مسكن مهر را سياسي نكنيم
الياس حضرتي
هنوز آواربرداري و نجات و امداد تمام نشده بود كه آقاي وزير مسكن در نامهاي به مركز تحقيقات راه و مسكن و شهرسازي ماموريت ويژه داد تا ضمن ارزيابي ابعاد زلزله، آسيب به ساختمانهاي جديدالاحداث، به ويژه ساختمانهاي مسكن مهر و ميزان خسارت وارده را بررسي كنند. اين اقدام به ويژه در اين شرايط كمكي به بهبود امور نميكند و بيش از آنكه اقدام مسوولانه تلقي شود از آن رنگ و بوي سياسي به مشام خواهد رسيد چرا كه معلوم است هدف اصلي فقط مسكن مهر است و ساير موارد از باب خالي نبودن عريضه ذكر شده است. به علاوه وزارت راه و شهرسازي نيازي ندارد كه براي رسيدگي به كيفيت ساخت اين ساختمانها منتظر بماند تا زلزلهاي رخ دهد؟ مسووليت آنان در درجه اول پيشگيري است و اين نظارت بايد پيش از اين انجام ميشد، طبعا بايد در مورد بيمارستان تازهتاسيس نيز رعايت ميشد. ضمن اينكه چنين عجلهاي ضرورت نداشت و بايد اجازه داده شود در شرايط متفاوتتري اين رسيدگيها آغاز شود.
آنچه هدف اصلي اين حكم است، طبعا وضعيت و كيفيت ساختمانهاي مسكن مهر است، ترديدي نيست كه كيفيت اين ساختمانها در اكثر موارد مسالهدار است. شايد پيشاپيش بتوان گفت كه حكم محكوميت عليه اين طرح صادر شده است و اين امر غيرمنتظره نخواهد بود. پيش از اين و در سال 92 گروه مطالعاتي شارستان اين كار را انجام داده و نتايج را در يك كتاب 500 صفحهاي منتشر كرده است. ولي آنچه ميتواند هرگونه ارزيابي را در اين باره تحت تاثير قرار دهد، همين انگي است كه از ابتدا به اين حكم وارد شده است؛ انگي كه چندان هم بيراه نيست.
مسكن مهر طرح بسيار بزرگي بود كه ايرادات اساسي هم داشته است. از فساد گستردهاي در واگذاري براي ساخت مجتمعهاي مسكوني به پيمانكاران گرفته، تا جايابي و فقدان زيرساختها و خدمات شهري و نيز افزايش نقدينگي و تورم شديد اقتصادي بر اثر اجراي اين طرح است. ولي همه پروژههاي مسكن مهر را نميتوان با يك حكم كلي داوري كرد. برخي از اين واحدها و مجتمعهاي مسكوني كه در داخل مناطق شهري يا در حاشيه آنها و از طرف پيمانكاران واقعي و با كيفيت خوب ساخته شدهاند موجب تغيير فضاي سكونت مردم و صاحبخانه شدن عدهاي شدند، و عوارض چنداني تاكنون نيز نداشتند. اگر بخواهيم درباره مسكن مهر از زاويه فني اظهارنظر كنيم، به طور طبيعي بايد حداقل به اين موارد اشاره شود.
1- آييننامههاي تعيينشده براي ساخت مسكن مهر، مقاومت در برابر چند ريشتر زلزله در چه فاصلهاي از مركز زلزله را تضمين كرده است؟ آيا مقاومت مذكور در مناطق خسارتديده محقق شده است؟
2- در مقايسه با ساختمانهاي شخصيساز و البته مشابه كه داراي اسكلت فلزي و بتني هستند، خسارات وارده به اين دو گروه چگونه است؟ آنچه سبب حساسيت زيادي شده است، انتشار تصويري از دو ساختمان 4 يا 5 طبقه است كه در نزديكي يكديگر قرار دارند، ولي اولي كاملا سالم است، در حالي كه در دومي كه مسكن مهر است فقط به ظاهر اسكلت آن سالم است. هرچند معلوم نيست كه اسكلتهاي مزبور دچار انحراف شدهاند يا خير؟ در هر حال مقايسه با ساختمانهاي مشابه، تصوير بهتري از وضعيت مسكن مهر ارايه ميدهد.
