شماره چهارهزارم
مهدي استاد احمد
شعر طنز
در مورد نشريه ساعي گفتيم/ با دغدعه شعر اجتماعي گفتيم
وقتي سخن از چهار آمد فيالفور/ در مورد آن سه تا رباعي گفتيم
اي دوست بده مژده كه يارُم آمد/ با دلبري و طرب نگارُم آمد
يك نسخه اعتماد در دستش بود/ ميگفت ببين! چارهزارم آمد
گنجشك جهان بيقفس ميخواهد/ فرياد جواب دادرس ميخواهد
در نشريه راه خويش را پيمودن / تا چارهزارتا نفس ميخواهد