داستان تشيع به روايت مورخ مدرن شيعي
تاريخنگاري اسلامي به طور عام و تاريخنويسي تشيع سابقهاي كهن و استخواندار دارد و تمدن اسلامي از قرون نخستين تا به امروز مورخان ارزنده و صاحب نامي را عرضه كرده است به گونهاي كه بخش عظيمي از ماثورات ميراث فرهنگ غني اسلامي را ميتوان آثار تاريخي خواند. با وجود اين گنجينه ارزشمند و گرانبار اما آثار تحليلي و تحقيقي كه با شيوههاي تاريخنگارانه جديد و بر اساس اسلوب و روشهاي نوين تاريخنگاري به نگارش در آمده باشد، اندك است و متاسفانه در طول يك صد سال اخير اين مستشرقان و شرقشناسان بودهاند كه به نگارش تاريخ اسلام به نحو عام و تاريخ تشيع به شكل خاص برخاستهاند و همين نقيصه موجب شده كه مفروضات و پيش انگاشتههايي حقيقت اين تاريخ را مخدوش كند. براي رفع اين مشكل اصليترين كار آن است كه مسلمانان و به نحو اولي شيعيان خود به نگارش تاريخ خود بپردازند و روايتي سرراست، دقيق، عالمانه و تا سر حد امكان بيطرفانه و مبتني بر منابع و اسناد دست اول از سرگذشت اسلام شيعي ارايه كنند، كاري كه رسول جعفريان در كتاب ارزشمند و گرانبار تاريخ تشيع در ايران صورت داده است. اين استاد نامآشناي تاريخ اسلام در دانشگاه تهران در اين كتاب كوشش كرده مسير پيشرفت تشيع در حوزه ايران اسلامي را روايت كند و چنان كه خود تاكيد ميكند به همين دليل كمتر درباره تاسي شيعه سخن گفته است. جعفريان در اين كتاب همچنين به تشيع در مناطق عربي و ساير نقاط جهان كمتر پرداخته و هدف از ارايه آنها نيز ارايه شرح وضعيتي بوده تا در مقام مقايسه، وضعيت تشيع ايران در قرنهاي پنجم تا نهم هجري بهتر شناخته شود. همچنين چنان كه مولف تاكيد ميكند هدف اين كتاب شرح تاريخ سياسي شيعه در ايران نبوده بلكه به طور كلي نشان داده كه چگونه تشيع در ايرانزمين بسط يافته و به همين دليل سبك توسعه جغرافيايي- ادواري مورد استفاده قرار گرفته است. كتاب در فصل اول با ارايه كلياتي درباره تشيع، تعريف آن و دستهبنديهاي نخستين مثل تشيع عراقي و تشيع محبتي و تشيع امامتي- اعتقادي و تشيع افراطي و غالي و تشيع معتزلي آغاز ميشود. نويسنده در اين فصل به نشانههاي شيعه بودن ميپردازد و علل نفوذ و پيشرفت تشيع را بررسي ميكند. در اين فصل همچنين خاندانهاي عرب شيعي در ايران معرفي ميشوند. فصل دوم كتاب به ورود تشيع به ايران در قرن دوم اختصاص دارد و بعد از اشارهاي به عباسيان و شعارهاي شيعي ايشان به دو مركز اصلي تشيع در ايران سدههاي نخستين يعني قم و كاشان به نحو مفصل پرداخته ميشود. فصل سوم كتاب تشيع ايران در قرن سوم هجري را بررسي ميكند و به منازعه عباسيان و علويان بر سر امامت و انعكاس آن در ايران پرداخته ميشود. حضور تشيع در قم، اصفهان، ري، قزوين و منطقه جبل در اين دوره تاريخي در اين فصل مورد بحث قرار ميگيرد و به نسبت سلسلههاي ايراني طاهريان و صفاريان با تشيع اشاره دارد. فصل چهارم كتاب تشيع ايران در قرن چهارم است و تشيع در دولت علويان و اسماعيليان ايران مورد بحث قرار ميگيرد. بحث از دولت آل بويه به عنوان يكي از مهمترين دولتهاي شيعي در طول تاريخ تشيع در اين فصل ارايه ميشود. فصل پنجم به مخالفتهاي دولتهايي چون غزنويان و سلجوقيان در قرن پنجم با تشيع اختصاص دارد و به نگرش شيعي بزرگاني چون فردوسي و ناصرخسرو نسبت به تشيع اختصاص دارد. فصل ششم مربوط به تشيع در قرن ششم است و علويان ري در دوره سلجوقي معرفي ميشوند. تكاپوهاي شيعيان در خراسان، ري، قزوين، كاشان، جرجان و استرآباد از ديگر موضوعات اين فصل هستند. جلد دوم كتاب با فصل هفتم كه اوضاع تشيع در قرن هفتم هجري است، آغاز ميشود. در اين فصل به يورش مغولان به ايران و بر افتادن عباسيان اشاره ميشود و سهم فكر فلسفي ايران در اين قرن در تفكر كلامي شيعي روشن ميشود. فصل هشتم تشيع ايران در قرن هشتم است و به نحو مفصل به رابطه ايلخانان مغول و تشيع اختصاص دارد و در نهايت كتاب با فصل نهم يعني ظهور دولت شيعي مقتدر صفوي در قرن نهم هجري به پايان ميرسد. به عقيده جعفريان در قرون هشتم و نهم مهمترين مانع رشد تشيع كه همزمان عامل ترقي آن نيز بود، فراگير شدن تصوف در جهان اسلام است. از ديد او تصوف نيروي سختگيري و خشونت را خنثي كرد و در نهايت دولت صفوي در سال 906 تشكيل شد و تشيع امامي، پس از هزار سال فشار و سركوب و تقيه توانست دولت مطلوب خود را به دست آورد. شادماني ناشي از تشكيل اين دولت، در بسياري از متون تاريخي دوره صفوي كاملا مشهود است. اهميت كتاب حاضر چنان كه بيان شد به دليل احاطه نويسنده آن به منابع دست اول و رها بودن او از چنبره مفروضات شرقشناسانه است، ضمن آنكه خواننده ميتواند از خلل اين حجم عظيم از مطالب چشماندازي دقيق و جامع درباره تاريخ تشيع بيابد و فراز و نشيبهاي اين تاريخ پر هول و هراس را دريابد.