3- در صورت ضعف و نقص در اين ساختمانها بايد به طور دقيق مشخص كرد كه ريشه اين مشكلات در كجا بوده است؟ در جايابي نقشهها و محاسبات مهندسي، در واگذاريها، در تعيين صلاحيت پيمانكاران، در فقدان ناظران و....
مسكن مهر يك واقعيت عيني است كه هزاران ميليارد تومان سرمايههاي كشور صرف آن شده است. آقاي احمدينژاد كوشيد كه آن را به عنوان مهمترين دستاورد دولت خود ثبت كند. در اين راه زيادهروي و نيز عجله كرد. اگر ميتوانست به جاي دو ميليون واحد مسكوني حتي 500 هزار واحد مسكوني را با كيفيت مناسب و قابل قبول تحويل مردم ميداد، قطعا سند اين طرح به نام آن دولت ثبت ميشد، ولي امروز بيش از آنكه بايد به اين طرح افتخار كند، بايد درصدد پاسخگويي و دفاع غيرموجه از عملكرد خود باشد.
مسكن مهر قرار بود براي مردم سرپناه و مامن باشد ولي بيشتر با هدف نردبان دولت پيش بنا شد. نردباني كه بسيار ضعيف بود و به سرعت واژگون شد. اگر يك درس مهم از اين اتفاق بتوان گرفت اين است كه برخلاف انتظار ما، آينده به سرعت سر ميرسد و زمان پاسخگويي خواهد بود. يكي از مشكلات مهم مسكن مهر، خارج كردن پيمانكاران صلاحيتدار از گردونه ساخت است. در بسياري از پروندههاي مسكن مهر پيمانكاران جديدي وارد شدند كه از يكسو فاقد سابقه پيمانكاري بودند، لذا ميتوانستند مثل بسازوبفروشهاي بياعتبار عمل كنند و از سوي ديگر آنان مبلغ قرارداد را به دليل فساد پس از يكي دو دست از واسطهها گرفتند و لذا پول اندكي به دست آنان رسيد، در نتيجه آنان هم از كيفيت كار زدند. آنان به جاي آنكه پيمانكاران باصلاحيت را وارد ميدان كنند، به حذف آنان اقدام كردند، پيمانكار باصلاحيت هيچكدام از دو اشتباه يا بهتر است بگوييم خيانت را مرتكب نميشود. از كيفيت كارش كم نميكند زيرا اعتبار دهها سالهاش از ميان ميرود. نه حاضر ميشود كمتر از رقم معقول و مصوب پروژه را بگيرد كه موجب ضررش شود و نه در كارش كمفروشي ميكند. براي اين شركتها حفظ اعتبار از همهچيز مهمتر است. سرمايه واقعي آنها، همين اعتبار است. تا هنگامي كه به سمت تقويت شركتهاي بزرگ و صاحبنام نرويم، برنامههاي عمراني كشور با همين مشكل مواجه خواهد شد. نهفقط در ساختمانسازي، بلكه در همه حوزهها بايد به اين نكته مهم توجه كرد. متاسفانه در ايران نوعي ضديت با شركتهاي بزرگ و صاحب صلاحيت وجود دارد كه به ضرر توسعه كشور است. اگر همه مسكن مهر را به دو يا سه شركت بزرگ ميدادند، قطعا با چنين مشكلاتي مواجه نبوديم. البته اگر ميخواستند چنين كنند، طبعا نميتوانستند انواع و اقسام تخلفات را انجام دهند. انگيزه انجام تخلف را پشت مبارزه با سرمايهداران پنهان ميكنند.