اعتراضهاي ايران بر تصميم برجامي ترامپ تاثير نميگذارد
سارا معصومي|هشت روز ديگر اجراي برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) وارد سومين سال خود ميشود. توافقي كه تاريخ انقضاهاي 8، 10، 13 و 15 ساله را در خود جا داده است؛ يك سال كم و بيش آرام از نظر فني را در دوره باراك اوباما، رييسجمهور پيشين ايالات متحده گذراند. از 20 ژانويه 2016 اما روزهاي ناآرام برجام در سايه دولت دونالد ترامپ، رييسجمهور جمهوريخواه آغاز شد. آن روزهاي ناآرام اندك اندك جاي خود را به سست شدن پايههاي توافق هستهاي با تهديدهاي گاه و بيگاه سكاندار كاخ سفيد دادند و اكنون با كمرنگ شدن حال و هواي سال نو ميلادي، شمارش معكوس در تقويم دونالد ترامپ آغاز شده و تاريخها به صف شدهاند:
۲۲ دي: اسقاطيه تحريمهاي قانون مجوز دفاع ملي سال ۲۰۱۲
۲۴ دي: اسقاطيه تحريمهاي قانون مبارزه با اشاعه اتمي
۲۷ دي: اسقاطيه تحريمهاي ده ساله
ترامپ بايد با توسل به دستور اجرايي رييسجمهور كه در زمره اختيارات ساكن شماره يك كاخ سفيد است، مانع از اجرايي شدن اين تحريمهاي سنتي عليه تهران شود. در شرايطي كه وي قلم را براي متوقف نگاه داشتن اجراي اين تحريمها نچرخاند، خروج ايالات متحده از برجام كليد خورده و اجراي تحريمهاي هستهاي ايران از سر گرفته ميشود.
رييسجمهور امريكا چند گزينه روي ميز دارد؛ ميتواند مهر تمديد بر توقف اجراي تحريمهاي هستهاي بزند، ميتواند نسخه 13 اكتبر 2017 را دوباره تجويز كند و از تاييد پايبندي ايران سر بزند، ميتواند اعلام كند كه واشنگتن ديگر به هيچوجه در توافق هستهاي با ايران نميماند و معادله ايران و 1+5 را به ايران و 5 كشور تبديل كند. تحليلهايي كه اين روزها در سطح رسانههاي داخلي و خارجي ديده ميشود از دو حالت خارج نيست؛ خروج از برجام يا ماندن در توافق هستهاي با ايران به همراه سختگيريهاي بيشتر غيرهستهاي بر تهران.
ژنرال پاتريك از افسران بازنشسته اطلاعات ارتش ايالات متحده كه به شكل خاص روي نبردهاي خاورميانه كار كرده در تازهترين تحليل خود در وبلاگ شخصياش درباره اينكه آيا ترامپ از توافق هستهاي با ايران خارج ميشود يا نه؟ نوشته است: تحليلهاي اطلاعاتي رده بالاي امريكايي حاكي از اين است كه با وجود باور عمومي اما اعتراضهاي اخير در تهران نميتواند بر تصميمگيري رييسجمهور امريكا درباره برجام تاثيرگذار باشد. ترامپ تاكنون به هيچوجه و در هيچ مقطعي نگاه خود به توافق هستهاي را پنهان نكرده است. او هم در زمان كمپين انتخاباتي و هم در روزهاي راهيابي به كاخ سفيد اعلام كرده بود كه از اين توافق متنفر است.
او برجام را بدترين توافق تاريخ خوانده اما سوال اينجاست كه آيا اين نفرت به اندازهاي است كه وي تن به پذيرش تبعات خروج امريكا از برجام بدهد؟ دلايل براي پاسخ منفي به اين سوال بسيار زياد است و اهل فن در شمارش اين دلايل ميگويند:
• خروج از توافق هستهاي با ايران نميتواند شانس دستيابي به راهكاري غيرنظامي براي پايان دادن به تهديد هستهاي كره شمالي را افزايش دهد و اين يكي از اصليترين دلايلي است كه مشاوران كهنه كار و كاربلد ترامپ در كابينه وي و كاخ سفيد دايما در گوشهايش تكرار ميكنند.
• جدا از تصميمي كه رييسجمهور امريكا درباره برجام ميگيرد، 5 كشور ديگر حاضر در توافق هستهاي با ايران به برجام متعهد باقي خواهند ماند. كشورهاي اروپايي از مدتها پيش مسير خود را از تحريمهاي ثانويه يا همان تحريمهاي اعمال شده بر ايران به بهانه برنامه هستهاي اين كشور جدا كرده بودند. چين و روسيه نيز از تحريمهاي ترامپ آسيبي نميبينند مگر زماني كه به واشنگتن بسيار نزديكتر از امروز شوند.
اعتراضهايي كه اين روزها در ايران اتفاق افتاده است به تندروها فرصتي براي دميدن بيشتر در شيپورهايشان را داده است. ترامپ نيز گاهي اوقات مانند جان بولتون از ايده تغيير نظام در ايران سخن ميگويد.
همزمان بنياد نومحافظهكار دفاع از دموكراسي ادعا ميكند كه بايد فضاي ناآراميها در برخي شهرهاي ايران را جدي گرفت. البته كه اين بنياد از نظر فكري ميزبان همان چهرههايي است كه در سال 2003 ميلادي ادعا ميكردند كه مردم عراق از حمله امريكا با كشورشان استقبال ميكنند و با گل و شيريني به سراغ امريكاييها ميآيند و شيعيان هم به متحدان واشنگتن در بغداد بدل ميشوند. با اين وجود بايد گفت كه وضعيت حاكم بر اين روزهاي ايران بسيار پيچيده است و نميتوان از انقلابهاي رنگي با دخالت خارجي يا زمستان فارسي (مترادف با بهار عربي) به راحتي سخن گفت.