« اعتماد» مردم
«اعتماد» در اين 15 سال ادوار مختلفي را ازسر گذرانده و تجربههاي گرانقدري را به دست آورده است و در شرايط فعلي، با وجود گسترش سريع و موثر فضاي مجازي در جامعه و افزايش چشمگير تعداد كاربران آن، تلاش كرده تا با رويكردي تحليلي و فراخبري فرم جديدي از روزنامه را در اختيار مخاطبان قرار دهد. تغيير فرم و توليد محتواي اختصاصي در همه حوزهها در راستاي آن است تا «اعتماد» بهمثابه يك رسانه آگاهيبخش، خط تحليلي و محتوايي قابل اعتنايي را كه متناسب با رويدادهاي روز است به مخاطبان ارايه دهد.
هرچند همين حالا كه اين يادداشت را مينويسم بسياري بر اين باورند كه با گسترش روز افزون فضاي مجازي، ديگر كسي روزنامه نميخرد و نميخواند اما بايد بگويم روزنامه اعتماد كماكان بر سر عهدي كه با مخاطبان خود بسته، باقي است و با تمام نيرو سعي ميكند كه در گردش آزاد اطلاعات سهم موثر خود را ايفا كند و در راه اطلاعرساني صحيح و بيطرفانه و صادقانه گام بردارد. به عنوان مديرمسوول روزنامه معتقدم شايد امروز گران شدن 60 درصدي كاغذ، مشكلات و مصائب زيادي را براي اهالي رسانه ايجاد كرده است اما مسووليت ما در «اعتماد» كه همانا ارايه و انتقال تحليلها و رويكردهاي اختصاصي و فني به مخاطبان است هيچ تغييري نكرده است و انشاءالله نخواهد كرد.
روي همين حساب بازتاب «اعتماد» در فضاي مجازي چشمگير است و خيلي از خوانندگان، گروههايي از مردم هستند كه «اعتماد» را روي گوشيها يا رايانههاي خود ميبينند و امروز شاهد هستيم كه گزارشها، يادداشتها، مصاحبهها و تحليلهاي منتشر شده در «اعتماد»، با تغيير راهبرد به «روزنامهاي فراتر از خبررساني» بيش از هميشه در فضاي مجازي تكثير و توزيع ميشود. اين اتفاق نشاندهنده آن است كه روزنامههاي كاغذي ميتوانند فضاي مجازي و كانالهاي خبري را تحت تاثير قرار دهند و در اصلاح فضاي مجازي موثر واقع شوند.
البته فارغ از سختيهاي روزنامهنگاري و حراست از يك رسانه با تجربه 15 ساله، گران شدن كاغذ باعث شد بسياري از همفكران و همكاران رسانهاي مجبور به تعطيلي رسانههايشان شوند يا آنكه براي انتشار با گرفتاريها و دردسرهاي زيادي روبهرو شوند اما اين حقير از همان روز اول كه قصد انتشار روزنامه اعتماد را داشتم، به دنبال آن بودم تا انشاءالله حداقل عمر اين روزنامه به 50 سال برسد و حضورش تداوم يابد. اينك از آن نيمقرن، 15 سال و 4 هزار شماره گذشته است و به اميد خدا همچنان در صحنه باقي خواهيم ماند.
بدون شك زنده نگه داشتن رسانه در شرايط امروز كشور، كار دشواري است. حيات يك رسانه به ديده شدن توسط افكار عمومي و خريده شدن از سوي آنان وابسته است. ما سعي كرديم در اين راه كمفروشي نكنيم و از كيفيت كار نكاهيم. مخاطبان وفادار روزنامه هم از ما همين را ميخواهند كه از عهد خود برنگرديم و تسليم جبر زمانه نشويم و اميدوارم شرايطي فراهم شود تا باز هم شاهد باشيم روزنامههاي كاغذي و چاپي در سبد زندگي روزانه مردم قرار بگيرند و مورد استقبال عمومي واقع شوند، چرا كه محتواي توليدشده در تحريريههاي حرفهاي بهمراتب قابل اعتمادتر از محتوايي است كه ندانسته و نشناخته در دنياي مجازي دست به دست ميشود.