• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4017 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۲ بهمن

«حسين تقوي» صاحب غني‌ترين آرشيو مطبوعات ايران:

مطبوعات ايران با تاريخي غني، موزه ندارد

فرزانه قبادي

مجله‌بازها راه دفترش در طبقه اول پاساژ صفوي را خوب بلدند. حسين تقوي 30 سالي مي‌شود كه شغل و علاقه‌اش جمع‌آوري و آرشيو مجلات و روزنامه‌هاي قديمي است. گاهي اسنادي هم از تاريخ مطبوعات به دستش مي‌رسد كه آرشيو بزرگش از مطبوعات ايران را غني‌تر مي‌كند. تقوي بيش از هر چيز با تاريخ مطبوعات سر و كار دارد؛ از كاغذهاي كاهي روزنامه‌هاي قاجاري كه از دل تاريخ مي‌آيند تا روزنامه‌هاي امروزي كه هر روز منتشر مي‌شوند. او يكي از كساني است كه مي‌تواند بگويد چرا اين روزها اقبال مردم به روزنامه‌ها كمتر شده، شايد سليقه مردم را بهتر بداند و با مطالعه روند انتشار مطبوعات در 100 سال گذشته بتواند نقاط ضعف و قوت مطبوعات امروز ايران را از زاويه نگاه خود بررسي كند.

بيش از همه تاكيد دارد كساني كه در رشته ارتباطات و روزنامه‌نگاري تحصيل مي‌كنند، به منابع پژوهشي دسترسي ندارند، نمي‌دانند مطبوعات در ايران چه پيشينه‌اي دارد و چه مسائلي را از سر گذرانده است. كتابخانه‌هاي دانشگاه‌ها هم خوراك پژوهشي در اختيار دانشجويان نمي‌گذارند و همين بي‌اطلاعي از تاريخ مطبوعات باعث مي‌شود دانشجويان با تاريخ مطبوعات و بزرگان اين عرصه و اقداماتي كه در جهت پيشرفت مطبوعات انجام داده‌اند، آشنا نباشند. با حسين تقوي در دفتر پر خاطره‌اي به گفت‌وگو مي‌نشينيم كه آگهي فروش ساده‌اي روي شيشه‌اش نصب شده، مي‌گويد: «غني‌ترين آرشيو مجله و روزنامه از دوره قاجار تا امروز را دارم اما مراكز پژوهشي علاقه‌اي به خريد آن ندارند، همين است كه مي‌خواهم اينجا را تعطيل كنم.»

اين روزها به اندازه گذشته مردم به مطبوعات و روزنامه‌ها توجه ندارند، به نظر شما دليل اين رويكرد چيست؟

البته هنوز هم هستند كساني كه عاشق بوي كاغذ هستند و ترجيح مي‌دهند روزنامه كاغذي را در دست بگيرند و بخوانند. حتي هنوز هم بعضي از مراجعان ما آرشيو روزنامه‌هاي روز را از ما مي‌خواهند. اما به چند دليل مردم علاقه‌اي به خواندن و خريدن روزنامه‌ها ندارند. دليل اصلي اين اتفاق مديريت‌هاي ناصحيح است. روزنامه‌هايي مثل كيهان و اطلاعات كه زماني بين مردم جايگاه ويژه‌اي داشتند امروز به همين دليل تبديل به رسانه‌هايي خنثي شده‌اند. دليل ديگر اين است كه روزنامه‌ها حكومتي هستند و همين وابستگي روزنامه‌ها به حكومت، باعث مي‌شود محافظه‌كارتر عمل كنند و در نتيجه جذابيتي براي مردم نداشته باشند. از سوي ديگر روزنامه‌ها دچار خودسانسوري شده‌اند، همين موضوع موجب بي‌اعتمادي مردم نسبت به روزنامه‌ها مي‌شود. خبرنگارها جسارت نوشتن از بسياري از حقايق را ندارند. بسياري از مشكلات كشور و مردم را نمي‌نويسند و دلايل خودشان را براي اين‌كار دارند. مردم چرا بايد به چنين روزنامه‌هايي مراجعه كنند؟ طبيعي است كه ترجيح مي‌دهند از طريق سايت‌ها و كانال‌ها اخبار حقيقي پيگيري كنند. گاهي روزنامه‌ها به شكلي عمل مي‌كنند كه گويي بعضي اتفاقات در كشور نيفتاده است. مردم چطور مي‌توانند به روزنامه‌هايي كه اينقدر محافظه‌كارند مراجعه كنند؟ مورد بعدي كه شايد مخاطب را آزار دهد تبليغات نامرتبط است، گاهي ديده مي‌شود يك صفحه بزرگ تصوير ساعت مچي چاپ مي‌شود؛ اين موارد مخاطب را جذب نمي‌كند. نمايشگاه بين‌المللي مطبوعات كه بايد محلي براي معرفي مطبوعات باشد و زمينه شناخت مردم را فراهم كند به شكلي كه در شأن مطبوعات ايران باشد، برگزار نمي‌شود. تعدادي از نشريات كه به كلي در نمايشگاه شركت نمي‌كنند، غرفه‌هايي كه در نمايشگاه برپا مي‌شود به كلي ربطي به مطبوعات ندارد. اين توهين به اهالي مطبوعات است. خيلي از روزنامه‌ها را زير پا مي‌ريزند و آنقدر بي‌محتوا هستند كه كسي حتي دلش نمي‌خواهد اين روزنامه را از زير پا بردارد.

مردمي كه امروز ايراداتي كه به آن اشاره كرديد را به مطبوعات وارد مي‌دانند، چقدر با تاريخ مطبوعات ايران آشنا هستند؛ با توجه به مراجعاتي كه داريد آنها چه مي‌گويند؟ چه مي‌خواهند؟

عدم شناخت مردم از تاريخ مطبوعات يكي ديگر از دلايلي است كه باعث مي‌شود امروز علاقه‌اي به خواندن روزنامه نداشته باشند. سابقه مطبوعات ايران در آسيا بي‌نظير بوده است. ما در زمان قاجار و دوران مشروطه تنها كشور آسيا بوديم كه يك‌هزار و 500 عنوان روزنامه داشتيم. اما امروز با اين گنجينه غني، موزه مطبوعات و كتابخانه تخصصي مطبوعات در كشور نداريم. اگر كسي قصد پژوهش در اين زمينه داشته باشد بايد بخشي از تاريخ مطبوعات‌مان را در دانشگاه هاروارد و پرينستون و منچستر تهيه كند.

به نظر شما چه فاكتورهايي يك روزنامه يا مجله را جذاب و خواندني مي‌كند؟

امروز هنوز آرشيو برخي روزنامه‌ها مثل «آيندگان» مشتري‌هاي خاص خود را دارد. به دليل اينكه اين روزنامه هنوز براي مخاطب تازگي دارد. محتوا، طراحي، نويسندگان، مطالب، تصويرسازي و كاريكاتور از مواردي است كه مي‌تواند يك روزنامه را جذاب و خواندني كند. يكي از مواردي كه كمتر در مطبوعات امروز ما ديده مي‌شود، كاريكاتور است. در صورتي كه در گذشته اين بخش نقش پررنگي در مطبوعات داشت و بسيار جلب‌توجه مي‌كرد؛ تاثيرگذار بود. در حال حاضر هم اكثر مردم كاريكاتورهاي يك مقطعي از تاريخ مطبوعات را در منازل‌شان آرشيو مي‌كنند. اما اين بخش جايي در مطبوعات امروز ما ندارد. كاريكاتور جريان‌سازي كه حرف براي گفتن داشته باشد، نداريم در مطبوعات. از سوي ديگر اگر مطبوعات بعد از انقلاب را مطالعه كنيد متوجه مي‌شويد كه تحولي كه در روزنامه‌نگاري بعد از انقلاب اتفاق افتاد در روزنامه «سلام» بود. «توس»، «جامعه»، «عصر آزادگان» و «صبح امروز» آنقدر مطالب و گزارش‌هاي متنوع و حرف‌هاي تازه براي گفتن داشتند كه مخاطب را جذب مي‌كرد. در اين مقطع مطالبي در مطبوعات منتشر مي‌شد كه حتي در زمان مشروطيت هم در مطبوعات ديده نمي‌شد. البته بسياري از روزنامه‌نگاران هم در اين مسير هزينه دادند.

مورد ديگر تخصصي بودن نشريات است. در صد سال اخير مهم‌ترين مجله ادبي ايران «سخن» است، كه استاد ذبيح‌الله صفا، خانلري، صادق هدايت، نيما يوشيج در آن فعاليت مي‌كردند. اين مجله از سال 22 تا 57 منتشر مي‌شد. اما ببينيد در 40 سال گذشته ما چه مجله ادبي شاخص و ماندگاري داشتيم؟ يا مهم‌ترين مجله هنري «هنر و مردم» بود، اين مجله با وجود اينكه دولتي بود و متعلق به وزارت فرهنگ و هنر، بسيار مورد توجه مردم و فرهيختگان بود تا جايي كه «بهرام بيضايي» معتقد بود هر ايراني بايد يك دوره از مجله هنر و مردم را در خانه داشته باشد. اما در 40 سال گذشته ما چه كرده‌ايم؟ در هر رشته و هر زمينه‌اي كه مطبوعات تخصصي را بررسي كنيد، مي‌بينيد وضعيت چقدر بغرنج است.

حالا با اين تجربه‌اي كه شما با مطبوعات و تاريخ آن داريد فكر مي‌كنيد چطور مي‌شود مردم را با مطبوعات آشتي داد؟

تنها راه توسعه، توسعه فرهنگي است راه دومي وجود ندارد. ما بايد بچه‌ها را از بچگي عادت بدهيم به كتاب و مجله خواندن و اين خوراك‌ها بايد به گونه‌اي ارايه شود كه كودك خسته نشود. نشرياتي با تصوير‌سازي‌هاي خوب و جذاب براي كودكان منتشر كنيم. يك زماني روزنامه نونهالان را داشتيم كه سفارت انگليس براي بچه‌ها منتشر مي‌كرد. پيك كودك و نوجوان كه با تصويرسازي‌هاي نورالدين زرين كلك و پرويز كلانتري و مرتضي مميز منتشر مي‌شد و در دهه پنجاه در مدارس در اختيار دانش‌آموزان قرار مي‌گرفت. اما الان مطبوعات ما براي كودكان چه خوراكي دارد؟ بچه‌ها چقدر به مطبوعات علاقه‌مندند؟

به نظر شما مهم‌ترين فاكتوري كه مي‌تواند روي دكه مخاطب را مجاب كند به خريد و خواندن يك نشريه چيست؟

كيفيت چاپ نشريه، حروفچيني و چشم‌نواز بودن، لوگو خيلي فاكتور مهمي است، ما در زمان قاجار روزنامه‌هاي «شرف» و «شرافت» را داشتيم كه از خط نستعليق يا شكسته در لوگو و تيتر استفاده مي‌كرد. صفحه‌آرايي خوب هم فاكتور مهمي است، اما تيتر يك نشريه از همه فاكتورها مهم‌تر است. تيترهايي كه در روزنامه «آيندگان» يا «كيهان» يا «رستاخيز» استفاده مي‌شد، واقعا منحصر به فرد بود. اما امروز متاسفانه بعضي روزنامه‌ها به قدري به لحاظ كيفي سطح‌شان پايين است كه حتي ارزش آرشيو شدن ندارند. البته بايد همه اين روزنامه‌ها به عنوان بخشي از تاريخ مطبوعات ثبت شوند، اما اينكه روزنامه‌اي از نظر هنري و جذابيت محتوايي و بصري ارزشمند باشند، خيلي كم است.

ايده‌اي براي آشتي مردم با مطبوعات داريد؟

اگر مراكز پژوهشي و دولت همراهي كنند، با ايجاد موزه‌اي براي مرور تاريخ مطبوعات، مردم مي‌توانند با تاريخ مطبوعات بيشتر آشنا شوند. بيش از 30 هزار عنوان نشريه از زمان قاجار تا به امروز منتشر شده است و ما مي‌توانيم موزه‌اي را با 10 هزار عنوان نشريه از زمان قاجار تا حال حاضر به همراه اسناد مربوط به مطبوعات و روزنامه‌نگاران و سردبيران و مديرمسوولان داشته باشيم. راه بعدي مي‌تواند اين باشد كه يك كتابخانه تخصصي براي مطبوعات داشته باشيم. شايد مردم هم منابعي از تاريخ مطبوعات داشته باشند و به اين كتابخانه اهدا كنند و پژوهشگران تنها به منابع ناقص اينترنتي مراجعه نكنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون