حسن روحاني، رييسجمهور اسلامي ايران، امروز تهران را به مقصد هند ترك ميكند تا در سفري سه روزه براي گسترش همكاريها و مناسبات ايران و هند رايزني و گفتوگو كند. دهلينو همواره به عنوان يكي از مهمترين مشتريهاي آسيايي نفت خام ايران و يكي از بنيانگذاران جنبش عدمتعهد، جايگاه بالايي در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران داشته است. هرچند سالهاي تحريم هستهاي و كاهش صادرات نفت به هند (با وجود استمرار آن) باعث كاهش شديد مناسبات تجاري دو كشور شد، اما طي سالهاي اخير و به خصوص بعد از برجام، اين مناسبات در حال احيا است. محسن روحي صفت، معاون پيشين سفير ايران در دهلي نو و معاون پيشين دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه، در گفتوگو با «اعتماد» فرصتها و زمينههاي گسترش روابط ميان ايران و هندوستان را در آستانه سفر رييسجمهور كشورمان تشريح كرد:
سفر امروز حسن روحاني، رييسجمهور به دهلي نو تا چه اندازه مهم است؟
سفر رييسجمهور به دهلي نو در پاسخ به سفر ناراندرا مودي، نخست وزير هند به ايران بود كه خردادماه سال گذشته انجام شد و در طول آن سفر توافق سهجانبه تهران، كابل و دهلي نو براي پروژه توسعه بندر چابهار امضا شد. روابط دوجانبه تهران و دهلي نو، در سالهاي گذشته، به ويژه پس از توافق هستهاي ايران روند رو به رشدي داشت. در واقع ميتوان گفت كه در حال حاضر شرايط مناسبات ميان ايران و هند در حال بازسازي است تا به لحاظ اقتصادي و تجاري، حجم مناسبات به دوران پيش از تحريمهاي بينالمللي عليه ايران بازگردد. اكنون حجم مناسبات تجاري ميان دو كشور به 12 تا 13 ميليارد دلار رسيده است و به تدريج در حال نزديك شدن به سقف روابط اقتصادي ميان دو كشور پيش از اجراي تحريمهاي هستهاي عليه ايران است. در عين حال در زمينه سياسي و روابط ديپلماتيك، مناسبات دو كشور در سطح قابل قبولي قرار گرفته است. با توجه به سياست خارجي مستقل هندوستان، زمينه براي گسترش روابط ديپلماتيك ميان دو كشور بيشتر وجود دارد. اخيرا شاهد بوديم كه در جريان رايگيري قطعنامه مجمع عمومي سازمان ملل متحد در محكوميت تصميم دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا براي به رسميت شناختن قدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي، هند تصميم گرفت مستقل از روابط گرم و صميمانه با واشنگتن، به اين قطعنامه راي مثبت بدهد. اين موضعگيري نشان از سياست خارجي مستقل هند دارد كه ميتواند زمينهساز بهبود هر چه بيشتر روابط دو كشور و استفاده از ظرفيتهاي دهلينو در روابط بينالمللي باشد.
در حوزه انرژي تا پيش از تحريمها ايران اصليترين تامينكننده نفت خام هندوستان بود، اما طي سالهاي اخير اين جايگاه با مخاطره مواجه شد و طي 12 ماه گذشته رقابت سختي ميان ايران، عراق و عربستان براي تامين نفت خام هند شكل گرفته است. فكر ميكنيد آيا جايگاه گذشته براي ايران قابل احيا باشد؟
نفت خام و انرژي همواره يكي از مهمترين زمينههاي همكاري ميان دو كشور بود. طي سه سالي كه از اجراي برجام ميگذارد، ايران موفق شده است تا حدودي عقبماندگيهاي حاصل از تحريمها را جبران كند. اما بايد توجه كرد كه ايران به جز اينكه نيازمند بازار براي فروش نفت است، همزمان با محدوديت سقف توليد نفت اوپك هم مواجه است و بايد تعهدات خود را در زمينه سازمان كشورهاي صادركننده نفت هم رعايت كند. هند حتي در دوران تحريمها هم به عنوان واردكننده نفت خام ايران بود و اكنون نيز با برداشته شدن تحريمها، علاقهمندي در بخش خصوصي و بخش دولتي هند براي مشاركت در اقتصاد ايران وجود دارد. طي سالهاي اخير ساختارها و چارچوبها مشاركت اقتصادي و سرمايهگذاري هنديها در ايران، تا حدود زيادي تعيين شده و برخي از پروژهها مانند پروژه توسعه بندر تجاري چابهار نيز با سرمايهگذاري طرف هندي در حال انجام است.
جايگاه ايران در سياست خارجي هند چيست؟ تا چه اندازه روابط با تهران براي دهلي نو اهميت دارد؟
ديدگاه هنديها به ايران مانند يك همسايه است. نبايد فراموش كنيم كه هندوستان تا كمي بيش از نيم قرن پيش با ايران مرز زميني داشت. در شرايط بعد از جنگ جهاني دوم و استقلال پاكستان از هندوستان بود كه مرز زميني ميان ايران و هند از بين رفت، اما همچنان دو كشور از طريق مرزهاي آبي با يكديگر همسايه هستند. اما جدا از مرزهاي سياسي، قرابت بسيار زياد فرهنگي ميان دو كشور است. در طول تاريخ هند و ايران تاثيرات متقابل فرهنگي و سياسي زيادي بر يكديگر داشتند و پيوند عميقي ميان دو كشور برقرار است. هنديها به خوبي از آثار فرهنگي و سياسي ايران بر اين كشور با خبر هستند و ايرانيها نيز به خوبي تاثير فرهنگ هند را از قديم چه در ادبيات و شعر ايراني و چه امروز در سينما درك ميكنند. اين پيوند تاريخي باعث ميشود كه شكاف زميني ميان دو كشور باعث نشده كه دو ملت از هم فاصله زيادي بگيرند. هنديها با توجه به اينكه در منطقهاي واقع شدهاند كه سرشار از رقابت است، سياست اصلي خود را بر مبناي همكاري و رقابت همزمان با همسايگانشان قرار دادهاند. برخلاف تصويري كه از رقابت خصمانهاي كه ميان هند و به ويژه چين در رسانهها به افكار عمومي ارايه ميشود، دو كشور همكاريهاي اقتصادي بسيار گستردهاي با يكديگر دارند. حجم مبادلات دو كشور از 100 ميليارد دلار فراتر ميرود و بسياري از شركتهاي بزرگ چيني در هندوستان سرمايهگذاري كردهاند و هنديها هم به شكل متقابل در اقتصاد چين حضور دارند. دهلي نو از طريق همكاريهاي اقتصادي تا سطح بالايي موفق شده است كه تنشهاي سياسياش را با همسايگان مديريت كند. اين مديريت تنش، يك موفقيت بسيار بزرگ در آسيا محسوب ميشود كه دو قدرت قاره آسيا توانستهاند بسياري از منازعات به خصوص ادعاهاي ارضي را كه در گذشته حتي به جنگ نظامي منجر شدهبود، كنترل كنند. مثال رابطه دهلي نو و پكن نشاندهنده اين است كه سياستگذاران و مجريان سياست خارجي هند از ذكاوت و توانايي بالايي برخوردارند. دهلي نو از سياستهاي جاري دولت ترامپ استقبال كرده است و دو طرف روي خوشي نسبت به يكديگر نشان دادهاند، به ويژه اينكه ترامپ در برابر رقيب منطقهاي و دشمن قديمي هند، يعني پاكستان سياست تندي در پيش گرفته است. اما هند جز كشورهايي نيست كه به امنيت برونزا تكيه كند و تلاش كند معضلات منطقهاي و منازعات امنيتي خود را با تكيه به قدرتهاي خارجي و ابرقدرت فرامنطقهاي حل كند. دهلينو تلاش خود را همواره در اين جهت قرار داده است كه از طريق مصالحه، گفتوگو و مفاهمه مشكلات منطقهاي خود را حل كند. اگر منازعه بين پاكستان و هند هنوز حل نشده فقط محصول فقدان اراده سياسي در طرفين نيست. هنديها بهشدت علاقهمند هستند كه بتوانند از طريق گفتوگو و مفاهمه مسائل فيمابين را حل كنند، اين اراده در بين بخشي از نيروهاي سياسي پاكستان هم وجود دارد. اين واقعيت مورد پذيرش دو طرف قرار گرفته است كه بدون مساعدت همزمان هر دو طرف امكان ايجاد امنيت در هيچ يك از دو كشور امكانپذير نيست. در نتيجه مجموعه رفتاري سياسي هند در روابط بينالمللياش نشان ميدهد كه اين كشور همواره آماده گفتوگو، رايزني و همكاري براي بهبود روابط است. اين موضوع براي ايران هم يك فرصت است تا بتواند از طريق تعريف چارچوبهاي جديد بر اساس منافع مشترك، امكان مناسبات وسيعتر را با دهلينو ايجاد كند.
يعني به اعتقاد شما وابستگي و اتكاي هند به قدرتهاي بزرگ جهاني در حال كاهش است؟
نه! من اين را نميگويم كه كم ميكند، حرف من اين است كه به اعتقاد دهلينو راهحل نهايي مسائل در سياستهاي فرامنطقهاي ابرقدرتها و قدرتهاي جهاني ديگر نيست. دهلينو همانگونه كه با همسايگانش تعامل و همكاري ميكند، با قدرتهاي بزرگ و ابرقدرتهاي جهاني هم همكاري ميكند. اگر در زمينه حل و فصل منازعات منطقهاي با قدرتهاي فرامنطقهاي همكاري كند، به گمان من به اين دليل نيست كه راهحل نهايي را در واشنگتن جستوجو كند، بلكه به دليل استفاده از سياست واشنگتن به عنوان اهرم فشار براي حل منازعات منطقهاياش به صورت دوجانبه است. هدف هند از همكاري با امريكا در برابر اسلامآباد اين است كه شايد افزايش فشار بينالمللي بر پاكستان، نهايتا اين كشور را وادار به گفتوگو و تعامل با هند كند.
طي يك دهه گذشته، هند روابط گرم و صميمانهاي با تلآويو برقرار كرده است و سفر اخير بنيامين نتانياهو به هند هم اين تحليل را تقويت كرد كه هند در حال فاصله گرفتن از سياستهاي گذشته خود بر مبناي اهداف جنبش عدم تعهد است. به اعتقاد شما اين تحليل تا چه اندازه درست است و تا چه اندازه چنين چيزي ميتواند بر رابطه دهلي نو و تهران اثرگذار باشد؟
اين تحليل تا حدود درست است، البته نميتوان گفت كه هند كاملا از سياستهاي عدم تعهد گذشته خود مطلقا جدا شده است. براي درك صحيح اين موضوع بايد تصوير دقيقتري از وضعيت جهان امروز داشت. جنبش غيرمتعهدها كه هندوستان يكي از بنيانگذاران آن به حساب ميآمد در شرايط كنوني اثرگذاري گذشته خود را ندارد، چرا كه تركيب قدرت در جهان نسبت به دوراني كه جنبش عدم تعهد تاسيس شد، تغيير جدي كرده است. بعد از فروپاشي بلوك شرق، واقعيت سياسي در جهان تغيير كرد و جهان دو قطبي قبلي از بين رفت. با از بين رفتن جهان دو قطبي، جنبش عدم تعهد هم معناي گذشته خود را از دست داده است. اما از بين رفتن يك ابرقدرت باعث نشده است كه هنديها در بست مطيع و فرمانبردار يك ابرقدرت ديگر شوند. هند با وجود روابط صميمانهاي كه با واشنگتن دارد، روابط خود را با مسكو نيز در بهترين حالت حفظ كرده است. سياست خارجي هند چه در دوران شوروي و چه اكنون پس از فروپاشي شوروي بر اين مبنا بوده است كه از رقابت ميان مسكو و واشنگتن، بيشترين منافع را براي كشور خودشان ايجاد كنند. اما چون بعد از پايان جنگ سرد، تركيب قدرت در جهان تغيير كرد، جايگاه هندوستان نيز در اين معادله جابهجا شده است. در دوران توازن قواي شرق و غرب يا جنگ سرد، هند فاصله مساوي را با مسكو و واشنگتن حفظ ميكرد. با تسلط بيشتر امريكا بر شؤون سياست بينالمللي بعد از فروپاشي شوروي، نقطه تعادل قدرت هم تغيير كرده است و هند مجبور نيست براي تامين بيشترين منافع فاصلهاش را با مسكو و واشنگتن به طور مساوي حفظ كند.
بهترين زمينههاي همكاري ميان ايران و هند در سالهاي آينده چه موضوعهايي است؟
جذابترين حوزه براي سرمايهگذاري هنديها، حوزه انرژي است. توانمندي و ظرفيتهاي ايران در حوزه انرژي كه يكي از نيازهاي اساسي هند براي روشن نگه داشتن موتور توسعه اين كشور است، ميتواند جذابيتهاي زيادي براي دهلي نو داشتهباشد. هندوستان به دليل وابستگي به منابع انرژي خارجي، بهشدت به امنيت انرژي نيازمند است و لازم دارد كه به نوعي براي حفظ توسعه پايدار خود و حفظ جريان انرژي در كشورهاي صاحب ظرفيت سرمايهگذاري كند. علاوه بر نفت خام، ميعانات گازي و پتروشيمي، بين دو كشور روابط زيادي در زمينه فناوري و به ويژه فناوري اطلاعات وجود دارد. هند طي سالهاي گذشته سرمايهگذاري زيادي در زمينه آيتي انجام داده و روابط دو كشور در حوزه فناوري طي سالهاي گذشته آغاز شده است. مناسبات در حوزه انرژي و آيتي ميان ايران و هند از گذشته وجود داشت، اما ظرفيت زيادي براي گسترش همكاريها در اين دو حوزه وجود دارد.