• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4017 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۲ بهمن

حجت‌الله جيرودي، پيشكسوت مطبوعات:

ارتباط با مردم راه زنده نگاه داشتن مطبوعات است

ثمر فاطمي

وضعيت مطبوعات براي ما روزنامه‌نگاران نگران‌كننده است. ماهي نيست كه خبر تعطيلي مجله يا روزنامه‌اي را نشنويم و با تعديل يا بيكار شدن خودمان يا همكاران‌مان مواجه نباشيم. تيراژ روزنامه‌ها پايين آمده است. حقوق‌ها كم است و از پرداختي‌هاي دير و دور كه ديگر نبايد چيزي گفت. فضاي مجازي آمده و رقيبي جدي براي مطبوعات كاغذي شده است. حالا هركسي را مي‌بيني يك تلفن همراه هوشمند دستش گرفته و شده است تحليلگر اخبار. در بسياري از شبكه‌هاي اجتماعي كنار نام كساني تگ روزنامه‌نگار خورده است كه با سابقه‌ترين روزنامه‌نگاران هم حتي تا به حال افتخار همكاري با او را نداشته‌اند. يكي دو سال پيش و با فراگير شدن فضاي مجازي همه مي‌گفتند ديگر دوران مطبوعات كاغذي در همه دنيا به سر آمده است و مرگ مطبوعات نزديك است اما مرگ مطبوعات شوخي است. همان طور كه راديو با آمدن تلويزيون نمرد، روزنامه هم نمي‌ميرد. ما مطبوعاتي‌ها عشق‌مان و غيرت‌مان روزنامه است. بوي كاغذ مست‌مان مي‌كند و روزمان را مي‌سازد. براي نمردن مطبوعات و جان دوباره بخشيدن به آن هر كار بتوانيم مي‌كنيم چرا كه روزنامه هويت ما است.

همين موضوع بهانه‌اي شد تا با حجت‌الله جيرودي، پيشكسوت مطبوعات، درباره چاپ، توزيع و وضعيت مطبوعات گفت‌وگوي كوتاهي داشته باشيم. جيرودي 72 ساله به گفته خودش 50 سال سابقه كار مطبوعاتي دارد؛ از قبل انقلاب تا حالا. همه روزهاي مطبوعات معاصر را ديده و رنج و درد مطبوعات را با تمام وجود حس كرده است. به نظر اين پيشكسوت مطبوعات، روزنامه‌ها و مجلات كاغذي نفس‌هاي آخرشان را مي‌كشند اما ما همچنان اميدواريم با كمك همين پيشكسوتان و همكاران ديگرمان بتوانيم جاني دوباره به مطبوعات كاغذي ببخشيم.

 

اگر بخواهيم موانع پيش روي زنده ماندن رسانه كاغذي را دسته‌بندي و اولويت‌بندي كنيم، 3 عامل اول چيست؟

به نظرم امروز با توجه به شرايطي كه پيش آمده؛ هم سياست‌هاي داخلي كشور در رابطه با امور رسانه‌ها و هم سياستگذاري‌‌هايي كه مسوولان ما در رابطه با رسانه‌ها پيش گرفته‌اند، اين هدفي كه دنبالش هستيد و منظور مي‌كنيد نفس‌هاي آخرش را مي‌كشد؛ يعني مطبوعات و روزنامه‌هاي كشور ما دارند آن جايگاه اصلي اطلاع‌رساني و خبررساني‌شان را ذره ذره از دست مي‌دهند. در واقع از دست داده‌اند و به انتها رسيده است. من گمان نمي‌كنم كه روزنامه‌ها در شرايط موجود بتوانند سر پا بايستند يا حداقل اقتصادي باشند و شرايط را به گونه‌اي پيش ببرند كه بتوانند دوام بياورند.

خب دليلش چيست؟

دليلش خيلي واضح است. يكي از دلايل اصلي اين است كه اطلاع‌رساني با توجه به شرايط امروز جامعه هم در ايران و هم دنيا به گونه‌اي شده كه تراكم اخبار و اطلاعات آن چنان سريع و فوري اتفاق مي‌افتد و رسانه‌هاي فضاي مجازي و اينترنتي و در دسترس همگان هستند، به سرعت و به فوريت اينها را در اختيار مردم قرار مي‌دهند. ما ديگر به عنوان روزنامه‌نگار با سبكي كه در گذشته فكر مي‌كرديم و حالا هم داريم آن را ادامه مي‌دهيم، خيلي از اين قصه عقب مانده‌ايم و ديگر شرايط اين را نداريم كه از طريق روزنامه‌هاي چاپي و كاغذي با آنها برابري كنيم و سبقتي داشته باشيم و بتوانيم به فضاي مجازي برسيم.

به همين دليل به نظر مي‌آيد كه شرايط انتشار نشريات با توجه به شرايط امروز نه اقتصادي است و نه نياز جامعه را برآورده مي‌كند. من بيش از 50 سال در كار مطبوعات هستم و مي‌بينم كه شرايط ديگر مثل گذشته نيست و مطبوعات كشور ما ديگر قادر نيستند نيازهاي جامعه را از نظر نوشتاري و مطبوعاتي برآورده كنند.

يعني به نظر شما هيچ راه‌حلي نداريم براي اينكه بتوانيم مطبوعات كاغذي را نجات دهيم؟

چرا؛ نه اينكه اصلا هيچ راه‌حلي نباشد. به هر حال كشورهاي پيشرفته هنوز هم با مطبوعات كاغذي كار مي‌كنند و اطلاع‌رساني مي‌كنند و با مردم ارتباط برقرار مي‌كنند. ولي با توجه به شرايط سختگيرانه‌اي كه امروز در مطبوعات ما هست، اين امر ممكن نيست. شما نگاه كنيد روزنامه‌هاي ما (حالا فرض كنيد همين روزنامه اعتماد و روزنامه‌هاي مشابه) مي‌خواهند 16 صفحه مطلب را با هزينه‌هاي بسيار سنگين توليد كنند. مگر مي‌شود اخباري كه به سرعت برق و باد در كشور و حتي تمام دنيا رخ مي‌دهد ما بتوانيم اينها را به مردم برسانيم؟ يك نكته اصلي‌تر اين است كه با توجه به حساسيت‌هاي سياسي كه ايران در منطقه و دنيا پيدا كرده، روي كشور خيلي زوم شده است. شبكه‌هاي مختلف تلويزيوني و ماهواره‌اي در سراسر دنيا روي ايران زوم كرده‌اند و اخبار و اطلاعات را با تحليل، مصاحبه و چشم‌اندازهاي متفاوت و متغير از طريق كارشناس‌هاي متعدد تحليل و بررسي مي‌كنند. بنابراين جامعه ايراني همان طور كه هر شب و هر روز پاي تلويزيون نشسته‌اند، اخبار را دريافت مي‌كنند. اگر روزنامه را به عنوان يك كالا بشماريم كه حتما هم همين‌طور است و بگوييم روزنامه نيازي است براي مردم كه در سبد خريدشان قرار بگيرد، قطعا در اين شرايط مردم ديگر به روزنامه رو نمي‌آورند چرا كه اخبار را خيلي سريع‌تر، ارزان‌تر و حتي مجاني مي‌بينند و مي‌شنوند. حالا يا از خبر استفاده مي‌كنند يا از آن مي‌گذرند. روزنامه‌هاي ما ديگر قادر به اين كار نيستند.

خود من ديگر روزنامه منتشر نمي‌كنم اما در چاپخانه‌ام روزنامه‌هاي ديگر را چاپ مي‌كنم. الان روزي 20-15 روزنامه را با تيراژهاي اندك چاپ مي‌كنيم. اين طبيعتا نمي‌تواند از نظر اقتصادي هزينه‌هايي كه صاحب روزنامه بايد بپردازد را تامين كند. آگهي كه نيست. به اقتصاد ايران نگاه كنيد. بخشي از اقتصاد روزنامه‌ها به دليل تبليغات است. تبليغات امروزه در جامعه ما به قدرت رنگ باخته است. اينچنين نيست كه شما بتوانيد تبليغ كنيد و از طريق آن هزينه‌هاي تحريريه، كاغذ، چاپ و ليتوگرافي و ساير چيزهاي ديگر را برآورده كند. اصلا ديگر مقرون به صرفه نيست.

اين شرايط محصول چيست؟

شرايطي كه سياستگذاري وزارت ارشاد نسبت به مطبوعات ايجاد مي‌كند و كرده است؛ گويي پا روي گلوي همه نويسنده‌هاست. ما نويسندگان و تحليلگرهاي بسيار زيادي داشتيم كه اكثر آنها به صف دشمن پيوستند. اين واقعا جاي تاسف است. بخش بزرگي از كساني كه مي‌توانستند اطلاع‌رساني و شفاف‌سازي كنند و درباره موقعيت كشور در بخش نوشتاري اطلاع‌رساني كنند، به صف دشمن پيوسته‌اند و صبح تا شام عليه كشور مي‌نويسند و مي‌گويند و تحليل مي‌كنند.

به هرحال ما نمي‌خواهيم شغل‌مان را از دست بدهيم. پس چه بايد كرد؟

خود من در دو- سه سال گذشته فكر مي‌كردم كه ارقام جرايدمان را به مجلس بفرستيم. الان برخي مسوولان روزنامه‌ها، به طور مثال همين روزنامه شما، در مجلس هستند اما هيچ قدمي براي بهبود وضعيت كسب و كار مطبوعات برنداشته‌اند. الان وزارت ارشاد با شرايطي كه به وجود آورده است و شرايط و برنامه‌ريزي‌ها را خيلي به هم ريخته‌اند. حتي همان اندك يارانه‌اي كه دولت در اختيار مطبوعات قرار مي‌داد آنقدر كمرنگ شده كه غيرقابل استفاده است. به نظرم نمي‌آيد شرايط به گونه‌اي باشد كه روزنامه‌ها بتوانند روي پا بايستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون