دوبي يا ابوظبي ندارد بلكه گزارشها حاكي از آن است كه مقامات اماراتي با وجود ادعاهاي خود، جهنمهايي در بيابان ايجاد كرده و شنيعترين و غيرانسانيترين شكنجهها را با استخدام 60 شكنجهگر نپالي و بنگالي در زندانهاي الصدر و رزين عليه محكومان اعمال ميكنند كه تنها در قرون وسطي ميتوان شبيه به آن را يافت.
امارات به هيچ جريان فكري و سياسي غير از جريان فكري قبيلهمحور شيوخ ابوظبي، دوبي و يا شارجه اجازه فعاليت نميدهد و براي فعاليت سياسي در اين كشور تنها بايد در زير سايه شيوخ عمل كرد. هرچند حكومت امارات براي خوشايند امريكا و اسرائيل خود را دشمن اسلام سياسي معرفي ميكند و به بهانه اخواني يا سلفي هرگونه انتقاد داخلي را خفه ميكند و افراد را به دليل يك توييت يا انتشار پست در وبلاگ، اينستاگرام يا فيسبوك براي سالها در زندان حبس ميكند اما سازمانهايي چون عفو بينالملل و ديدبان حقوق بشر گزارش دادهاند كه حتي فعالان ليبرال منتقد هم توسط نيروهاي اماراتي
دستگير ميشوند.
وضعيت سركوب سياسي و اجتماعي در امارات در قبال اتباع خارجي كه 8برابر اتباع خود امارات هستند بهمراتب وحشتناكتر است و با كمترين بهانه ممكن است افراد غيراماراتي كه به اين كشور آمدهاند و با كار و سرمايه خود به نوبه خود در رشد اقتصادي امارات نقش داشتهاند دستگير شوند و بدون كمترين حقوق در روند دادرسي شكنجه، محكوم و زنداني شوند و اموالشان مصادره شود؛ البته در اين ميان اتباع كشورهاي غربي چون انگليس، فرانسه و امريكا داراي مصونيت هستند و اين اعمال غيرانساني براي اتباع هندي، فيليپيني، پاكستاني، مصري، ايراني و... است كه با وجود تجمع مقابل سفارت امارات در كشورهاي مختلف و با اعتصاب غذا هم صدايشان به گوش كسي نميرسد.
با وجود همه تمركز جريان اصلي رسانهاي در غرب و كشورهاي عربي براي مدرن نشان دادن امارات و پررنگ كردن امكانات دوبي، هر فردي با كمي دقت و نگريستن به فراسوي سختافزارهاي موجود در امارات درمييابد كه نرمافزار حاكم بر اين كشور همچنان عقبمانده و قرونوسطايي است كه به لطف ثروت نفتي از يك جامعه بياباني فقير قبيلهاي به يك جامعه بياباني ثروتمند قبيلهاي تبديل شده و اگر اين ثروت نبود شايد به سختي ميشد ميان امارات با جيبوتي يا سومالي تفاوت قائل شد.