• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3960 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲ آذر

علي‌اصغر زرگر، كارشناس مسائل خاورميانه در گفت‌وگو با «اعتماد»:

امريكا ديگر بازيگر كليدي در مساله سوريه نيست

مقصر حذف اعراب؛ ايران، تركيه وروسيه نيستند

شهاب شهسواري

روساي جمهور ايران، روسيه و تركيه در شهر سوچي روسيه دور هم جمع شده‌اند تا در مورد آينده سوريه پس از پايان تسلط داعش در خاك اين كشور ديدار و مذاكره كنند. بعد از 6 سال جنگ ويرانگر در خاك سوريه، اكنون روسيه، ايران و تركيه، اصلي‌ترين و قدرتمندترين بازيگران در پرونده سوريه هستند كه مي‌توانند با تصميم‌گيري‌ها و توافق‌هاي خودشان آينده اين كشور را رقم بزنند. علي‌اصغر زرگر، استاد دانشگاه و كارشناس مسائل خاورميانه معتقد است كه در شرايط كنوني تصميم‌هاي نشست سه جانبه سوچي مي‌تواند موفق باشد كه از يك سو منافع كشورهاي عربي را در نظر بگيرد و از سوي ديگر نگراني‌هاي كوتاه‌مدت و ميان‌مدت امريكا را برطرف كند. متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» با علي‌اصغر زرگر، استاد روابط بين‌الملل و كارشناس مسائل خاورميانه
به شرح زير است:

 

فكر مي‌كنيد نشست سه‌جانبه روساي جمهوري ايران، تركيه و روسيه در سوچي تا چه اندازه مي‌تواند بر آينده بحران در سوريه موثر باشد؟

در رابطه با بحران سوريه و آن چيزي كه از سوي غرب جنگ داخلي سوريه نامگذاري شده‌بود، تاكنون جلسه‌هاي متعدد و ابتكارهاي متعددي مطرح شده است؛ هدف اين جلسات تاكنون اين بود كه راه‌حلي براي بحران سوريه پيدا بكنند، راه‌حلي بينابين براي حل اختلافات ميان حكومت مركزي و گروه‌هاي شورشي. همه اين نشست‌ها تا پيش از اين بي‌نتيجه بود، دليلش هم اين بود كه مشخص نبود در ميدان نبرد و روي زمين چه كسي برنده است و نتيجه نزاع در جبهه‌ها مشخص نبود. با توجه به تحولاتي كه اخيرا در عراق و سوريه روي داده است، به نظر مي‌رسد كه به خصوص در سوريه حكومت مركزي با تسليح و تشجيع از سوي ايران و روسيه و همچنين با كمك نيروهاي ديگر از جمله حزب‌الله و پشتيباني هوايي ارتش روسيه در جبهه‌هاي زميني مشخص شده است كه سوريه برنده اين جنگ داخلي بود. با توجه به اين رويدادها و تا حدي روشن شدن وضعيت نزاع در روي زمين، به نظر مي‌رسد كه چنين جلساتي از جمله جلسه روساي ستاد مشترك نيروهاي مسلح سه كشور و پيرو آن روساي جمهور، براي اين است كه راه‌حل سياسي نهايي براي مساله سوريه پيدا كنند. به گمان من يكي از اصلي‌ترين موضوعاتي كه سه كشور بايد بر آن توافق كنند اين است كه ميزان نفوذ و حضور نظامي اين سه كشور در آينده روسيه تا چه اندازه باشد و به نوعي تقسيم كار و مناطق تحت نفوذ انجام بگيرد. خواه ناخواه هدف نهايي اين است كه با توجه به حضور روسيه كه يكي از قدرت‌هاي جهاني محسوب مي‌شود و حضور فيزيكي ايران و تركيه در خاك سوريه، حضور يك رقيب قدرتمند يعني امريكا را از صحنه كمرنگ بكنند. در واقع خواست نهايي اين جلسه اين بود كه به امريكايي‌ها تفهيم شود كه بايد اثاث‌شان را جمع بكنند و به نوعي از سوريه خارج بشوند. نتيجه بخش بودن چنين هدفي به‌شدت وابسته به اين است كه اقتدار دولت مركزي سوريه تا چه اندازه باشد و بتواند در صحنه بين‌المللي و داخلي براي خروج نيروهاي امريكايي فشار وارد كنند. با توجه به اين مولفه و پيروزي كه امروز دولت سوريه با كمك همپيمانانش در داخل سوريه دارد، اين جلسه مي‌تواند جلسه كارآمدي باشد. تصميماتي كه در جلسه ديروز گرفته‌شد تصميماتي موثر خواهند بود و ممكن است جلسه اخير سوچي با پاكسازي نهايي گروه‌هاي تروريستي و تندرو به يك راه‌حل سياسي هم منتهي شود. اين زمينه آماده مي‌تواند كم كم آماده شود تا بشار اسد بتواند يك اجماعي را در داخل كشور پديد بياورد و با برگزاري يك انتخابات نوعي حكومت آشتي ملي روي كار بيايد كه نه بر عليه ايران و حزب‌الله در منطقه عمل كند، نه روسيه پايگاه خود را از دست بدهد و نه‌اينكه با خواسته‌هاي تركيه مخالفت كند.

