توضيحات سازمان ميراث فرهنگي استان مازندران درباره سخنان پسر نيما يوشيج
قرآن خطي نيما در موزه ساري است
در روزنامه اعتماد شماره 3992 يادنامهاي به مناسبت سالروز درگذشت «نيما» در سيزدهمين روز دي ماه منتشر شد كه بخشي از آن به سخنان «شراگيم» تنها فرزند نيما اختصاص داشت. در آن مطلب شراگيم يوشيج (اسفندياري) توضيحاتي درباره راهاندازي موزه نيما و نگهداري وسايل بنيانگذار شعر نو بيان كرده و گفته بود: «... لوازمي كه من براي موزه داده بودم اكنون در آن خانه يا موزه ديده نميشود مثل قرآن خطي زمان سلجوقي 1065 كه خود نيما آن را صحافي كرده بود و چندين كتاب قيمتي ديگر كه اكنون در موزه نيست و توسط رييس ميراث مازندران ايزدي با تباني محمد عظيمي همكار ايشان از موزه بيرون رفته و فروخته شده است و تا زماني كه موزه به اين شكل نا امن وجود دارد، من نميتوانم چيز ديگري دراختيار ميراث فرهنگي قرار دهم...»
بعد از انتشار اين مطلب، همسر مهدي ايزدي، معاون ميراث فرهنگي اداره كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان مازندران در توضيحاتي، سخنان شراگيم يوشيج را تكذيب كرد: «با سلام احتراما در خصوص شايعات اخير در مورد سرقت كتاب قرآن خطي نيما به استحضار ميرساند اين كتاب با شماره اموال 5784كه در سال 1376 در دفتر اموال مازندران و كشور ثبت و تحويل امين اموال كل استان داده شد و در مخزن ساري نگهداري ميشود. متاسفانه تمام تلاش اينجانب و همكارانم كه از سال ۷۴ تاكنون مسووليت مرمت و احياي بنا را به طور شبانه روزي كار كردهايم، نديده گرفته و با آبروي اينجانب بازي شد. »
در بخش ديگري از اين توضيحات آمده است: «به اطلاع ميرساند كه ايشان (شراگيم يوشيج) تمام اموال پدرش را با حضور امين اموال سازمان و نماينده ذيحساب به اداره كل ميراث فرهنگي فروختهاند و پولش را دريافت كردهاند.»
شراگيم يوشيج همچنين توضيح داده بود كه خانه يوش از طرف ميراث فرهنگي غصب شده و نام موزه بر آن نهادهاند اما نموداري از موزه درآن مكان ديده نميشود نامه مفصلي هم نوشتم كه به جايي نرسيدم چون شايع كردهاند توضيح ميدهم «من از بابت منزل يوش هيچ بهايي يا پولي دريافت نكردهام و قرار بود كه منزلي در تهران براي سكونت من به من بدهند كه آن هم به جايي نرسيد چون آقاي مهندس كازروني مدير وقت ميراث مخالفت كرد.»
علي اسفندياري مشهور به نيما يوشيج، بنيانگذار شعر نوي فارسي شناخته ميشود و به همين دليل از او با عنوان پدر شعر نو ياد ميشود. خانه او در روستاي يوش در شهرستان نور استان مازندران سابقهاي تاريخي داشته و قدمت آن به عصر قاجار باز ميگردد. ضمن اينكه خانه او در تهران در محله دزاشيب قرار دارد كه چندي پيش از فهرست آثار ملي خارج شد و حال دوباره به اين فهرست بازگردانده شده است.