• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4017 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۲ بهمن

محصول خلاق توليد كنيم خريدار خواهد داشت

سينا قنبرپور

زنده ماندن يا نماندن مطبوعات كاغذي به «فرآينــد» و چرخـه‌اي از عوامل بستگي دارد و تنها با بررسي يك عامل نمي‌توان براي آن نسخه پيچيد؛ اما با اين عبارت هم نمي‌توان گفت چون مطبوعات نمي‌توانند هر آنچه مي‌خواهند را بگويند، پس نمي‌توانند با رسانه‌هاي جديدتر و تكنولوژيك‌تر رقابت كنند.
اگر بخواهيم از خودمان، از نويسندگان مطبوعات، شروع كنيم و در كنار عواملي چون فشار نهادهاي قدرت، نحوه مديريت و برخورد كارفرما، مشكلات توزيع، مشكلات آگهي و عدم وجود فرهنگ مطالعه در كشور از نقد خودمان آغاز كنيم، مي‌توانيم با طرح سوالي به چرايي آن بپردازيم؛ «چه چيزي مي‌تواند مانع از زنده ماندن روزنامه باشد؟» يا بهتر است بپرسيم «چه چيزي در كار و عملكرد خبرنگاران مي‌تواند مانع از زنده‌ماندن روزنامه‌ كاغذي باشد؟»
طبيعي است بازار مطبوعات نيز مثل هر بازار ديگري تابعي از عرضه و تقاضا است. نمي‌توان انتظار داشت محصول بي‌كيفيت در آن خريدار داشته باشد. محصول مطبوعاتي‌ها هم مثل بازار خودروسازان داخلي خريداران خاصي دارد. مثلا ادارات دولتي. طبيعي است با چنين خريداراني نمي‌توان انتظار چرخيدن چرخ مطبوعات را داشت.
محصول با كيفيت در مطبوعات به ويژه توليد روزنامه كه اشرف مطبوعات است سخت‌ترين كار و پيچيده‌ترين نوع آن است زيرا در عين حال كه بايد از پس انواع و اقسام هزينه‌هاي سربار برآمد بايد محصولي توليد كرد كه آسيب‌پذيرترين نوع كالاست. با نم باراني مخدوش مي‌شود و از قيمت مي‌افتد. زمان مصرف دارد و حتي از مواد غذايي هم زودتر بيات مي‌شود. بعد جالب ‌است محصولي كه با هزار و يك دردسر و با گذشتن از انواع فشارها از تنور توليد درمي‌آيد به بدترين شكل ممكن عرضه مي‌كنيم؛ نگاه كنيد ببينيد خياطان لباس‌هايي كه توليد مي‌كنند را چگونه در ويترين به نمايش مي‌گذارند. محصولات تكنولوژيك نظير همين موبايل‌هاي هوشمند كه هووي اين روزهاي مطبوعات كاغذي شده‌اند چگونه به معرض نمايش گذاشته مي‌شوند؟ اما روزنامه‌ها و نشريات كاغذي پاخورترين مدل عرضه را دارند!
از اين بگذريم محصول كه ما با گراني كاغذ و بالابودن هزينه‌هاي چاپ و توزيع و حمل و نقل توليد مي‌كنيم و به سادگي قابل مخدوش شدن است بايد كيفيت بالايي داشته باشد تا مشتري نيز هر روز حاضر شود بهاي قابل توجه آن را بپردازد.
اينجا كه مي‌رسيم ممكن است بگوييم كارفرما و ناشر اگر دستمزد خوب و مكفي مي‌پردازد كيفيت هم تضمين مي‌شد. به راستي حرف درستي است اما همه ماجرا نيست. واقعيت اين است كه خبرنگاري و روزنامه‌نگاري شغلي نيازمند «خلاقيت» است و خلاقيت معمولا با فشار دادن يك دكمه يا گرفتن كليدهاي كامپيوتر با هم نظير آنچه «شورت كات» مي‌ناميم، بروز و ظهور نمي‌يابد.
بروز و ظهور خلاقيت اكتسابي نيست. شايد فن نويسندگي به عنوان يك مهارت بتواند با استمرار و آموختن تقويت شود و بهبود يابد اما خلاقيت نيازمند فرآيند است. فرآيندي كه در آن بايد سفر كرد و ديد، خواند و نوشت و تجريه آموخت، فيلم تماشا كرد و بسياري تجربه‌هاي ديگر تا ذهن بتواند به خلق چيزي نو بپردازد. وقتي دستمزد و حقوق يك خبرنگار در تهران چيزي حدود يك ميليون و 300 تا يك ميليون و 700 هزار تومان است و در همين شهر اجاره يك آپارتمان كوچك در نقاط متوسط و حتي رو به پايين تهران كمتر از يك ميليون و 500هزارتومان نيست چگونه مي‌توان انتظار داشت كه خبرنگار براي خلاقيت بتواند سفر برود، فيلم ببيند و كتاب بخواند؟ اما ماجراي سوي ديگري هم دارد. اگر من خبرنگار نتوانم محصول با كيفيتي توليد كنم يا به عبارت بهتر نوشته مطلوبي بنويسم رسانه‌ام، روزنامه، هم نمي‌تواند مخاطب را مجاب كند كه با ساير رسانه‌ها تفاوت دارد و ارزش خريدن دارد. بنابراين بخشي از ماجرا اين است كه اگر من خبرنگار و نويسنده نتوانم محصول قابل رقابتي توليد كنيم و هركسي از راه برسد بتواند مشابه آن را در بازار عرضه كند بديهي است كه كم‌كم روزنامه‌اي هم نماند كه محتواي با ارزشي براي خريدن داشته باشد و طبيعي است كه يكي از مهم‌ترين مولفه‌هاي تاثيرگذار بر زنده‌ماندن روزنامه كاغذي توليد محتواي مرغوب و منحصر به فرد است. پس تا من نويسنده و خبرنگار بتوانم مطلبي مرغوب و منحصربه‌فرد توليد كنم، روزنامه كاغذي زنده مي‌ماند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون