كتابخانه
حكمت و سياست
علياصغر حكمتشيرازي از جمله رجال فرهنگي و سياسي عصر پهلوي است كه كارنامهاي پرفراز و نشيب دارد. حكايت حكمت، حكايت نسلي است كه از مشروطه سر بر آورد و در دوره رضاشاه تجربه دولتمردي را از سر گذراند، تجربهاي كه با نوسازي در حوزههاي گوناگون همراه بود. اين نوسازي از اهداف مشروطه بود، اما در حوزه سياست ميراث مشروطه پاس داشته نشد. نسل حكمت در بيم و اميد، گاه مطيع و گاه منتقد، كارنامهاي از خود به جاي گذاشت كه از نيك و بد در آن ميتوان جستوجو كرد. از همين رو، برخي از ميراث حكمت مانند دانشگاه تهران، ورزشگاه امجديه، آثار مكتوب و... همچنان در ايران ساري و جاري است. رضا مختاري اصفهاني در كتاب حكايت حكمت، برهههاي مختلف زندگي اين دولتمرد فرهيخته و دانشگاهي را در هشت فصل روايت كرده است. فصل اول زمينه و زمانهاي كه حكمت در آن بر آمده را بررسي ميكند و فصل دوم شجره با عنوان شجره حكمت به خاندان او ميپردازد. نويسنده در فصل سوم به زمانه مشروطه كه حكمت از بستر آن برخاسته ميپردازد و در فصول بعد فراز و نشيب زندگي حكمت را همسو با تحولات سياسي و اجتماعي ايران مثل سقوط قاجار و برآمدن پهلوي بررسي ميكند و در اين زمينه به برخي از اقدامات او چون تاسيس دانشگاه تهران اشاره ميكند.
شاعر درباري
مجلد فرخي سيستاني جلد چهارم از مجموعه تاريخ و ادبيات ايران عصر غزنوي نوشته محمد دهقاني، استاد ادبيات و زبان فارسي است. مجموعه تاريخ و ادبيات ايران براي كساني كه نوشته شده است كه به تاريخ فرهنگي و ادبي ايران علاقهمندند و ميخواهند برگزيدهاي از بهترين شاهكارهاي ادبي ايران را به همراه شرح و تفسير لازم به زباني ساده و روشن بخوانند و بدانند كه اين شاهكارها در كدام فضاي تاريخي پديد آمده و متقابلا چگونه بر آن تاثير نهادهاند. در مجلد چهارم مربوط به دوره غزنوي فرخي سيستاني، شاعر بزرگ قرن پنجم مورد بحث قرار ميگيرد. فرخي در دربار غزنوي بوده اگرچه اين حضور چندان با آسايش و آرامش همراه نبوده است. منادمت و مجالست با سلاطين به همان اندازه كه مايه ترفيع و ترقي افراد ميشد، خطرهايي نيز به همراه داشت و كوچكترين غفلت ممكن بود به بهاي جان فرد تمام شود. با اينهمه فرخي دشواري حضور در دربار را به تهديدهاي آن به جان خريده بود. در كتاب حاضر مقدمه مفصل و خواندني محمد دهقاني ما را با ويژگيهاي شعر فرخي در نسبت با زمانهاي كه ميزيسته آشنا ميكند و درآمدي مناسب براي معرفي نقاط قوت و ضعف اين شاعر بزرگ به دست ميدهد.
اديب كم عمر
منوچهري دامغاني، شاعر ايراني قرن پنجم هجري بعد از خدمت منوچهر قابوس زياري در طبرستان به خدمت دربار غزنين رفت، اما زماني بدان گام گذاشت كه كوكب بخت مسعود غزنوي رو به افول نهاده بود. لشكركشي به گرگان و طبرستان علاوه بر اينكه هزينه سنگيني به بار آورد و در مقابل هيچ سودي عايد مسعود نكرد، فرصت درخشاني هم در اختيار سلجوقيان گذاشت تا با استفاده از غيبت چند ماهه سلطان به تاخت و تاز در اطراف خراسان و عراق بپردازند و پايههاي حكومت او را سست كنند. بر اين اساس به نظر نميرسد كه بهرهمندي منوچهري از بذل و بخششهاي بيحساب مسعود چندان به درازا انجاميده باشد. اين را از شكواييه منوچهري نيز ميتوان دريافت. محمد دهقاني در مجلد پنجم از مجموعه تاريخ و ادبيات ايران عصر غزنوي به بحث از شعر و شاعري اين شاعر پارسيگوي پرداخته و آفرينش ادبي او را در متن زندگي پر كشاكش و زمانه پر فراز و نشيب بررسي كرده است. چنان كه دهقاني نشان ميدهد، عمر منوچهري چندان طولاني نبوده و نبايد از چهل يا حداكثر پنجاه سال بيشتر عمر كرده باشد، بهخصوص كه صاحب لباب الالباب او را «اندك عمر» خوانده است. دهقاني در اين كتاب كوچك و خواندني نشان ميدهد كه ديوان منوچهري توصيف شاعرانه و البته زيبا و استادانهاي است از همان صحنههاي شگرف شادخواري كه در روايت تاريخ بيهقي ميخوانيم. عربيگرايي از ديگر ويژگيهاي زبان منوچهري است كه دهقاني به خوبي آن را نشان داده و بر آن تاكيد كرده است.