مروري بر فعاليت هنري اولافور آرنالدز از آغاز تا امروز
اولافور آرنالدز در سال 1986 در حومه شهر ريكجاويك ايسلند به دنيا آمد. او پيش از آنكه به تمامي به دنياي كمپوزيسيونهاي سمفونيك و خلق آثاري براي اركستر روي آورد، به عنوان درامر در بندهاي متال فعاليت داشت. او در كار خود به نوعي به تلفيقي از موسيقي كلاسيك و پاپ از طريق تركيب سازهاي زهي و پيانو با موسيقي الكترونيك دست يافته است.
اين آهنگساز برنده جايزه BAFTA از ابتداي كار خود به شهرت جهاني دست يافت و در هر دو زمينه موسيقي كلاسيك و معاصر مورد تحسين واقع شده است. آرنالدز با موسيقي خود به گونهاي از تقسيمبنديهاي سنتي بين موسيقي كلاسيك و معاصر فراتر رفته و امكان تازهاي ميآفريند.
2007-2004 ميلادي
در سال 2004 اولافور آرنالدز يك قطعه براي مقدمه و دو قطعه براي پايان آلبوم «آنتيگونه» از گروه هوي متال «shall burn» نوشت. او در فيسبوك خود از تجربه آشنايياش با اين گروه نوشت: «من در يك گروه موسيقي متال، درامز مينواختم كه توري را براي اين گروه آلماني در ايسلند برگزار كرديم. اين گروه طرفداران زيادي داشت. يك بار دموي يكي از قطعاتم را كه در سبك پراگرسيو راك بود و در خانه ساخته بودم، به اعضاي اين گروه دادم. چند ماه بعد آنها با من تماس گرفتند تا چند قطعه براي مقدمه و پايان آلبوم تازهشان بنويسم اما اين قطعات بايد براي پيانو آهنگسازي ميشد. اينگونه بود كه من نخستين قطعه موسيقي كلاسيكام را نوشتم.» اين آلبوم با موفقيت چشمگيري در جامعه اروپايي روبهرو شد.
2008-2007 ميلادي
در اكتبر 2007 اولافور نخستين آلبوم سولوي خود را با عنوان Eulogy for Evolution منتشر كرد. در همان سال او به همراه يكي از گروههاي همشهرياش به نام «سيگور راس» كه يك گروه پراگرسيو راك است، تور كنسرتهايي را برگزار كرد. علاوه بر اين به همراه گروه Shall Burn در دومين تجربه همكاري با ايشان آلبوم Iconoclast را منتشر كرد.
2009 ميلادي
در آوريل 2009 اولافور در طول 7 روز هفت قطعه نوشت كه با عنوان پروژه Found Song هر كدام تنها به مدت 24 ساعت روي سايتهاي موسيقي قرار گرفت. نخستين قطعه از اين مجموعه در 13 آوريل همان سال منتشر شد. در اكتبر 2009 نيز باله Dyad 1909 با برخي قطعات ساخته شده توسط اين آهنگساز اجرا شد. در همين سال او پروژه
تكنو اكسپريمنتالي را با گروه Kiasmos آغاز كرد.
2011-2010 ميلادي
در آوريل 2010 اولافور آلبوم تازهاي را با عنوان «از سنگيني تاريكي فرار كردند» منتشر كرد. در همين سال او توسط يك كمپاني چيني تورهايي را در آسيا برگزار كرد و در 3 اكتبر 2011 دومين پروژه آهنگسازياش براي هفت روز را با عنوان «آهنگهاي اتاق نشيمن» استارت زد. هر كدام از اين 7 قطعه به مدت يك هفته روي سايتهاي موسيقي قرار گرفت. اين پروژه موسيقايي در 23 دسامبر 2011 به صورت آلبوم منتشر شد.
2012 ميلادي
در اين سال اولافور همكاري خود را با كمپاني امريكايي يونيورسال موزيك اعلام كرد. ضمن اينكه براي فيلمهايي چون Another Happy Day (ساخته سم لوينسون) و The Hunger Games موسيقي نوشت. او در همين سال همكارياش را با نيلز فرام (پيانيست آلماني) آغاز كرد.
2014-2013 ميلادي
فوريه 2013 او سومين آلبوم استوديويي خود را به اسم «اكنون ديگر زمستانام» منتشر كرد. در اين آلبوم 4 قطعه با آواز همراه بود و اين نخستين باري بود كه اولافور در كارش از خواننده استفاده ميكرد. در اين سال اولافور تيتراژ پاياني سريال
«BroadChurch » را براي شبكه «آيتيوي» ساخت كه اين موسيقي جايزه BAFTA را در سال 2014 از آن خود كرد.
2015 ميلادي
در اين سال اولافور با آليس سارا اوت (پيانيست آلماني-ژاپني) در پروژهاي براي فردريك شوپن همكاري كرد.
پروژه شوپن به مثابه تعهدي بود كه آرنالدز به مادربزرگش داشت. مادربزرگي كه او را به موسيقي كلاسيك علاقهمند كرده بود. او علاوه بر اين با نيلز فرام در آلبومهاي «Life Story» Love»، «Glory» و «Loon» همكاري كرد.
2016 ميلادي
در ژوئن 2016 اولافور پروژه «نغمههاي ايسلندي» را معرفي كرد كه در آن با بالدوين زي (كارگردان) به 7 منطقه متفاوت در ايسلند در طول بيش از 7 هفته سفر كرد و با 7 هنرمند متفاوت همكاري كرد.