حساسيت IOC روي ماجراي #بايد _ ببازيِ عليرضاكريمي
لابيها براي تعليق كشتي ايران شروع شده است
حميد رعنا
آن وقت كه گفته شد، اتحاديه جهاني كشتي روي ماجراي #بايد_ببازي و كشتي نگرفتن «عليرضا كريمي» با نماينده رژيم اشغالگر قدس در مسابقات كشتي اميدهاي جهان حساس شده است، خيليها بيتوجه به اين موضوع باور نكردند كه اتحاديه جهاني تصميم به تعليق كشتي ايران بگيرد، حالا هم خيليها باورشان نميشود، در واقع بعضيها تا اتفاقي رخ ندهد، دوست ندارند باورش كنند، براي همين هم پيشگيري را زياد جدي نگرفته و نميگيرند. حالا IOC يا همان كميته بينالمللي المپيك روي اين ماجرا حساس شده و امكان تعليق كشتي ايران شدت گرفته است. آن زمان رسول خادم شبانه به ديدار نناد لالوويچ، رييس صربستاني اتحاديه جهاني كشتي رفت تا مانع اين اتفاق شود؛ اما گويا لابي صهيونيستها بيشتر و قويتر بوده كه حالا كار به كميته بينالمللي المپيك رسيده است و كشتي ايران بايد اين چالش بزرگ را در جايي ديگر و به شكلي ديگر حل و فصل كند. ديروز بود كه حميد بنيتميم نايبرييس فدراسيون كشتي ايران گفت: «پرونده تعليق كشتي ايران و محروميت كشتيگير و مربي وي به زودي تعيين تكليف ميشود. پس از اينكه مذاكرات اوليه خادم با لالوويچ رييس اتحاديه جهاني كشتي، منجر به جلوگيري از اعلام مستقيم راي و ارايه موضوع «عليرضا كريمي» و مربي وي و محروميت ايران از حضور در مسابقات بينالمللي به كميته اخلاق و انضباطي فدراسيون جهاني شد، دور دوم مذاكرات نيز، اواخر هفته گذشته در سوييس برگزار شد. به دليل ورود جدي و مستقيم «كميته بينالمللي المپيك» و پيگيري اين موضوع از طريق اتحاديه جهاني كشتي، اين اتحاديه، ملزم به تعيين تكليف فوري و قانوني موضوع شده است. با وجود فشارهاي سياسي و اجرايي موجود، در دور اول مذاكرات موضوع ارجاع پرونده كشتي ايران به كميته اخلاق و امور انضباطي در واقع امتياز تعاملات ديپلماتيك ايران بود، كه از اين طريق، اتحاديه فرصتي به ايران داد كه براي ارايه راهحلي در اين باره استفاده كند. فدراسيون ايران در محدوده زماني مذكور تا دور دوم مذاكرات، كه اواخر اين هفته صورت گرفت، تمام توان ديپلماتيك خود را براي ارايه راهحلي موثر كه از تعليق كشتي ايران جلوگيري كند، بهكار برد اما به دليل شفافيت مستندات موجود و نيز پيگيري كميته بينالمللي المپيك با استناد به مستندات مشابه اين موضوع، از حدود سيزده سال گذشته تاكنون، موضوع تعليق كشتي ايران و محروميت كشتيگير و مربي به قوت خود باقي ماند. در نهايت در مذاكرات دور دوم، به دشواري زمان محدود ديگري نيز براي پيدا كردن راهحلي قابل قبول، براي ارايه به كميته بينالمللي المپيك و ساير سازمانهاي بينالمللي ذيربط، حاصل شد. اما به دليل حساسيت بالاي اين موضوع براي كميته بينالمللي المپيك، تعليق كشتي ايران و محروميت كشتي گير و مربي او، در «اتحاديه جهاني كشتي» به جريان افتاده است و تصميم نهايي در اين زمينه به زودي اعلام خواهد شد. فدراسيون ايران با تمام توان، از ظرفيت ديپلماسي خود براي كاهش اين جرايم به طور قطع استفاده خواهد كرد، اما با توجه به ورود مستقيم IOC و فشارهاي بالادستي موجود؛ قطعا اين موضوع فراتر از تعاملات كشتي ايران و «اتحاديه جهاني كشتي» است، و بايد در سطح كلان مديريت داخلي و خارجي كشور تعيين تكليف شود، چون در اين خصوص صرفا بحث ورزش و كشتي مطرح نيست. كشتي ايران با بهرهمندي از نفوذ خود در اتحاديه، توانسته دو نوبت زمان بگيرد اما موضوع در سطح بينالمللي آن، بسيار فراتر از حوزه كشتي است.»
تعليق كشتي ايران در سال بازيهاي آسيايي
با توجه به آنچه بنيتميم بدان اشاره كرده نميتوان نگران ورزش ملي ايران نبود؛ ورزشي كه از آن به عنوان ورزش نخست ايران ياد ميشود و همواره در ميادين جهاني و بينالمللي براي كشورمان بيشترين افتخار را كسب كرده است. نگراني ما زماني بيشتر ميشود كه ميبينيم در سال جديد ميلادي ورزش ايران بازيهاي آسيايي را پيش رو دارد؛ مسابقاتي كه بعد از المپيك بيشترين اهميت را براي كشورمان دارد و از كشتي انتظار ميرود همچون گذشته در اين رويداد گل سرسبد كاروان ايران باشد؛ اما وقتي سايه شوم تعليق را بالاي سر ورزش نخست ايران ميبينيم، با اين سوال مواجه ميشوم كه آيا كشتي به سلامت اين بحران را سپري خواهد كرد تا بتواند در رويدادهاي پيش رو باز براي ايران كسب افتخار كند؟ شايد همانطور كه بنيتميم گفته نياز است تا اين موضوع در جايي فراتر از سيستم كشتي ايران پيگيري شود تا با حل آن ديگر شاهد رفتن دود اين ماجرا به چشم ورزش ايران نباشيم.