شورا، مصدق و مديريت شهري
غلامرضا انصاري
در دوره قبلي شوراي شهر تهران، با توجه به موضوع ملي شدن صنعت نفت، پيشنهاد نامگذاري خيابان نفت به نام دكتر مصدق را مطرح كردم. از اعضاي شوراي پنجم شهر تهران تشكر ميكنم كه اين مهم را به انجام رساندند و البته انتظار بيش از اينها بود. پيشتر موضوع نامگذاري خيابان كارگر شمالي به نام مصدق مطرح شده بود كه به نظر اولويت داشت. اما به هر صورت ياد و خاطره قهرمان ملي ايران، دكتر مصدق در همين حد هم كه محبت كردند درخور تقدير است. به خصوص همزماني تقريبي اين نامگذاري با روز 29 اسفند و سالگرد ملي شدن صنعت نفت براي همه مردم ايران و همه كساني كه دلشان براي آزادي، استقلال و سرفرازي ملت ايران ميتپد، خاطره خوبي به جا ميگذارد و مبارك است.
نامگذاري يك خيابان البته در ظاهر تاثيري بر زندگي معمول و روزانه شهروندان ندارد. اما حماسهها، توتمها و قهرمانان ملي را تكريم و ترويج كردن ميتواند الگويي باشد براي نسل جوان و آيندهساز ما. ملتي كه به گذشته تاريخي خودش پشت كند، ملتي كه از قهرمانان تاريخي برجستهاش تجليل نكند، قطعا امكان رشد و تعالي و حركت پويا و زنده را ندارد. غرق شدن در گذشته هم ميتواند آسيبهاي زيانباري داشته باشد اما از نظر من به ياد داشتن اين قهرمانان از جمله وظايف ملي است. شايد خود اين نقشآفرينان در زمان حيات خود راضي به اين نبودهاند كه نامشان روي خيابان قرار بگيرد، شايد هم اين نامگذاريها مشكلي از زندگي جاري مردم حل نكند اما شناساندن چنين چهرههايي آيندهسازان را اميدوارتر ميكند و به آنها اين امكان را ميدهد كه راه، الگو و روششان را از رفتار و گفتار و كردار اين الگوها استنباط كنند و با اين امكان، آينده بهتري را هم براي كشور بسازند.
ام ا نامگذاري خياباني به نام مصدق تنها يكي از موضوعات پيشروي شوراي شهر بود. اين شورا و مديريت شهري با مسائل زيادي روبهرو هستند از جمله موضوعي كه با عنوان شفافيت و مديريت شهري شيشهاي مطرح ميشود. شفافيت يك اصل مهم است اما بايد توجه داشت كه جنس مديريت شهري با جنس مديريتهاي ديگر در داخل كشور تفاوت دارد. بودجه شهرداري (بهخصوص در كلانشهرها) در هيچ كجاي دنيا از محل اعتبارات ملي تامين نميشود. بايد مديريت شهري، مجموعه مديران شهرداري و شوراي شهر با اين تفكر مشغول به كار شوند كه به دنبال منابع جديد درآمدي بروند، منابع پايدار ايجاد كنند، منابعي كه فشار را بر گرده مردم نيندازد و بتواند طراوت و شادابي را در مجموعه شهر ايجادكند. شفافيت يك اصل اساسي و استراتژيك است اما تمامي وظيفه شهرداري و مسوولان شهري در آن خلاصه نميشود. در بودجهاي كه شهرداري كه به شورا تقديم كرده است نميتوان استراتژي مشخصي را ديد، انتظاري كه مردم براي تغيير و تحول در جهت مثبت شدن مديريت شهري دارند را نميتواند برآورده كند. اميدواريم كه براي ادامه حيات شورا در سال دوم و سالهاي پيشرو، اين مجموعه بتواند به شهرداري برنامه درازمدت بيست سالهاي بدهد و برنامهاي پنج ساله كه جزييات آن در شكل برشهاي يكساله مشخص شده باشند. اينگونه است كه با برنامه جزء به جزء و استراتژي مشخص مردم ميفهمند كه اين شورا روزي كه شهر را تحويل گرفت شهر چه وضعيتي داشته و پس از پايان چهار سال چه شهري را تحويل ميدهند.
نكته ديگر اين است كه بايد توجه داشته باشيم اين است كه عامل اصلي براي پيشرفت يك شهر عامل انساني است. در 14 سال گذشته ما شاهد انهدام نيروي انساني به خصوص در حوزه مديريت شهرداري بوديم. نوسازي مديريتي متناسب با شعارهاي دادهشده پيش نرفته است و انتظار ايجاد تحول از مجموعهاي كه خود را وامدار مديريتهاي قبلي ميدانند و هماهنگي و وابسته تشكيلاتي به جريان رقيب شكست خورده هستند نميتوان داشت.
شعار اين بود كه جلوي فساد و كارهاي ناشايست و غيراخلاقي و غيرشرعي كه در گذشته رواج داشته است را ميگيريم. عملي كردن اين شعار در گروي نيروي انساني است. آن نيروي انساني كه در نظام 14 ساله گذشته غرق در حركات پوپوليستي و غيراصولي بوده است، قطعا نميتواند چشماندازهايي كه رايدهندگان به دنبال آن بودهاند و شوراي شهر ترسيم ميكند را محقق كند. حركت در جهت نوسازي نهاد مديريتي بسيار كند است، فرصت ما محدود است و نميتوان انتظار مردم را به آينده موكول كرد و مديريت شهري يعني همين، يعني نتيجه كارهايت را مردم بايد فردا در زندگي روزانهشان ببينند، نميشود آنها را به چهار سال و هشت سال بعد حواله داد. امروز كه يك شهردار ناحيه ناموفق در مديريت قبلي به شهردار يك منطقه ارتقا پيدا كرده است، بازتاب مثبتي در افكار عمومي نخواهد داشت. سر هر چهارراه اين شهر و كشور را بنگريم. دهها جوان لايق و فداكار و مدير ميتوانيد پيدا كنيد. نبايد در انتخاب مدير خساست به خرج داد، زمان آن است كه به جوانان ميدان داد تا به مديريت برسند.
در دوره شهرداري آقاي نجفي و شوراي اصلاحطلب شهر فعلي اگر همين كادرسازي مديريتي را سروساماني دهند قدم بزرگي برداشته شده است. بهترين جا براي كادرسازي مديريتي در نظام مديريت شهري است چون مثل رودخانهاي زنده و در جريان است. براي اين رودخانه بايد كساني انتخاب شوند كه هم توانايي شنا كردن در آن را داشته باشند و هم بتوانند جريان حركت آن را در دست داشته و درست هدايت كند.
فعال سياسي و عضو سابق شوراي شهر