برجام و اهميت ثبات در ايران
عبدالرضا فرجيراد
از زماني كه دونالد ترامپ در كاخ سفيد روي كار آمد، شخص رييسجمهور امريكا و تيمش تلاشهاي گستردهاي را براي به شكست كشيدن برجام آغاز كردند. تلاش آنها اين بود تا دامنه رشد منافع ايران از برجام را كنترل كنند. بر اثر توافق هستهاي به تدريج داشت گشايشهايي براي مسائل اقتصادي كشور پيش ميآمد. اما با تلاشهاي تيم جديد دولت امريكا، ميتوان گفت تا حدي اين گشايشها متوقف شد و آقاي ترامپ با كمك كنگره و فشارهايي كه روي كشورهاي ديگر وارد ميشد، توانستند ترديدها و تعللهاي بيشتري در ميان برخي از كشورها در مورد سرمايهگذاري و معامله با ايران ايجاد كنند. طبيعتا براي سرمايهگذاري خارجي غير از مساله برجام، اولين چيزي كه مطرح است، امنيت و ثبات در داخل كشور است. مهمترين انگيزهاي كه باعث جذب سرمايهگذاران خارجي ميشود اين است كه دولتها در يك كشور بتوانند به آرامي بحث توسعه اقتصادي را پيش ببرند و از همكاريهاي خارجي بهرهبرداري كنند. در شرايط كنوني از يك طرف با روي كار آمدن ترامپ برجام با موانع جدي مواجه شده است و روند اجراي تعهدات طرفهاي مقابل نسبت به گذشته بسيار كندتر شده و از سوي ديگر با برخي اعتراضهايي كه در طي هفتههاي جاري در كشور شكل گرفته است، فضا براي همكاريهاي اقتصادي با كشورهاي خارجي نسبت به گذشته ضعيفتر ميشود. شركتها و دولتهاي معدودي كه بعد از برجام، آرام آرام در حال آماده شدن براي انجام فعاليتهاي اقتصادي در ايران بودند، طبيعتا تا حدودي روند رو به جلوي خودشان را آهستهتر و كندتر ميكنند تا ببينند جريان تحولات جاري به كدام سمت حركت ميكند. در نتيجه به اعتقاد من شرايط كنوني نه تنها هيچ تاثير مثبتي در روند سرمايهگذاري و حضور اقتصادي خارجي در ايران ندارد، بلكه اين روند را كندتر از گذشته ميكند. اميدواري اين است كه چنين اعتراضهاي خياباني در برخي از شهرهاي كشور باعث ايجاد يك روند بيثباتي نشود. هر چند بسياري از خواستهها و انتظارات اقتصادي مردم به جا است، اما دشمن هم از اين سوءاستفاده كرد. اسراييليها و امريكايي علنا اعلام كردند كه طرح همكاري براي مقابله با ايران را امضا كردهاند. خبرهايي هست كه عربستان هم اعلام كرده است كه در راستاي اجراي اين طرح هر چه هزينه لازم باشد بر عهده ميگيرد. بنابراين دشمنان از اين اعتراض به حق مردم، كه ممكن است شامل جمعيت بزرگي نميشد، اما قابل توجه بود و ميخواستند صدايشان را به دولت برسانند، از تعداد معدودي از افراد استفاده كردند تا اعتراضها را به سمت خشونت ميل دهند. اين شرايط ميتواند آثار منفي بر سياست خارجي كشور داشتهباشد و اگر كنترل نشود، آثار آن گستردهتر خواهدشد. سوال مهم اين است كه امريكا از آثار و نتايج اين اعتراضها چه اقداماتي انجام خواهد داد و آيا كشورهاي اروپايي در كنار آنها قرار ميگيرند يا نه؟ اگر اين روند ادامه داشتهباشد برجام كارايي بسيار كمتري خواهد داشت. در صورت استمرار چنين بيثباتيهايي آن انتظارهايي كه از برجام براي ايجاد تحول و اثر مثبت در اقتصاد ما ميرفت، از بين ميروند. يكي از دلايلي كه برخي از اين كشورهاي خارجي از به آشوب كشيدهشدن اعتراضها استقبال ميكنند، اين است كه اگر برجام تاثيري هم داشتهباشد آن تاثير را با ايجاد ناامني و بيثباتي از بين ببرد. دونالد ترامپ از ابتداي رياستجمهوري امريكا با هياهو و فشار به كشورها بخشي از كارايي برجام را فلج كرد. بعضي از كشورها از جمله برخي كشورهاي اروپايي راهكارهايي پيدا كردند كه با ما همكاري كنند، چرا كه اروپا، از ابتدا در كنار ترامپ قرار نگرفت و در مقابل خواستههاي او مقاومت كرده بود. راهكار ديگري كه امريكا از آن استقبال ميكند اين است كه از طريق ايجاد ناآرامي و ناامني در ايران، باعث شود كه طرف اروپايي در تصميم خودش با تزلزل مواجه شود. اما به گمان من چنين تحولاتي در داخل خاك ايران نه تنها باعث نميشود كه ترامپ به سمت لغو برجام يا خروج از آن برود، بلكه با نظر به اينكه تصور ميكند ناآراميهاي كنوني ممكن است به صورت خودكار آثار مثبت برجام را از بين ببرد، ترجيح خواهد داد بدون اينكه يك مشكل تازه بينالمللي براي خودش ايجاد كند و هزينهاي بپردازد، بدون خروج از برجام، هزينههاي بيشتري براي ايران ايجاد كند. امريكاييها هم به اين نتيجه رسيدهاند كه برجام نبايد لغو شود و از بين برود و در برابر فشارها بر ايران حفظ شود. در اين ميان اروپا براي ايران بسيار مهم است، اين اعتراضها نبايد به سمت خشونت ميل كند. چرا كه باعث ميشود احساس آنها نسبت به ثبات و امنيتي كه در ايران وجود داشت و در منطقه پرآشوب خاورميانه به عنوان پيشرو از لحاظ ثبات و امنيت شناخته ميشد از بين برود. تاكنون موضعگيري تندي از سوي اروپاييها در واكنش به اين تحولات نديديم و احساس ميكنم كه اروپاييها خودشان متوجه هستند كه نظام ايران و دولت جمهوري اسلامي ايران به راحتي ميتواند آرامش را به شهرهاي كشور برگرداند، اما نبايد ادامه اعتراضها آنقدر طولاني شود كه باعث بياعتمادي اروپا و ديگر كشورهاي جهان به امنيت و ثبات در ايران شود. لذا بعضي از كشورها ممكن است برخي مسائل را بيان كنند، اما بايد توجه داشت كه اين اظهارنظرها ممكن است بر اثر فشار افكار عمومي داخلي اين كشورها و برخي گروههاي فشاري كه درون اين كشورها حضور دارند بيان شود. مجموعا كليت اروپا و اتحاديه اروپا هنوز واكنش خيلي عمدهاي به اين اتفاقات نشان ندادهاند و اين نشان ميدهد كه هنوز اتفاق خاصي در روابط تهران و بروكسل رخ نداده است.
سفير پيشين ايران در نروژ