رسانه‌ها و تحليلگران جهان عرب، از غيبت كشورهاي عربي در چنين نشست‌هايي صحبت مي‌كنند و معتقدند كه تهران، مسكو و آنكارا بدون در نظر گرفتن كشورهاي عربي در حال تصميم‌گيري براي آينده سوريه هستند. آيا نقش جهان عرب در تصميم‌گيري براي آينده سوريه كاملا از بين رفته است؟

هر سه كشور به هر حال غيرعرب هستند؛ ايران و تركيه دو قدرت منطقه‌اي غيرعرب هستند و روسيه هم قدرت جهاني است كه رقيب امريكا محسوب مي‌شود. تا پيش از اين امريكايي‌ها هرج و مرج در خاورميانه را نوعي هرج و مرج سازنده براي خودشان قلمداد مي‌كردند. واشنگتن بر اين اعتقاد بود كه نتيجه اين هرج و مرج نهايتا جهت منافع امريكا و امنيت اسراييل خواهد بود. در واقع هدف اين بود كه با ايجاد دولت‌هاي شكست‌خورده و ارتش‌هاي فاقد قدرت كه چند دهه براي توانمندسازي مجدد آنها نياز است، محيط را در خاورميانه براي نفوذ امريكا امن كنند. اما طي شش سال گذشته ايران و سوريه كم‌كم موفق شدند، روسيه را قانع كنند كه وارد صحنه شود و نهايتا با حضور ارتش روسيه در جنگ داخلي سوريه و استمرار اين حضور تاكنون، طرح پيشين امريكا نسبتا با شكست روبه‌رو شده است.

اين درست است كه كشورهايي مانند عربستان سعودي، امارات متحده عربي و مصر كه خودشان را مدعي رهبري جهان عرب مي‌دانند، الان منتقد اين هستند كه سه كشور كه عرب نيستند، سرنوشت سوريه را رقم مي‌زنند. ولي نهايتا چنين مسائلي چالش‌هاي منطقه‌اي است كه ادامه پيدا خواهد كرد، از يك سو ايران قصد دارد تفوق خودش را در منطقه خليج‌فارس و خاورميانه تقويب كند و به دنبال افزايش نفوذ سياسي، عمق استراتژيك و توانمندي دفاعي خودش است، از سوي ديگر تركيه هم يك قدرت مدعي و صاحب نفوذ در منطقه است كه تحولات خاورميانه روي امنيت و ثبات اين كشور موثر است. در اين بين عوامل همگرايي ميان ايران و تركيه به دليل مرزهاي مشترك و مناسبات امنيتي و اقتصادي دوطرف، بسيار بيشتر از زمينه‌هاي همكاري بين عربستان سعودي با ايران و تركيه است. بديهي است كه ايران و تركيه بسيار ساده‌تر مي‌توانند در مورد سوريه، به يك نوع تفاهم و راهكار عملي برسند.

كشورهاي عربي قطعا نگران هستند كه سرنوشت سوريه در اختيار سه كشور غيرعربي است، اما چنين نتيجه‌اي فقط و فقط محصول عملكرد ضعيف و بد خود آنها است. رييس‌جمهور ايران هم پريروز دقيقا همين نكته را مورد اشاره قرار داد و با اشاره به اتحاديه عرب، به يك مجموعه از هم گسيخته و كهنه بدل شده است و كشورهاي عربي منافع خودشان را در دنياي امروز به درستي تشخيص نمي‌دهند.

موضع كشورهاي عربي در حال حاضر متاسفانه موضعي سوخته و ناكارآمد است و لزوما مقصر ايران، روسيه و تركيه نيستند كه قصد دارند كشورهاي عربي را ناديده ‌بگيرند. آنها خودشان باعث حذف خودشان شدند و خودشان مسير اشتباهي را انتخاب كردند. نهايتا در اين مسير شكست خوردند. اما حالا كه توپ بازي در اختيار مسكو، تهران و آنكارا است، قطعا براي اينكه همان اشتباه اعراب را تكرار نكنند، بايد مشخصا نگاهي به منافع كشورهاي عربي در آينده سوريه داشته باشند، نبايد از ياد برد كه كشورهايي مانند عراق و سوريه، خودشان را متعلق به دنياي عرب مي‌دانند. نوعي شكاف تمدني، فرهنگي و زباني ميان ايران و تركيه با كشورهاي عربي وجود دارد. در نهايت امر، زماني كه امنيت و ثبات به سوريه بازگردد و وضعيت اقتصادي مناسبي پيدا كند، اين كشور به مجموعه دنياي عرب باز خواهد گشت و مردم آن خودشان را كشوري عربي مي‌دانند.

