• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4004 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۷ دي

هاشمي به روايت هاشمي (7)

روزنامه اعتماد مصاحبه مركز اسناد انقلاب اسلامي با آيت‌الله هاشمي را روز نوزدهم دي منتشر كرد كه ادامه آن به صورت روزانه منتشر خواهد شد. روز دوشنبه بخشي از پاسخ آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني به اين سوال «آيا بحثي چيزي پيش ايشان مي شد؟» به چاپ رسيد كه امروز ادامه آن را در زير مي‌خوانيد.

من‌ نمي‌دانم‌؛ چون‌ من‌، آن‌ موقع‌ها نبودم‌ و نه‌ اطلاع‌ درست‌ عيني‌ دارم‌ كه‌ بخواهم‌ نقل‌ كنم‌، مسموعات‌ من‌ هم‌ نبايد مستند باشد. بايد از ديگران‌ كه‌ از جواني‌ ايشان‌ مي‌دانند، آنها بايد بگويند. از اين‌ زمان‌ همين‌ بود؛ يعني‌ اين‌ دوره‌اي‌ كه‌ ما با ايشان‌ آشنا شديم‌ يعني‌ از سال‌ تقريبا 29-28 از دور با ايشان‌ آشنا بودم‌. از سال‌ 34-33 كم‌كم‌ آشنا شده‌ بوديم‌ از نزديك‌، از 35 و اينها به‌ بعد ديگر نزديك‌ بوديم‌ با ايشان‌، تا اين‌ اواخر. آن‌ قسمت‌ كه‌ مي‌گويم‌ تا پيش‌ از شروع‌ نهضت‌، همين‌ها بود تا برسيم‌ به‌ فوت‌ آيت‌ا... بروجردي‌ كه‌ يك‌ مقداري‌ وضع‌ فرق مي‌كند. از آيت‌ا... بروجردي‌ خاطره‌ زياد است‌. در حوزه‌ ايشان‌ را ما همان طور كه‌ گفتم‌ دوست‌ مي‌داشتيم‌. ايشان‌ انصافا كار بزرگي‌ كردند، ضمن‌ اينكه فرصت‌ بزرگي‌ هم‌ از دست‌ رفت‌ در زمان‌ رياست‌ ايشان‌. پايه‌ حوزه‌ را ايشان‌ حسابي‌ تقويت‌ كرد، شايد هم‌ آن‌ سياست‌ در كل‌ سياست‌ درستي‌ بود ولي آن‌ زمان‌ براي‌ بعضي‌ها قابل‌ تحمل‌ نبود حرف‌هاي‌شان‌ ولي‌ حالا آدم‌ محاسبه‌ مي‌كند و خب‌، روحانيت‌ بعد از رضاشاه‌ و در زمان‌ رضاشاه‌ خيلي‌ صدمه‌ ديده‌ بود، تقريبا متلاشي‌ شده‌ بود ديگر، حوزه‌اي‌ كه‌ مرحوم‌ آقاشيخ‌ عبدالكريم‌ درست‌ كرده‌ بودند حوزه‌ كوچكي‌ بود. در شرايط‌ خفقان‌ حوزه‌ را حفظ‌ كرده‌ بودند. بعد از ايشان‌ هم‌ آن‌ زماني‌ كه‌ رياست‌ روحانيت‌ در نجف‌ بود، آقاسيد ابوالحسن‌ اصفهاني‌ بودند در ايران‌ خب، خيلي‌ روحانيت‌ رونق‌ نداشت. بعد كه‌ آيت‌ا... بروجردي‌ در قم‌ رييس‌ مي‌شوند و رياست‌شان‌ عمومي‌ مي‌شود و در سراسر دنياي‌ شيعه‌ ايشان‌ ديگر در پاكستان‌، در افغانستان‌، در عراق و شيخ‌نشين‌هاي‌ جنوب‌ خليج‌ فارس‌ و در خود ايران‌ مرجع‌ مطلق‌ بودند. ظاهرا براي‌ اولين‌بار پول‌ و‌ امكانات‌ جمع‌ مي‌شد خدمت‌ ايشان‌. در ايران، حالا اگر در نجف‌ بودند، ايشان‌ شهريه‌ مي‌دادند به‌ قم‌، به‌ شهرستان‌ها. حوزه‌هاي‌ زيادي‌ در شهرستان‌ها در زمان‌ ايشان‌ به‌ وجود آمد. ايشان‌ حتي‌ مثلا در سامرا حوزه‌ درست‌ كردند. افكار مترقي‌ هم‌ آقاي‌ بروجردي‌ پيش‌ از رياست‌شان‌ داشتند. خود ايشان‌، وقتي‌ كه‌ مي‌شنيديم‌ از ديگران‌ كه‌ آقاي‌ بروجردي‌ وقتي‌ در زمان‌ رياست‌شان‌ اظهار ناراحتي‌ مي‌كردند، مي‌گفتند كه‌ من‌ خيلي‌ افكار بلندي داشتم‌، فكر نمي‌كردم‌ بيايم‌ اينجا گرفتاري‌اي كه‌ حالا پول‌ بگيرم‌ و پول‌ بدهم‌ و اين‌ مسائل‌ اداري‌ و اين طور چيزها بشوم‌. مثلا ايشان‌ مساله‌ دارالتقريب‌ را كه‌ در مصر بود‌ از كساني‌ بود كه‌ فكر نزديكي‌ شيعه‌ و سني‌ را مطرح‌ كرد. خوب‌ اين‌ فكر خيلي‌ مهم‌ است‌. يعني‌ اگر كسي‌ يك‌ ديد جهاني‌ اسلامي‌ نداشته‌ باشد و فكر حاكميت‌ اسلام‌ نباشد اين‌ فكر را مطرح‌ نمي‌كند. آن‌موقع‌ها هم‌ كه‌ مساله‌ تعصب‌ها شديدتر بود، ايشان‌ تقويت‌ مي‌كرد آن‌ فكر را در خارج‌ از مملكت‌. ايشان‌ مثلا در هامبورگ‌ مركز تاسيس‌ كردند، به‌ فكر تاسيس‌ در ساير جاهاي‌ دنيا افتادند. اين‌ فكر جهاني‌ كردن‌ اسلام‌ است‌ ديگر، اينها چيزهايي‌ است‌ در مورد آقاي‌ بروجردي‌. ايشان‌ با اين‌ قدرتي‌ كه‌ داشتند سر كار آمدند و عزتي‌ دادند به‌ روحانيت‌ بعد از آن‌ دوران‌ سرخوردگي‌ روحانيت‌. خب‌، روحانيون‌ هم‌ الحق‌ كه‌ مرهون‌ خدمات‌ ايشان‌ بودند. به‌ نظر مي‌رسد سياست‌، البته‌ ما آن‌ موقع‌ها خيلي‌ نمي‌فهميديم‌ يعني‌ آن‌ سال‌هاي‌ اولش‌، سال‌هاي‌ آخرش‌ ديگر مي‌توانستيم‌ تجزيه‌ و تحليل‌ كنيم‌. به‌ نظر مي‌رسد كه‌ ايشان‌ سياست‌شان‌ اين‌ بود كه‌ اول‌ روحانيت‌ تثبيت‌ بشود كه‌ شكست‌ روحانيت‌ آسان‌ نباشد؛ بعد بروند سراغ‌ اين‌ كارها. اگر بخواهيم‌ توجيه‌ كنيم‌ اين‌ را ما از خود ايشان‌ هيچ‌وقت‌ نشنيديم‌ اما افكاري‌ كه‌ ايشان‌ داشته‌؛ نوشته‌هايش‌، نماز جمعه‌اش‌، همان‌ مسائلي‌ كه‌ مطرح‌ مي‌كرد. اين طور چيزها را مي‌تواند برساند كه‌ اين طور فكري داشت. من‌ به‌ دليل‌ اينكه منزل‌ اخوان‌ مرعشي‌ بودم‌، اينها هم‌ شاگردان‌ نزديك‌ و مقرب‌ آقاي‌ بروجردي‌ بودند. آقاي‌ بروجردي‌ مي‌آمد منزل‌ اينها به‌ همان‌ داستاني‌ كه‌ نقل‌ كردم‌، شيرين‌ترين‌ خاطره‌ام‌ همان‌ امتحاني‌ بود كه‌ خدمت‌ ايشان‌ دادم‌. اصولا هم‌ علاقه‌مند و مجذوب‌ ايشان‌ بودم‌، خيلي‌ تعقيب‌ مي‌كردم‌ زندگي‌ آقاي‌ بروجردي‌ را. معمولا در روضه‌هاي‌ ايشان‌ مي‌رفتيم. معمولا در جلساتي‌ كه‌ ايشان‌ مي‌آمد مدرسه‌ فيضيه‌ يا مسجد بالاسر در اينجاها شركت‌ مي‌كرد، مثل‌ طلبه‌هاي‌ چيز مي‌رفتيم‌ جلو؛ حجاب‌ آنچناني‌ نبود. آن‌ موقع‌ مسائل‌ امنيتي‌ و اينها، كه‌ مطرح‌ نبود هر كسي‌ زودتر خودش‌ را مي‌رساند، حلقه‌ جلو مي‌نشست.
نزديك‌ مي‌شديم‌ و به عنوان‌ رييسي‌ كه‌ رييس‌ مقدسي‌ است‌ اين‌طوري‌ به‌ ايشان‌ نگاه‌ مي‌كرديم‌. يكي‌ از نقطه‌هاي‌ مثبت‌ ايشان‌ اين‌ بود كه‌ در آن‌ زمان‌ همين‌ نشرياتي‌ كه‌ در حوزه‌ تاسيس‌ شد هم‌ مكتب‌ اسلام‌، هم‌ مكتب‌ تشيع‌؛ آن‌ موقع‌ها يك‌ افكاري‌ در حوزه‌ بود مثلا روزنامه‌ خواندن‌ و اين طور چيزها خيلي‌ جالب‌ نبود. ولي‌ تاسيس‌ نشريات‌ مي‌تواند مهم‌ باشد براي‌ ما كه‌ در زير سايه‌ ايشان‌، اين‌ كارها شد. از قضايايي‌ كه‌ قم‌ اتفاق مي‌افتاد، قضاياي‌ سياسي‌ بطور عمومي. خلاصه‌ ايشان‌ برخوردشان‌ اين‌ بود كه‌ حوزه‌ را از سياست‌ جاري‌ كشور دور نگهدارد، اين‌ سياست‌ تا آخر عمر ايشان‌ به‌ نظر مي‌رسيد ادامه‌ داشت‌، وقتي كه‌ ايشان‌ فوت‌ كردند مسائل‌ ديگري‌ پيش‌ آمد. البته‌ طلبه‌ها هم‌ عزيز بودند اين طور نبود كه‌ بشود طلبه‌ها را اذيت‌ كنند. همين‌ آقاي‌ خزعلي‌، من‌ يادم‌ است‌ آمد رفسنجان‌؛ آنجا در مسائل‌ سياسي‌ دخالت‌ كرد. در انتخابات‌ اينها، به‌ نفع‌ يك‌ نفر حرف‌ زد. آن‌ گروه‌ رقيب، ايشان‌ را تبعيد كردند بهانه‌اي‌ درست‌ كردند كه‌؛ ايشان‌ در نطقش‌ گفته‌ كه‌ شاه‌ مثل‌ انگشتري‌ است‌ در دست‌ آقاي‌ بروجردي‌ هر وقت‌ خواست‌ مي‌كند مي‌اندازدش‌ بيرون‌. حالا اگر اين طوري‌ نگفته‌ بود در گزارش‌ اين طوري‌ گفتند و بعد هم‌ تبعيدش‌ كردند گناباد و اين طور جاها. آقاي‌ بروجردي‌ تحمل‌ نمي‌كردند اين طور چيزها را پيغام‌ دادند كه‌ يك‌ طلبه‌اي‌ را چرا بايد اين طور اذيت‌ كنيد. حادثه‌اي اگر براي‌ طلبه‌اي‌ در هر جا اتفاق مي‌افتاد ايشان‌ با سختي‌ برخورد مي‌كرد با قضيه‌، جلو مي‌ايستاد، پيغام‌ مي‌داد كه‌ اين طور نباشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون