فيل آلودگي در تاريكي
يوسف رشيدي
در خبرها آمده است «در صورت تصويب نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، قيمت بنزين 1500 تومان ميشود كه اگر با پيشنهاد شهرداري تهران مبني بر برقراري نرخ 15 درصد عوارض بنزين مازاد بر وضع موجود در شهر تهران موافقت شود، قيمت نهايي بنزين در تهران 1650 تومان خواهد شد.» من از يك طرف موافق با تصويب و اجراي اين طرح هستم، اما اين موافقت مشروط است. اين پيشنهاد شهرداري تهران تنها در صورتي معقول است كه تمامي درآمد حاصل از اين 150 تومان هزينه اضافي در هر ليتر بنزين در تهران، صرف توسعه و بهبود وضعيت حملونقل عمومي پايتخت شود. اگر قرار باشد هزينه حملونقل براي شهروندان تهراني افزايش پيدا كند در ازاي آن بايد اين امكان به آنها داده شود كه از ميان گزينههاي مختلف براي سفرهاي شهري، حق انتخاب داشته باشند. نبودن اين حق انتخاب در عمل به اين معناست كه طرح ارايه شده دستكم از جهت كاهش آلودگي هوا، موثر نخواهد بود. نداشتن راهكار موازي با افزايش قيمت بنزين در عمل منجر به اين ميشود كه اگر قيمت را به 2 هزار تومان هم برسانيم باز هم آنچنان از ميزان آلودگي و فشردگي ترافيك كاسته نشود، چون شهروندان چاره ديگري براي رسيدن از نقطه الف به نقطه ب ندارند. اگر كسي براي رسيدن از خانه به محل كار قرار باشد بارها در ميان مترو، اتوبوس و تاكسي جابهجا شود، طبيعي است كه ترجيح ميدهد به خاطر اولويت داشتن زمان، راحتترين گزينه در دسترس را انتخاب كند و آن هم خودروي شخصي است. اگر قرار است پيشنهاد افزايش قيمت بنزين در تهران بيشتر از ساير نقاط كشور به اجرا درآيد بايد براي همراهي شهروندان، ساماني به وضعيت حملونقل عمومي داد. نكته دومي كه در همه دنيا هم مورد قبول است اينكه آلودهكننده بايد بهاي آن را هم بپردازد. براي همين است كه در همهجا سهمي كه افراد ميپردازند به ميزان اين آلودهكنندگي وسايل نقليهشان بازميگردد اما ما درست بر خلاف اين قاعده عمل ميكنيم. هرچه خودرويي قديميتر، با امنيت كمتر و ميزان آلودگي بيشتر باشد عوارض كمتري به نسبت خودروهاي جديد ميپردازد. اين برعكس بودن ميزان پرداخت عوارض يك كار غيرمنطقي است كه بايد اصلاح شود. اين هم از جمله عواملي است كه در كنار حملونقل عمومي مناسب ميتواند عامل گران شدن سوخت را توجيه كند. گران شدن بنزين در پايتخت به خودي خود مانند اجراي طرح ترافيك و طرح زوج و فرد است، طرحي كه به تنهايي خاصيتي ندارد. طرحي كه اجراي آن به تنهايي تنها به معناي افزايش درآمد شهرداري است نه برطرفكننده مشكل آلودگي هوا. نميتوان تنها بنزين را گران كرد و از سوي ديگر اجازه داد كه ساختمانها از كوهها بالا بروند. نميشود فقط عامل بنزين را نشانه گرفت و به رفع آلودگي اميد بست. بايد از شهردار محترم پرسيد كه آيا قرار است در كنار اين پيشنهاد به فكر مديريت كاربري اراضي شهر، مديريت تقاضاي سفرهاي شهري و گسترش خدمات الكترونيك هم باشند يا اينكه تنها يك تكه از پازل را در دست دارند و با همان يك تكه قرار است مشكل را حل كنند؟ ماجراي آلودگي هواي پايتخت مانند حكايت فيل در تاريكي مولانا شده است، هر كسي دارد به بخشي از اين بدنه دست ميكشد و دريافت خودش را دارد. وقت آن رسيده است كه شمع روشن كنيم و تمامي اجزاي اين فيل را ببينيم.
استاد دانشگاه