لزوم مشاركت مردم در طرح مقابله با گرد و غبار
محمد درويش
نكتهاي كه درباره مهار چشمههاي توليد گرد و خاك در خوزستان از طرف مديران وزارت جهاد كشاورزي، سازمان حفاظت محيط زيست و سازمان آب و برق خوزستان مورد غفلت قرار گرفت اين بود كه متاسفانه از ظرفيت سازمانهاي مردم نهاد زيستمحيطي، فعالان مدني و از جامعه متخصص استفاده نكردند. در واقع آنها بدون مردم براي مردم تصميم گرفتند.
متوليان فكر كردند كه ميتوانند با يك اقدام ضربتي به اصطلاح انقلابي، مشكل چشمههاي توليد گرد و خاك را در مناطق هنديجان، دهنو و در نواحي جنوب شرقي اهواز حل كنند. اما متاسفانه بايد اعلام كنيم كه سهم بزرگي از تلاشهايي كه اتفاق افتاد به ثمر ننشسته و هنوز اين دوستان براي تامين آب اين چند هزار هكتاري كه در آن نهالكاري كردهاند، فكري نكردهاند. كانالهايي كه قرار بوده براي اين كار احداث شود به زمينهاي مردم برخورد كرده و با مخالفت جدي مردم روبهرو شده است.
براي اينكه اين رويارويي و مخالفت جاي خودش را به همدلي و همكاري بدهد كافي بود كه ابتدا اين تصميمها با سازمانهاي مردم نهاد مطرح ميشد. اين سازمانها ميتوانستند به عنوان حلقه حد واسط رويارويي را به يك همآغوشي تبديل كنند و از آن يك فرصت بسازند كه متاسفانه اين اتفاق نيفتاد.
يكي ديگر از مشكلات طرح مقابله با گرد و غبار اين است كه هنوز هيچ فكري براي تامين حقابه مورد نياز اين مناطق نشده است. ممكن است اين كانال ساخته شود اما وزارت نيرو هنوز قولي نداده است كه آب را تامين كند. نكته بسيار مهمتر اين است كه متاسفانه در انتخاب گونههاي گياهي براي كاشت در اين مناطق كار تخصصي لازم صورت نگرفته است. در اين طرح از گونههايي استفاده شده كه قبلا امتحان بد خودشان را پس دادهاند. اينها در شمار گونههاي مهاجم هستند يا گونههايي كه به هيچ عنوان توانايي استقرار در آن محيط را ندارند. ما نبايد از گونههايي مثل كهور پاكستاني كه بهشدت يك گونه مهاجم است و ميتواند همه گونههاي ديگر را از بين ببرد، استفاده كنيم. در بازديدي كه از اين مناطق داشتم ديدم كه حراها، نارنج و انجير معابد در شمار گونههايي است كه ميخواهند آنجا بكارند. اين يك خطاي استراتژيك است به هيچ عنوان چنين گونههايي در آنجا به عمل نميآيد. اما در مقابل ميبينيم كه در برخي مناطق هنوز گياه «اشنان» با وجود دشواريهاي مختلف و شوري زمين باز هم توانسته به راحتي خودش را با شرايط تطبيق بدهد. من فكر ميكنم دوستان در جهاد كشاورزي بيش از حد عجله كردند و اين عجله باعث سلب اعتماد عمومي شده است. در حالي كه ما تجربه موفقي در تثبيت غرب كرخه داشتيم آن هم با استفاده از گونههايي كه مهاجم محسوب نميشدند بايد يادمان باشد علت اصلي چشمههاي توليد گرد و خاك در مناطق جنوب شرقي اهواز اين است كه به آنجا آب نميرسد، آنجا موقعي تالابهاي فصلي بودهاند و اين تالابها نياز به اين دارند كه شش ماه از سال زير آب باشند و شش ماه ديگر مرطوب باشند تا گياهاني مثل «اشنان» به عمل بيايد. اگر ما ميتوانستيم فقط آب را تامين كنيم و مناطق بالادست را به نحوي توجيه كنيم كه حقآبه لازم از رودخانه زهره، كارون، كرخه به تالابهاي پاييندست هنديجان، شادگان و هورالعظيم برسد اصولا به حجم بزرگي از نهالكاري نيازي نداشتيم.
حالا كه بنا شده نهالكاري گسترده اتفاق بيفتد اين طرح بايد مبتني بر اصول علمي و مشاركت جامعه محلي انجام شود. معمولا يكي از روشهاي راستيآزمايي موفقيت طرحها در دنيا، از طريق نظارت عمومي است. اينكه سازمانهاي مردم نهاد بر نحوه هزينه كرد چنين طرحهايي نظارت كنند اين ميتواند به نفع مردم و دولت باشد. خوشبختانه تشكلهاي خوزستان بسيار توانمند هستند. شبكه تشكلهاي مردم نهاد خوزستان، تشكيلات قابل اعتنايي است و دولت ميتواند آنان را به مشاركت دعوت كند. براي افزايش بهرهوري اين طرحها و جلوگيري از روشهاي غلط به نظر من هنوز هم دير نيست. كافي است دستگاههاي دولتي گوش شنوا داشته باشند. ميتوان با برگزاري نشستهايي ميان دستگاههاي دولتي و سازمانهاي مردم نهاد زمينه را براي مشاركت مردم فراهم كرد. در اين صورت گام به گام ميتوان با مردم پيش رفت و دستاوردهاي بهتري هم به دست آورد.
عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مديركل سابق مشاركتهاي مردمي سازمان حفاظت محيط زيست