• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3962 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۵ آذر

اعتراض به روزهاي بي‌خاطره كودكي

ندا انتظامي

ناخودآگاه اسم حميد جبلي با صدا‌پيشگي كلاه‌قرمزي و پسرخاله همراه شده است. اما اگر كمي به عقب برگرديم به روزهايي مي‌رسيم كه حميد جبلي به تلويزيون آمد و كودكان را پاي تلويزيون با مجموعه‌هاي «مدرسه موش‌ها»، «محله برو و بيا»، «هادي و هدي» مجذوب كرد.
اگر بخواهيم به كارنامه هنري اين هنرمند نگاه كنيم، تنوع نقش‌هاي او چشمگير است. مي‌توان از بازيگري نوشت كه هم در فيلم «مادر» علي حاتمي بازي كرده است و هم فيلم «خواب سفيد» را كارگرداني، هم عكاسي كرده و هم مجسمه‌سازي. مي‌توان به اين كارنامه رنگارنگ نقد داشت كه چرا در يك كار متمركز نشده است يا مي‌توان از او تعريف كرد كه چه هنرمند باسواد و با كمالي كه حتي در نويسندگي هم دست دارد و از خوبي حميد جبلي بودن نوشت.
اما مي‌شود از بازيگري گفت كه كار براي كودكان و نوجوانان را جدي گرفت، چه در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و چه در عرصه تربيت و آموزش هنر به اين قشر سني.
زمانه‌اي كه كشور درگير جنگ بود، سرگرمي‌ كودكان و نوجوانان منحصر به دو شبكه تلويزيوني بود كه روي هم رفته شايد دو ساعت برنامه مخصوص اين گروه سني را داشت. در اين ميان برخي از هنرمندان اين قشر سني را جدي گرفتند و نگذاشتند دوران كودكي و نوجواني به آنها سخت بگذرد.
حميد جبلي با ايفاي نقش‌هاي طنز و خلق شخصيت‌هاي خاص يكي از اين هنرمندان بود. پر بيراه نيست كه بگويم در شب‌هاي بمباران ايران و ترس‌هايي كه مربوط به آن دوران بود، او و همكارانش روزهاي خوبي را براي كودكان و حتي خانواده‌ها رقم زدند. آنها در پشت جبهه با غم‌ها جنگيدند.
چقدر خوب است كه اين نسل خاطراتي با تلويزيون و شخصيت‌هاي محبوب كودكي دوران خود دارند. آن برنامه‌ها و شخصيت‌هاي عروسكي حرف‌هاي مشترك اين نسل‌ها است، حرف‌هايي از جنس نوستالژي. اين برنامه‌ها نسل بعد را كتابخوان، به حوادث راهنمايي و رانندگي آگاه، به بهداشت و ميكروب حساس كرد.
سال‌ها پيش آن زماني كه حميد جبلي هنوز با تلويزيون آشتي بود به برنامه‌اي آمد تا با مخاطبان حرف بزند. او طبق سنت هميشگي تلويزيون، خاطره‌اي تعريف كرد. او از روزي تعريف كرد كه در ترافيكي گير كرده بود و مامور راهنمايي و رانندگان را با عنوان ماشين و پلاك در پشت ميكروفن هدايت مي‌كرد؛ رنو بزن سمت چپ. پيكان حركت كن. تا نوبت به هدايت ماشين حميد جبلي مي‌رسد مامور نه پلاك را خواند و نه شماره ماشين را بلكه عنوان كرد؛ حميد جبلي برو كنار.
همين خاطره كوتاه نشان مي‌دهد كه هنر و بازيگر تا چه اندازه مي‌تواند در دل مردم جامعه قرار بگيرد. آن روزها تلويزيون نقش حقيقي خود را داشت و هنرمندان هم قدر اين جايگاه را مي‌دانستند و از همه مهم‌تر براي رسيدن به اين جايگاه راهي يك‌شبه طي نكرده بودند كه با كارهاي سخيف و پيام‌هاي عجيب در فضاي مجازي يكشبه آن را به باد هوا بدهند.
متاسفانه بايد گفت كه اين روزها تلويزيون از برنامه‌هاي اينچنيني و هنرمندان باسواد خالي است، حال هرچه مديران تلويزيون از آمارهاي استقبال مخاطبان بگويند.
اگر آمارهايي كه تلويزيون از استقبال مخاطب مي‌گويد درست باشد، اين نكته را نبايد فراموش كرد كه كودكان امروز شخصيت‌هاي محبوب خود را نه در تلويزيون بلكه در برنامه‌هاي شبكه‌هاي ماهواره پيدا مي‌كنند. ديگر هيچ كودكي منتظر روزهاي جمعه و مجموعه‌هاي خاص سني خود نمي‌ماند. برنامه‌سازان براي كودكان امروز، خاطرات كودكي و نوستالژي نساخته‌اند. برنامه‌هاي تلويزيوني چنان در قالب‌هاي كليشه‌اي ساخته مي‌شود كه هيچ طفل گريز‌پايي را نمي‌توان پاي تلويزيون نگه داشت.
طبيعي هم هست برنامه‌هاي خارجي، انيميشن ها و ماهواره جذاب‌تر از برنامه‌هاي تلويزيون خصوصا برنامه‌هاي كودكان هستند.  از سوي ديگر اين برنامه‌ها از نوآوري به دور هستند و اصلا منطبق بر شرايط و نيازهاي اين گروه سني نيستند.
ما نسل خوشبختي بوديم كه در كوران جنگ برنامه‌هايي براي‌مان ساخته شد كه توانستيم با آن كودكي كنيم و قدردان هنرمنداني همچون مرضيه برومند، ايرج طهماسب، حسن دادشكر، اردشير كشاورزي، اكبر عبدي، رضا بابك، رضا ژيان، آتيلا پسياني، مرضيه محبوب و حميد جبلي هستيم.
تلويزيون دهه 60 و 70 جذاب بود و هنرمندان خوشفكر را جذب مي‌كرد و اما نسل بعدي مديران تلويزيون، نتوانستند هنرمندان خوش‌فكر و خلاق را نگه دارند و امروز تلويزيون از هنرمندان صاحب‌فكر خالي است. روزي روزگاري كسي به اين روزهاي بي‌خاطره كودكي اعتراض خواهد كرد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون