فيلم «مادر» را هر بار كه ميبينم گريه ميكنم
احمد طالبينژاد
بيشك علي حاتمي يكي از استثناييترين هنرمندان مملكتمان، ايران است؛ او تفكر شرقي ايراني داشت و تلاش ميكرد در آثارش هم اين تفكر مبتني برجستوجوي هويت ملي متجلي شود.
بايد گفت به كار بردن اين نگاه در سينما بسيار دشوار است چراكه اول بايد تعريف دقيقي از واژه هويت داشته باشيم تا بعد بتوانيم اين واژه را در سينما و لابهلاي مفاهيم فيلم جاري كنيم.
در مورد اطلاعات و دانش گسترده علي حاتمي بايد گفت تنها مطالعه به او كمك نميكرد، اين فيلمساز فقيد اطلاعات و دانش خود را از زندگي اجتماعي و تاريخ اين سرزمين دريافت ميكرده. ذهن جستوجوگر علي حاتمي با تاريخ و فرهنگ ايران پيوند عجيبي داشت كه او را تبديل به هنرمندي ممتاز كرد به همين دليل است كه او سينماگري تكرارناشدني است؛ هرچند برخيها تلاش كردند براي علي حاتمي در سينما بدل بتراشند اما نتوانستند؛ دليلش هم اين است كه علي حاتمي متعلق به دورهاي بود كه سينماگراني چون مسعود كيميايي، داريوش مهرجويي، عباس كيارستمي و بهمن فرمانآرا در آن دوره ظهور كرده بودند. نوجواني اين نسل از فيلمسازان مصادف با كودتاي 28 مرداد و فضاي سياسي آن زمان بود، نشريات متعدد، جنگ احزاب و... همه آنها در اين فضا رشد كردند اين فيلمسازان به لحاظ كاري هيچ كدامشان شبيه هم نبودند و هركدام شناسنامه منحصر به فرد خودشان را داشتند؛ لذا هرگونه تلاش براي بدلسازي اين هنرمند بيهوده است. به ياد دارم كه ابتداي سال 70 كلاس فيلمنامهنويسي داشتم كه روزي علي حاتمي ميهمان من در اين كلاس بود؛ يكي از شاگردانم از او پرسيد كه اين ديالوگهاي زيبا و مثلهايي كه در فيلمهايتان به كار ميبريد چطور به ذهنتان ميرسد. او در پاسخ گفت: من مادربزرگ پيري داشتم كه شبها براي ما قصه تعريف ميكرد، من وقتي قصه او را گوش ميكردم جملاتش را يادداشت ميكردم؛ تمام آن يادداشتها امروز به گنجينهاي از جملات و كلمات تبديل شده است. اما امري كه باعث شد او در سينماي ايران ماندگار بماند اينكه علي حاتمي و همنسلانش سينماي ايران را از فضاي فيلمفارسي و داستانهاي آبكي عبور دادند و به سينما شأن و منزلت تاريخي اجتماعي بخشيدند. با اين حال خيليها علي حاتمي را متهم كردند كه او تاريخ را تحريف ميكند. علي حاتمي هم به آنها پاسخ داد كه من تاريخنگار نيستم و من هنرمندم. هنرمند قرار نيست تاريخ را مو به مو روايت كند بلكه بايد از موضوعات تاريخي براي بيان حرفهايي متفاوت بهره ببرد؛ كاري كه شكسپير كرد.
روز افتتاحيه شهرك سينمايي غزالي من هم حضور داشتم آن روز جمعيت زيادي براي اين مراسم آمده بودند، به ياد دارم كه فيلم مستندي از چگونگي مراحل ساخت اين شهرك نمايش داده شد. بايد بگويم كه اعتماد به نفس بالاي عليحاتمي باعث شد اين شهرك و سريال هزار دستان ساخته شود؛ تكيه بر چنين ارادهاي باعث شد او در زمان جنگ به رييس تلويزيون آن زمان براي ساخت يك سريال با مضمون تاريخي پيشنهاد ساخت يك شهر را بدهد و علي حاتمي بتواند فيلمهاي ماندگار بسازد. علي حاتمي رفت، هيچوقت هم بر نميگردد؛ مهم اين است كه سينما به سمت ساخت فيلمهايي برود كه اسمش را ملي بگذاريم، كاري كه علي حاتمي براي سينماي ايران كرد ولي متاسفانه الان وضعيت سينما برعكس شده فيلمسازان جوان بيشتر فيلمهاي يكبار مصرف ميسازند در حالي كه سالي يكبار «سوتهدلان» را ميبينم، فيلم «مادر» را هر بار كه ميبينم گريه ميكنم، ببينيد اين تاثير چگونه است كه فيلم بعد از مرگ سازندهاش هم به حيات خودش ادامه ميدهد. اين همان درس بزرگي است كه علي حاتمي به همه ما داد. منتقد