نقدي بر يك باور و سياست غلط در فضاي حكمراني آب كشور
به هيچ قيمتي مردم نبايد نگران شوند
بنفشه زهرايي ٭- محمدجواد سميعي ٭ ٭
حال و روز منابع آب كشور اصلا خوب نيست. منابع آب سطحي و زيرزميني، هر دو دستخوش مشكلات و مسائل متعددي هستند و روندهاي فعلي برداشت و استفاده از اين منابع نيز، آينده بغرنجتري را نشان ميدهند. بارشهاي كمي كه در پاييز و زمستان امسال تاكنون داشتهايم نيز مزيد بر علت شده است تا سپهر آبي كشور، تيره و تارتر شود. در چنين شرايطي، يكي از مهمترين لوازمي كه براي عبور از تنگناها و حركت به سمت اصلاحات اساسي در مسير برگرداندن تعادل در ميزان منابع و مصارف آب مورد نياز است، در ميان گذاشتن صحيح و اصولي واقعيت با عموم مردم و نخبگان و فراهم كردن زمينه واقعي مشاركت آنها در مديريت بحران است؛ امري كه از آن با عنوان «آموزش»، «فرهنگسازي»، «ارتقاي سواد آبي» يا «ظرفيتسازي اجتماعي»، در جاي جاي دنيا، حتي كشورهايي كه چندين برابر ايران بارش دارند، ياد ميشود. در كشور ما، عدم توازن به مراتب شديدتري بين تامين و مصرف آب در بسياري از شهرهاي بزرگ از جمله تهران وجود دارد كه مشكلات تامين آب را در شرايط خشكسالي به مراتب پيچيدهتر و عميقتر ميكند. به همين دليل، مديريت بحران آب در شرايط خشكسالي در شهرهايي مثل تهران بدون مشاركت مردمي عملي نيست.
اكنون سوال مهم اين است كه چرا برخي مسوولان در روزهاي اخير، اين اطمينان را به پايتخت نشينان دادند كه آب شرب آنها در تابستان پيش رو هيچ مشكلي نداشته و قطعا تامين خواهد شد؟ ميدانيم و آمار و ارقام نيز به وضوح به ما ميگويند كه اگر هم با فشارهاي جديدي به منابع آب زيرزميني تهران و دشتهاي اطراف آن، كمآبيهاي تابستان، سپري شود، عملا از ذخايري استفاده كردهايم كه تجديدپذير نيستند و در واقع با اين كار، به سمت نابودي هميشگي آنها، فرونشستهاي گسترده و در عمل نابودي زندگي و سرزندگي در يكي از مهمترين كانونهاي جمعيتي كشور و نواحي اطراف آن حركت كردهايم.
مانع جدي كه بر سر راه همراه كردن مردم براي كاهش مصرف آب وجود دارد، باوري نادرست در ميان سياستمداران است. براساس اين باور غلط، ذهن مردم را با تهديدهايي كه براي تامين آب شرب وجود دارد، نبايد مشوش كرد. اين سياست تا جايي پيش ميرود كه هيچ تفاوتي حتي در فضاي سبز و شيوههاي آبياري آن در سالهاي عادي و سالي مثل امسال با كم بارشي كم سابقه آن در پايتخت، وجود ندارد.
هيچ نيازي نيست كه در ميان گذاشتن واقعيات، همراه با ايجاد نگرانيهاي شديد باشد. اصولا آموزش و فرهنگسازي صحيح براي پريشان كردن و در مسير ايجاد موجهاي احساسي نيست. ظرفيتسازي، در پي آن است تا مردم و نخبگان يك جامعه را به حل مشكل فرابخواند و گام اول در اين مسير، طرح صحيح مشكل و نشان دادن عمق بحراني است كه با آن مواجهيم؛ هر چند اين كار فقط براي مرثيه خواني و تكرار ذكر يك مشكل نيست، بلكه بر بستر اين آگاهي و حساسيت، مشاركت غير شعاري و مطالبه عمومي براي «نجات آب» دنبال ميشود. در سالهاي اخير گامهاي خوبي هم در اين مسير برداشت شده نظير تدوين دستورالعمل دوم طرح احيا و تعادل بخشي كه بر اقدامات اطلاعرساني و فرهنگسازي متمركز است اما مهم آن است كه موانع بر سر راه تحقق اين اقدامات را همبرداريم و شايد يكي از مهمترين آنها همين باور و سياست نادرستي باشد كه از در ميان گذاشتن واقعيت با مردم، هراس داشته باشيم و آن را موجب تشويش و نگراني بدانيم. ذكر اينكه هيچ نگراني وجود ندارد و به هر قيمتي آب را تامين خواهيم كرد، تنها پاك كردن صورت مساله است و اين به كرات اثبات شده است كه در حوزه آب، پاك كردن صورت مسالهها، هيچگاه به حل مساله منتهي نشده است و چه بسا آن را سختتر و جديتر هم كرده است. تصميمات در مورد حفاظت از منابع آب و نحوه بهرهبرداري از آن به خصوص در شرايط خشكسالي بايد براساس اصول علمي، نظرات كارشناسي و فارغ از دغدغههاي سياسي گرفته شوند.
از فرصت كم بارشي امسال، بهره ببريم و تلاش كنيم، وضعيت بغرنج منابع آبي را با مردم و نخبگان مطرح كنيم و از آنها بخواهيم در اصلاح واقعي مسير برداشتها و برگرداندن تعادل و حفاظت از باقيمانده نه چندان زياد ذخاير آبي كشور، كمك كنند. از حركتهاي اثر بخش در كاهش مصرف آب مثل كاهش فضاي سبز شهري كه جنبه نمادين نيز داشته و مردم را به كاهش مصرف تشويق ميكند، تا دير نشده بهره ببريم.
٭عضو هيات علمي دانشگاه تهران
٭٭ گروه مهندسي- اجتماعي آبانگاه