آيا اين نگراني و شكست باعث نمي‌شود، عربستان سعودي در مسير رسيدن به صلح و راهكار سياسي در سوريه سنگ‌اندازي كند؟

عربستان سعودي و كشورهاي متحدش بعيد است كه چنين توانايي‌اي داشته ‌باشند. در واقع اين امريكا است كه به نيابت از عربستان سعودي و امارات دست به تحركاتي مي‌زند. اما گمان من اين است كه خود امريكايي‌ها هم به اين نتيجه رسيده‌اند كه بايد جلوي آشوب در منطقه گرفته‌ شود. داعش يك شمشير دولبه براي غرب بود، اگر اين تروريسم و افراطي‌گري از منطقه سرريز مي‌كرد، غرب هم از حضور آن آسيب جدي مي‌ديد. حالا كه نهايتا پديده داعش از بين رفته است، اگر در تقسيم نفوذ آينده سوريه، جايگاهي هم براي امريكا ديده ‌شود و تضمين‌هايي براي امنيت اسراييل داده‌ شود، ميزان نفوذ نظامي تركيه و ايران در سوريه، شايد يكي از اصلي‌ترين نگراني‌هاي امريكايي باشد. چنين توافق نظامي براي آينده حضور پايگاه‌هاي موقت و دايمي نظامي كشورهاي ديگر، بايد ميان امريكا و سه كشور ايران، روسيه و تركيه، به وجود بيايد، تا بتوان تضمين كرد كه امريكا در به هم زدن راهكار سياسي در سوريه دخالتي نمي‌كند. اگر امريكايي‌ها راضي بشوند، كشورهاي عربي هم پيرو امريكا هستند و روي حرف امريكا حرفي نمي‌زنند.

رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهور تركيه همواره مخالف حضور بشار اسد در آينده سوريه بود، فكر مي‌كنيد تركيه بتواند با ايران و روسيه براي كوتاه آمدن در مورد حضور بشار اسد در قدرت، دست‌كم تا زمان تشكيل دولت جديد كنار بيايد؟

نفس شركت اردوغان در اين نشست حاكي از اين است كه تركيه حاضر به انعطاف در برابر ايران و روسيه است. نزديك به يك سال است كه موضع تركيه، تعديل شده است و با تضعيف آنها در استقرارشان در شهرهاي بزرگ عراق و سوريه، كم‌كم موضع آنكارا نرم شده است. بايد تاكيد كنم كه به نظر من ايران و روسيه هم اصراري بر ماندن بشار اسد در قدرت ندارند، بلكه بشار اسد را نماينده دولت قانوني سوريه مي‌دانند و مرتب هم اين موضوع را اعلام مي‌كنند. موضع ايران و روسيه اين است كه «بعد از تامين امنيت و ثبات» در سوريه بايد مذاكرات سوري-سوري و انتقال قدرت صورت بگيرد. آنكارا هم نهايتا خواهان اين و بعيد است كه اگر بر اساس يك روند سياسي مشخص، قرار باشد بشار اسد در پايان دوره رياست‌جمهوري از قدرت كنار برود، تهران يا مسكو اعتراضي داشته‌ باشند. در حال حاضر حرف‌ها و مواضع سه كشور به هم خيلي نزديك شده است و قطعا در اين مورد به اجماع مي‌رسند.

مساله رقه و تسلط نيروهاي كرد تحت حمايت امريكا هم يكي از نگراني‌هاي عمده تركيه است، فكر مي‌كنيد براي اين موضوع راهكاري پيدا بشود كه هم نظر امريكا و هم نظر تركيه را جلب كند؟

تركيه يا هر كشور ديگر كه جاي تركيه باشد، براي امنيت مرزهايش بسيار اهميت قايل است. زماني كه يك كشور در كنار مرزهاي خود با يك بحران يا منازعه مواجه مي‌شود، از هر عاملي استفاده مي‌كند تا جلوي نفوذ بحران به خاك خودش را بگيرد. در واقع در هر نزاعي، كشورهاي همسايه تلاش مي‌كنند يك عمق امنيتي براي خودشان در نظر بگيرند و از آن دفاع كنند. اعتقاد من بر اين است كه اگر ارتش سوريه در موقعيتي قرار بگيرد كه بتواند امنيت را در سراسر كشور برقرار بكند و عمق امنيتي تركيه در كنار مرزهاي اين كشور را كاملا پوشش دهد، آنگاه نگراني تركيه از امنيت مرزهاي جنوبي‌اش برطرف خواهد شد و به يك راه‌حل ميانه و منصفانه رضايت خواهد داد. در نتيجه رضايت تركيه در مورد مساله رقه هم بسيار به اقتدار دولت مركزي سوريه بستگي خواهد داشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون