به جاي ترسيدن
مهارتهايمان را افزايش دهيم
هادي معتمدي
فوبيا (ترس بيمارگونه) از اختلالات بسيار شايع است و شيوع فوبيا هم در شرايط عادي و هم در شرايط اضطرار بسيار بالاست و به استناد برخي ارقام، حدود 10 درصد مردم دچار نوعي از فوبيا هستند كه شرايطي مانند زلزله و بحرانهاي طبيعي هم، اين شرايط را تشديد ميكند. براي درمان و مقابله با فوبيا، اين نكته بايد گوشزد شود كه شبكههاي مجازي با غلو كردن درباره برخي مسائل اتفاقا كماهميت، به اين ترسها دامن ميزنند. در حالي كه براي مقابله با فوبياي هجوم حيوانات و گرفتار شدن زير آوار هنگام وقوع زلزله، بايد تا حد امكان به راهكارهاي ايمني توجه كنيم و همواره، مجهز به وسايل محافظتي باشيم و مطمئن باشيم كه انسان، موجودي هوشمندتر از حيوانات است. ما تنها موجودي هستيم كه هنگام وقوع هر واقعهاي، ميتوانيم فكر كنيم و راهكار درست مقابله با واقعه را پيدا كنيم.
اينكه براي خودمان تصوراتي ايجاد كرده و خود را در وضعيتي قرار دهيم كه انگار از انجام هر كاري ناتوانيم، مثل ترس از مرگ است. مثل فردي كه از قبر تنگ و تاريك ميترسد در حالي كه اين ترس ناشي از يك تصور مبتني بر واقعيت نيست. من خطاب به افرادي كه دچار فوبياي گرفتار شدن زير آوار زلزله
هستند، اين اطمينان را ميدهم كه انسان موجودي است كه از هر وسيله و امكان كوچكي ميتواند براي نجات جانش راهكار بسازد ضمن آنكه قول ميدهم يك در ميليون شرايطي كه طي اين روزها درباره آن صحبت شده هجوم موشهاي گوشتخوار بعد از زلزله و حبس شدن زير آوار زلزله و انفجار گاز بر اثر زلزله و... اصلا امكان وقوع ندارد و بلكه تصورات اذهان پريشان و افراد بيماري است كه از ايجاد هيجان و ترس در مردم لذت ميبرند.
من به عنوان فردي كه 40 سال است در كار طبابت هستم و سالهاست در حوزه روانپزشكي فعاليت ميكنم به مردم قول ميدهم كه انسان در هر موقعيتي راهكار مقابله با آن موقعيت را پيدا ميكند و بنابراين مردم باور كنند كه هيچ كدام از شرايطي كه درباره آن دچار ترس شدهاند، اتفاق نخواهد افتاد.
البته فراموش نكنيم كه محافظت از خود، نشانه عقل است و لازم است هميشه وسايل اوليهاي همچون راديو و چراغ قوه و بطري آب كنار دستمان داشته باشيم. ما در كشوري زندگي ميكنيم كه روي خط زلزله قرار گرفته اما بحران و حادثه، صرفا به زلزله محدود نميشود و ممكن است در اتفاقات ديگري هم با مشكلات مواجه شويم. در تمام اتفاقات و بحرانهاي طبيعي هم دولت براي كمك به مردم وارد عمل ميشود، مثلا در هنگام افزايش آلودگي هوا، مدارس و ادارات را تعطيل ميكند و ساعت كار را تغيير ميدهد و به هر حال، آنچه بلد است و متعهد شده را، انجام ميدهد. مشكل، فقدان مهارت كافي است. به اين معنا كه نه شهروندان و نه مديران، مهارت كافي براي مقابله با بحرانها ندارند. بنابراين، بهترين راهكار مواجهه با تمام بحرانها و تمام شرايط، مهارت آموزي است. ما بايد مهارتهاي زندگيمان را افزايش دهيم و اتفاقا، يكي از مهمترين مهارتها، مهارت مقابله با بحرانهاست؛ بحرانهايي همچون آلودگي هوا و سيل و زلزله. و نبايد فكر كنيم كه شهروندان و مديران و دولتهايمان نسبت به مشكلات مردم بيخيالند. آدمها نسبت به ما بيخيال نيستند چرا كه شاهد بوديم در زلزله استان كرمانشاه، هنرمندان و ورزشكاران و افرادي كه هيچ مسووليت تعريف شدهاي نداشتند، براي كمك به زلزلهزدگان وارد كارزار شدند. بنابراين برخلاف تصور، در هنگام بروز بحران، مردم تنها نخواهند ماند و ترس از بيپناهي و تنها ماندن به هنگام وقوع بحرانها هم از همان ترسهاي اجتماعي ما و نشاندهنده نوعي بدبيني است. اگر افراد احساس ميكنند ترس و اضطرابشان در مورد برخي شرايط غير ممكن و غيرمحتمل، با اين توصيهها و راهكارها كاهش نيافته و بلكه از حد طبيعي هم فراتر رفته و رو به افزايش است و دايم، در ترس هستند و حتي از اين ترس، در حال بيمار شدن هستند، بايد ابتدا به يك روانشناس مراجعه كرده و تحت درمانهاي تسكيني قرار بگيرند و در صورت بهبود نيافتن علائم، اين ترس و اضطراب با درمانهاي دارويي بهبود مييابد. روانپزشك