در ستايش خردمند ناب دوران ما
ثمينا رستگاري
ياد كردن از بزرگان اين مملكت زماني كه سايهشان پابرجاست و صداي گرمشان را ميتوان شنيد سعادت بزرگي است. پنجم دي ماه سالروز تولد دكتر عزتالله فولاوند است؛ مترجمي قهار كه كتابهايي مهم را در سالهايي مهمتر به فارسيزبانان هديه كرده، طعن و لعن شنيده اما در گوشهاي بيسروصدا به كارش ادامه داده است.
فولادوند مترجم است، تكنسين زبان نيست، متن را بعد از فهميدن به فارسي برگردانده به همين دليل است كه خواننده كتابهايش بيواسطه با انديشه نويسنده روبهرو ميشود و دستاندازهاي زبان بيگانه درگيرش نميكند، گويي نويسنده آن كتاب را به زبان فارسي نوشته است. شايد يكي از دلايلي كه ما انديشههاي آرنت و پوپر را بيشتر از بودريار و آگامبن و رانسير ميشناسيم اين باشد كه آنها را از زبان مترجمي فراگرفتهايم كه خود انديشههايشان را فهميده و به همين دليل به صورت قابل فهمي براي ما بازگو كرده است. دغدغه او خرد و آزادي است كه هر كدام بيديگري محنتي بزرگ براي مردم يك ملت است.
با نگاهي به نام كتابهاي عزتالله فولادوند و تاريخ چاپ هر كدام از آنها علاوه بر روشن شدن دغدغه او در 5 دهه اخير، مساله مهم ديگري هم بر ما عيان ميشود و آن اين است كه در سختترين سالهاي اين ديار چراغي در گوشهاي روشن بوده كه وفادارانه در فكر اداي دين به مردم و سرنوشت اين كشور است.
او 10سال قبل از انقلاب گريز از آزادي اريك فروم را منتشر كرد سال 59 كتاب خشونت هانا آرنت را ميشد به زبان فارسي خواند و دو سال بعدش انقلاب را. سال 1364 جامعه باز و دشمنانش اثر مهم كارل پوپر به فارسي ترجمه شد. همين چند جلد براي درخشش ابدي يك مترجم كافي است اما بيش از 40 كتاب مهم ديگر در حوزه فلسفه و علوم سياسي در 4 دهه گذشته با قلم گرانقدر ايشان ترجمه شده است. تولد اين استاد عزيز بر همه كساني كه از او چيزي آموختهاند مبارك باد.