گروه هنر و ادبيات
تا همين چند سال پيش با تعطيلات نوروز همه برنامههاي فرهنگي و هنري هم رو به تعطيلي ميرفتند و گويي خواب زمستاني در نخستين روزهاي بهاري ادامه پيدا ميكرد اما چند سالي است كه اين روند تغيير كرده است. سالنهاي تئاتر ديگر تعطيل نيستند و در آنها به روي تماشاگران تهران و نيز تماشاگراني كه از ديگر شهرها به پايتخت ميآيند باز است و امسال علاوه بر مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و سالنهاي خصوصي، ميزبان تماشاگران بودند.
و اما اكران نوروزي كه قبلا سينماگران بسياري از آن فراري بودند، حالا به اكراني دلخواه تبديل شده و بر سر آن جنگ و دعواست. در اين ميان البته هستند فيلمهايي كه در اين مقطع اكران ميشوند ولي نميتوانند در درخشش فيلمهاي كمدي يا فيلمهايي كه به دلايل مشخص از حمايتهاي ويژهاي برخوردار هستند، جايي براي اعلام وجود پيدا كنند و ناچارند به رقمهاي فروش عجيب و غمانگيزي مانند 84 هزار تومان تن بدهند!
موزهها اما مكانهاي بسيار پرترددي در نوروز هستند. به ويژه امسال كه گفته ميشود مجموعه سعدآباد ركورد بازديد را شكسته و برپايي نمايشگاه بخشي از آثار موزه لوور در موزه ملي ايران نيز ديگر عاملي است كه باعث شد اين موزه نيز شاهد خيل بازديدكنندگان باشد.
تعطيلات نوروز اما هميشه فرصت خوبي است براي تلويزيون تا بتواند مخاطب گريزپاي خود را با پخش سريالي مانند «پايتخت» و برنامهاي مانند «كلاه قرمزي» مقابل جعبه جادويي بنشاند. مخاطبي كه در طول سال عموما به واسطه برنامههايي مانند «خندوانه» و «دورهمي» و البته «نود» سراغ رسانه ملي ميرود. البته نوروز امسال مستند «ايرانگرد» ساخته مجيد قارايي نيز با استقبال تماشاگران روبهرو شد.
سازهاي موسيقي هم در نوروز كوك هستند ولي ظاهرا برنامههاي نوروزي امسال بيشتر شامل گروههاي موسيقي پاپ بود و جاي خالي اركسترهاي ملي و سمفونيك در بزرگترين جشن باستانيمان به چشم ميآمد.
آنچه در ادامه ميآيد مروري است بر برنامههاي فرهنگي و هنري در نوروز امسال كه از اواخر اسفند گذشته با اجراي طرح عيدانه كتاب آغاز شد.
اكران فيلمها ادامه دارد
نوروز امسال سينماها هفت فيلم را به نمايش گذاشتند. «مصادره»، «لونه زنبور»، «بهوقت شام»، «لاتاري»، «فيلشاه»، «خرگيوش» و «فراري» فيلمهايي بود كه در اين ايام اكران شدند و البته فيلم «بدون تاريخ بدون امضا» اكرانش در زمان نوروز ادامه پيدا كرد.
فيلم «مصادره» به كارگرداني مهران احمدي بدون در نظر گرفتن ساختار و محتواي فيلم؛ مخاطبان زيادي را به خود جلب كرد و توانست در صدر جدول فروش فيلمها قرار بگيرد. «لونه زنبور» به كارگرداني برزو نيك نژاد و تهيهكنندگي سعيد خاني يكي از فيلمهايي بود كه در ايام نوروز با مخاطبان انبوه و سانسهاي فوقالعاده همراه بود. بااينكه «لونه زنبور» در جشنواره فيلم فجر نمايشي نداشت اما در زمان اكران عمومي بهخوبي خود را به مخاطبان معرفي كرد و درواقع اين خود فيلم بود كه معرف خود به تماشاگران بود.
«بهوقت شام» به كارگرداني ابراهيم حاتمي كيا هم اگرچه شروع اميدواركنندهاي در گيشه نداشت اما در طول نوروز مخاطبان به تماشاي اين فيلم نشستند و در رتبه دوم فيلمهاي پرفروش قرار گرفت.
فيلم «لاتاري» سومين ساخته محمدحسين مهدويان هم در ايام نوروز فروش خوبي داشت. سازندگان اين فيلم پرحاشيه جشنواره فيلم فجر اين روزها تلاش ميكنند تا ثابت كنند فيلم «لاتاري» نزد مخاطبان از «ماجراي نيمروز» محبوبتر بوده است؛ اما شكي نيست كه «ماجراي نيمروز» از ساختار منسجمتر و كيفيت مطلوبتري برخوردار بود.
فيلم «خرگيوش» به كارگرداني ماني باغباني يكي از فيلمهاي نوروزي است كه سازندگان آن براي تبليغات اين فيلم از تمام توان خود خرج كردند. «خرگيوش» كه بيشتر اداي فيلمهاي روشنفكري و هنري است توانسته به گيشه يكميلياردي دست پيدا كند.
انيميشن «فيلشاه» به كارگرداني هادي محمديان بااينكه شروع اميدواركنندهاي در گيشه داشت اما نتوانست اقبال مخاطبان را جلب كند.
فيلم «فراري» جديدترين فيلم به نمايش درآمده عليرضا داودنژاد با همه تحسين و تمجيدها در جشنواره فيلم فجر يكي از فيلمهاي اكران نوروزي بود كه اين روزها در قعر جدول فروش عجيب خودنمايي ميكند.
فيلم سينمايي «بدون تاريخ بدون امضا» به كارگرداني وحيد جليلوند هم در ايام نوروز نمايش داشت. قرار بود اكران اين فيلم قبل از عيد تمام شود اما با اعتراضي كه تهيهكننده اين فيلم انجام داد نمايش اين فيلم در نوروز ادامه پيدا كرد و اين فيلم به گيشه خوبي دست پيدا كرد.
تئاتر در نوروز و فقر نگرش كلان
هنرهاي نمايشي امسال نيز به روال چندسال اخير در روزهاي نوروز از تكاپو نيفتاد. اتفاق مثبتي كه حالا با بررسي دقيقتر ميتوان به راهكارها و پيشنهادهايي براي پيشبرد هرچه بهتر ايده فعال نگهداشتن سالنهاي تئاتري در تعطيلات دست يافت. اداره كل هنرهاي نمايشي در روزهاي تعطيل درِ سالنهاي تئاتري را به روي علاقهمندان گشود تا مردم امكان تماشاي نمايش در اوقات فراغت 13 روزه را از دست رفته نبينند. به اين ترتيب سالنهاي مجموعه تئاترشهر، تماشاخانه سنگلج و سالنهاي خصوصي در اين روزها به فعاليت ادامه دادند و گروههاي نمايشي به اجرا براي تماشاگران پرداختند كه با استقبال نيز مواجه شد.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز بهحق دولتمرد فعال روزهاي نوروز بود. سيدعباس صالحي همراه با مديران زيرمجموعه (معاون امور هنري و مديركل هنرهاي نمايشي) در سالنهاي تئاتري حاضر شد و به تماشاي آثار نمايشي نشست. اوج برنامههاي وزير در روز 7 فروردين مصادف با (27 مارس) روز جهاني تئاتر رقم خورد. صفحه توييتر صالحي در اين روز متن پيام تبريكي منتشر كرد و وزير ارشاد عصر همان روز در تماشاخانه سنگلج به تماشاي نمايش نشست. متن پيام روز ملي تئاتر (همزمان با روز جهاني تئاتر) در ايران به قلم جمشيد مشايخي منتشر شد.
علاوه بر مديران دولتي، مسوولان شهري در شهرداري تهران نيز براي نوروز تدارك ديده بودند. در همين راستا برزين ضرغامي، مديرعامل سازمان زيباسازي شهر تهران پيش از آغاز سال نو به تشريح برنامههاي سازمان پرداخت و از طرح «نوروزگاه» پرده برداشت كه به گفته او قرار بود با رويكرد «صرفهجويي» برگزار شود.
اميرحسين شفيعي، مدير بخش نمايشي طرح نوروزگاه در گفتوگو با «اعتماد» و در توضيح برنامههاي نمايشي مورد نظر شهرداري تهران بيان كرد: «آشنايي با بعضي از گونههاي نمايش ايراني مثل نقالي و پرده خواني، خيمه شب بازي و نمايشهاي اقوام در دستور كار ما قرار داشت. به عنوان نمونه هرسال مصادف با روزهاي پاياني اسفند و فرارسيدن نوروز در تقاطع خيابانها با افرادي مواجه هستيم كه چهره خود را شبيه حاجي فيروز گريم ميكنند و لباس قرمز اين شخصيت را ميپوشند ولي منش و روش آنها با اصل ماجرا متفاوت است. تلاش ما در بخش نمايشي پروژه نوروزگاه اين بود كه مردم هرچه بيشتر با اصالت اين شخصيت و گونههاي نمايش ايراني آشنا شوند.»
مسوولان بخش نمايشي «نوروزگاه» به روال معمول برنامههاي شهرداري از حضور «عروسكهاي غولپيكر» در مسير استفاده كردند و اين اتفاق درحالي رخ داد كه انتظار ميرفت برنامهريزان از خلاقيت بيشتري بهره ببرند. گرچه شفيعي در اين گفتوگو تاكيد ميكند طراحي «پرفورمنسهاي كارناوالي» براي نخستينبار و به منظور تمرين برپايي جشنهاي گستردهتر خياباني صورت گرفته است. او ادامه ميدهد: «سعي كرديم اجراي پروژه را طوري طراحي كنيم كه با شكل و شمايل معمول فعاليتهاي فرهنگي شهرداري متفاوت باشد. برنامههاي نمايشي نيز طوري طراحي شد كه بتوانيم در روزهاي نوروز به مردم لبخند هديه بدهيم چون در كشور براي برگزاري مراسم عزا خيلي جدي و دقيق برنامهريزي ميكنيم اما براي شادي، برنامهاي نيست. استقبال مردم محل و حتي مهمانان از شهرهاي ديگر نيز به حدي زياد بود كه به مسوولان پيشنهاد دادم اين گذرگاهها در اعياد شعبانيه و فصل تابستان هم ادامه پيدا كند.»
مسوول بخش نمايشي طرح نوروزگاه ادامه داد: «در طول مسير بليتهاي تخفيفدار بعضي نمايشها مانند «غول بزرگ مهربان» به كارگرداني مريم كاظمي و «جعفرخان از فرنگ برگشته» كاري از رحمت اميني در تماشاخانه سنگلج به همراه بليت فيلمهاي سينمايي به مردم و مخاطبان هديه ميشد تا به تماشاي نمايش و فيلم در روزهاي نوروز ترغيب شوند.» اما مسوولان شهرداري تهران تا چه اندازه به رعايت عدالت فرهنگي، فراگيري چنين ايدههايي در سطح شهر و استان بها ميدهند؟ اصولا نسبتِ برپايي طرحهاي ويژه نوروزي كه از سوي شهرداري تهران برگزار ميشود با ايجاد شور و نشاط اجتماعي در جشنهاي نوروز چيست؟ آيا استفاده از عروسكهاي غولپيكر، اجراي حاجي فيروز و برپايي خيمهشب بازي تكراري نيست؟ شفيعي در پاسخ به اين پرسش ميگويد: «بله بعضي از اينها خيلي مورد استفاده قرار گرفته ولي مثلا نمايشهاي كارناوالي داشتيم كه زياد روي آنها كار نشده بود. جالب است كه همين حداقلها هم رضايت مردم را به همراه داشت و تاكيد دارم اگر جشنهاي كارناوالي بيشتري داشته باشيم ذهن هنرمندان هم براي گسترش تواناييهاي فني و هنريشان بيشتر خواهد شد. آرزوي من اين است كه چنين اتفاقي بيفتد. بايد بپذيريم جامعه به سوي افسردگي پيش ميرود و هنر، بهترين وسيلهاي است كه ميتواند لبخند و روحيه خوب را به مردم هديه دهد. امروز در فضاي شهري ما بيشتر از هر چيز عصبانيت ديده ميشود كه فضاسازي شهري به بهبود آن كمك خواهد كرد. چرا گذرگاه موسيقي يا تئاتر كه فضاي پرشورتر و جذابتري ايجاد ميكنند، نداشته باشيم؟ تاكيد دارم اين موضوع اثرگذارياش را در نوروزگاه نشان داد. اگر اين اتفاق گسترش پيدا كند ميتوانيم از ناهنجاري موجود كم كنيم.» در كنار شهرداري تهران كه مسوول قطعي و جدي برنامهريزي و برپايي آيينهاي فرهنگي- هنري در هر شهر به ويژه پايتخت شناخته ميشود، اداره كل هنرهاي نمايشي نيز چنانكه در ابتداي گزارش به آن اشاره شد براي روزهاي تعطيل نوروز برنامههايي در نظر گرفت؛ اما مقايسه اظهارات مسوولان برنامهريزي در شهرداري و مركز هنرهاي نمايشي جنبه ديگري از ماجرا را پيش روي ما قرار ميدهد. سامان خليليان، مدير كانون تئاتر خياباني اداره كل هنرهاي نمايشي در تشريح ويژهبرنامههاي نوروزي اين مركز در بخش خياباني ميگويد: «اجراهاي پرمحتوايي با موضوع نوروز طراحي و تدارك ديده شده است همچون حاجي فيروز، مبارك، خيمه شب بازي، آيينهاي نمايش ايراني كه بهواسطه آنها به استقبال فصل بهار ميرويم. هنرمندان عرصه نمايش كشور در محوطه باز تئاتر شهر تهران 6 و 7 فروردين اين ويژهبرنامهها را با 9 اثر نمايشي اجرا خواهند كرد.» به اين ترتيب تشابه و همپوشاني برنامههاي دولت و شهرداري با يكديگر را شاهد هستيم. عملكرد وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و شهردار تهران از توجه هر دو نهاد به ايجاد نشاط در پايتخت حكايت دارد اما مشكل چيست؟ اظهارات تقريبا مشابه دو مسوول اجرايي نشان ميدهد چرا اين برنامهها فراگير نميشوند و به چيزي در حد برپايي يك جشن در فرهنگسراي محله تقليل مييابند. فقدان استراتژي كلان، برنامهريزي ديرهنگام و عدم تزريق بودجه مورد نياز سه مساله اساسي برنامهريزيهاي نوروزي در عرصه نمايش به نظر ميرسند.
تلويزيون پرحاشيه اما كممخاطب
رسانه ملي امسال تمام تلاش خود را كرد تا بتواند آنتن پرباري براي مخاطبان خود تدارك ببيند اما جز در چند مورد محدود نتوانست موفق باشد و ساعتهاي پرمخاطب به شبكههاي ماهوارهاي خارجي و فارسيزبان تعلق داشت.
سريال «پايتخت» به كارگرداني سيروس مقدم يكي از مجموعههايي بود كه در ايام نوروز از شبكه يك سيما پخش شد. پنجمين سري اين مجموعه تاحدود زيادي با مخاطبان ارتباط برقرار كرد؛ اگرچه «پايتخت» از همان روزهاي ابتدايي پخش در فضاي مجازي حاشيهساز بود اما اين حاشيهها انگار به ديده شدن اين سريال هم بيشتر كمك كرد. اميرحسين قاسمي يكي از نويسندگان مجموعه پايتخت بود كه نامش از همان قسمتهاي ابتدايي سريال حذف شد، حضور نگين ميرزايي، كارمند شبكه ماهوارهاي فارسيزبان جم از جمله حواشياي بود كه سازندگان اين سريال را تحتفشار قرار دهد.
سانسور بعضي از سكانسهاي سريال «پايتخت» به طرز عجيبي در سري پنجم بيشتر نمود پيدا كرد و اين نكته باعث ميشد با پايان هر قسمت سازندگان در صفحات مجازي خود واكنشهاي تندي نشان دهند به عنوان نمونه محسن تنابنده در واكنش به حذف سكانس «آقا ميزتونو نميگيرن سانسور نكنيد.»
اما مهمترين بخش واكنشهاي منفي به سريال «پايتخت» كه در فضاي مجازي جنجالآفريني كرد و حتي جامعهشناسان را هم به واكنش وادار كرد موضوع ازدواج زودرس بازيگران دختر نوجوان سريال سارا و نيكا بود كه البته در قسمتهاي مياني مشخص شد كه پدر و مادر مخالف شديد اين موضوع هستند؛ اما اساسا طرح چنين موضوعي آنهم در رسانه فراگير مورد سوال بود.
البته ذكر اين نكته ضروري است كه كارنامه سيروس مقدم مملو از مجموعههاي پرمخاطبي است كه بعضا در زمان پخش (نرگس) با حاشيههاي بيشماري همراه بوده و با وجود اينكه اين روزها سريال «پايتخت» را مخاطبان با محسن تنابنده ميشناسند ركن اصلي و اساسي اين مجموعه سيروس مقدم است.
از مجموعه «پايتخت» بگذريم، امسال صداوسيما در اقدامي قابلتوجه شمار قابلتوجهي از فيلمهاي ايراني آنهم مربوط به كارگردانان خوشفكر فيلم اولي را در بهترين باكسهاي زمان پخش خود قرار داد و پخش كرد. اگرچه تبليغات بهشدت ضعيفي در مورد زمان پخش اين فيلمهاي سينمايي وجود داشت و بعضا خود كارگردانان هم اطلاع از زمان پخش فيلمشان نداشتند.
فيلم تحسينبرانگيز «ويلاييها» به كارگرداني منير قيدي كه جايزه استعداد درخشان را در سي و پنجمين جشنواره فيلم فجر دريافت كرده بود يا فيلم تحسينبرانگيز «خانهاي در خيابان چهل و يكم» به كارگرداني حميد قرباني يا فيلمهايي چون «برادرم خسرو» به كارگرداني احسان بيگلري، «متولد 65» ساخته مجيد توكلي، «گميچي» مجيد اسماعيلي پارسا، «درياچه ماهي» به كارگرداني مريم دوستي همچنين فيلمهاي «ماجراي نيمروز»، «نفس سارا» و «آيدا» ساخته مازيار ميري و... ازجمله فيلمهايي بودند كه در تعطيلات نوروز روي آنتن شبكههاي مختلف تلويزيون رفتند. بياغراق نوروز امسال مجموعه تلويزيوني «كلاه قرمزي» به كارگرداني ايرج طهماسب از برنامههاي محبوب مخاطبان از همه نوع سن بود؛ اين مجموعه عروسكي با اينكه در اظهارنظر كلي براي سنين خردسال ساخته ميشود و هدف از ساخت آن سرگرمي براي كودكان در ايام نوروز است اما يك اصل ثابتشده در مورد اين برنامه وجود دارد كه حتي پدربزرگها و مادربزرگها هم، پاي تماشاي اين برنامه مينشينند و از ديدن آن لذت ميبرند. به همين جهت اين مجموعه خصوصا در دوره جديد خود تلاش ميكند رويكرد انتقادي به موضوعات اجتماعي اطراف خود داشته باشد.
برنامه تلويزيوني دورهمي با اجراي مهران مديري باوجود انتقاداتي كه بعضا به ساختار آن وارد ميشود اما در ايام نوروز مخاطبان خود را حفظ كرد؛ اگرچه ممانعت از حضور بعضي مهمانان در اين برنامه حاشيههاي جنبي آن از روزهاي ابتدايي ساخت بوده اما اين برنامه مخاطبان همراه و هميشگي خود را دارد - خصوصا اينكه در اين ايام برنامه خندوانه هم از تلويزيون پخش نشد – با حضور رامبد جوان و پانتهآ بهرام همراه بود اگرچه بار محتوايي لازم را نداشت اما پربيننده بود. برنامه دورهمي در يكي از برنامههاي نوروزي از آوردن نام محمدرضا شجريان خودداري كرد و بهجاي آن واژه استاد را انتخاب كرد.
بوي عيد، بوي كتاب
«امسال هم كتاب عيدي بدهيم» جملهاي است كه در سالهاي اخير و در آستانه نوروز بارها شنيده، ديده و خواندهايم. رقم تاسفبرانگيز سرانه مطالعه در كشور ما سبب شده تا هم بخش دولتي و هم بخش خصوصي هرازگاهي طرحي را براي تشويق بيشتر مردم براي كتابخواني تدارك ببينند. هرچند در اين زمينه مشكلات بسياري داريم ولي اجراي همين طرحهاي مقطعي هم بيتاثير نبوده و دستكم در زمان برگزاري خود شور و شوقي در خوانندگان كتاب ايجاد كرده است. نمونه آن تخفيفهايي است كه چند ناشر اسفند سال گذشته در نظر گرفتند و با اين شيوه، توانستند خيل نسبتا از مخاطبان را به خريد كتاب برانگيزند.
بخش دولتي هم چند سالي است كه طرحهاي گوناگوني را اجرا ميكند كه مهمترين آن ارايه يارانه خريد كتاب است تا به اين شيوه هم مخاطب بتواند كتابهاي موردنظر خود را با تخفيف تهيه كند و هم كتابفروشيهاي عضو اين طرح، از سوي دولت حمايت شوند. طرح عيدانه از اواخر اسفند سال گذشته نيز اجرا شد و تا امروز يعني 15 فروردينماه ادامه دارد. ديروز نيز از سوي روابط عمومي خانه كتاب اعلام شد كه كتابفروشيهاي عضو طرح عيدانه كتاب تاكنون توانستند بيش از ۴۸۰ هزار نسخه كتاب به مبلغ ۱۰ ميليارد و ۶۹۴ ميليون و ۵۰ هزار تومان به فروش برسانند.
اما اجراي اين طرح هم خالي از ايراد نيست و طبيعتا هنوز نتوانسته به شكل نهايي خود برسد. در همين زمينه با مديرعامل خانه كتاب گپ و گفت كوتاهي داريم. نخستين پرسشي كه با او مطرح كرديم درباره اين است كه برخي كتابفروشيها گرچه پوستر طرح تخفيف عيدانه را نصبكردهاند ولي خريداران به هنگام خريد، متوجه ميشوند كه كتابفروشي موردنظرشان در اين طرح مشاركت ندارد و كتابهاي خود را با قيمتي كه بر پشت جلد كتاب درجشده، ارايه ميدهد، نيكنام حسينيپور در اين زمينه به «اعتماد» ميگويد: «لازمه مشاركت كتابفروشيها در اين طرح اين است كه پيش از اجراي آن، در سايت مربوط ثبتنام كنند و اطلاعات و مشخصات موردنياز را ارايه كنند و بعد از اصلاحات و پالايش به آنان اعلام ميشود كه ميتوانند از طرح استفاده كنند.»
او ادامه ميدهد: «نزديك به 793 كتابفروشي در گستره جغرافيايي كل ايران عضو اين طرح هستند كه اسامي آنها در سايت درج شده است و كتابفروشيهاي هر استان به تفكيك قابلديدن است و نقشه جغرافياييشان هم مشخص شده است. منتها برخي كتابفروشيهايي هم كه عضو طرح نيستند، پوستر آن را نصب ميكنند زيرا تمايل دارند از فضاي رسانهاي و رواني كه از طريق رسانهها ايجادشده، بهرهمند شوند كه كار خوبي هم هست. درست است كه عضو طرح نيستند ولي همينكه مردم به كتابفروشي مراجعه ميكنند و كتابي را ورق ميزنند، قطعا خريدي هم خواهند داشت و كتابفروشيها از فضايي كه ايجادشده استفاده ميكنند ولي اينگونه كتابفروشيها حتما بايد اعلام كنند كه عضو اين طرح نيستند. »
مديرعامل خانه كتاب درباره چگونگي نظارت بر نحوه اجراي اين طرح توضيح ميدهد: «ما قطعا بر كار كتابفروشيهايي كه عوض طرح هستند، نظارت ميكنيم. البته پيشازاين نيز بارها اعلام كردهام كه گستره جغرافيايي اجراي اين طرح بسيار گسترده است چون در سراسر ايران اجرا ميشود و ازنظر فيزيكي اين امكان را نداريم كه به كار همه كتابفروشيهاي عضو اين طرح از سيستان و بلوچستان تا هرمزگان و رشت و... نظارت كنيم. در اين وضعيت يك نظارت، «خود اظهار بودن» كتابفروشان و مسووليتپذير بودن آنان است كه بايد مسووليت بپذيرند و تخلف نكنند. البته خوشبختانه امسال تخلفات به حداقل رسيده و بسيار انگشتشمار است و ديگر اينكه كتابهايي را بفروشند كه شامل عضويت در اين طرح هستند. در كنار اينها ازنظر فيزيكي هم تلاش ميكنيم نظارت داشته باشيم. خود من شخصا در چند كتابفروشي حضور پيدا كردم. همكارانمان هم در مشهد، رشت و... مسووليت پذيرفتند و نظارت را انجام دادند ولي ما بيش از اين نميتوانيم نظارت كنيم ديگر بر عهده خود كتابفروشيهاست كه بايد مسووليتپذير باشند و با ما همكاري كنند؛ اما درهرحال ناچاريم در طرحهاي بعدي بازبيني كنيم و قطعا كتابفروشيهايي كه تخلفاتشان خيلي عمده باشد در طرحهاي بعدي مشاركت داده نميشوند و حتما با آنان برخورد ميشود.»
حسينيپور در پاسخ به اين پرسش كه وقتي كتابفروشيهايي كه عضو اين طرح نيست پوستر آن را نصب ميكند با وجود حفظ فضاي موجود ممكن است نوعي بياعتمادي در مخاطبان ايجاد كند، ميگويد: «اين موضوع را هم قبول دارم كه نبايد احساس بياعتمادي بين مخاطبان ايجاد كنيم چون مخاطب هم به ما به عنوان موسسه خانه كتاب بياعتماد ميشود و هم به آن كتابفروشي. بنابراين قطعا بايد تلاش كنيم فرصت بيشتري براي كتابفروشيها فراهم كنيم كه بعد از اين كتابفروشيهاي بيشتري عضو اين طرح بشوند و بتوانند از اين فرصت پيشآمده، استفاده كنند ولي اين نكته هم هست كه برخي از كتابفروشيها شايد باكليت اين طرح مخالف باشند و كلا تمايلي به حضور در آن ندارند ولي وقتي پوستر ميزنند به اين دليل است كه ميخواهند از آن فضا استفاده كنند. البته بايد اين مسووليتپذيري را هم داشته باشند كه به مخاطب اطلاعرساني كنند كه عضو اين طرح نيستند. درهرصورت ما سعي ميكنيم در طرحهاي بعدي اطلاعرساني دقيقتري داشته باشيم تا مشكلات را به حداقل برسانيم.»
او درباره اينكه چرا برخي از ناشران تمايل ندارند در اين طرح عضو شوند؟ آيا فكر ميكنند مخاطب خود را دارند و نيازي به حضور در چنين طرحي ندارند؟ تصريح ميكند: «در جلسات نقد و بررسي كه برگزار كردهايم، برخي ناشران باكليت يارانه در حوزه نشر مخالف هستند و معتقدند بهجاي اينكه يارانه را به مصرفكننده پرداخت كنيم، آن را صرف ايجاد كارهاي زيرساختي كنيم مثل تاسيس كتابفروشيها يا ارايه وام و... كه ما هم اين موضوعات را در كنار آن برنامهها، موردتوجه داريم و اين طرح را هم پيگيري ميكنيم زيرا اين طرح، نافي آن برنامهها نيست. يعني علاوه بر طرحهاي يارانهايمان، برگزاري نمايشگاههاي فصلي كتاب، نمايشگاه بينالمللي كتاب و... راداريم و ادامه اينها بحث تسهيلات براي ايجاد كتابفروشي است. يعني اين زنجيره به هم وصل است و نميتوانيم بگوييم بخشي از آن نباشد.»
در وضعيتي كه بسياري از كتابفروشيهاي خيابان انقلاب معتقد بودند راهاندازي مكاني مانند باغ كتاب، به اقتصاد خرد آنان صدمه ميزند، مديرعامل خانه كتاب معتقد است اجراي چنين طرحهايي راهي است براي حمايت از كتابفروشيهاي كوچك تا مخاطبان و فروش بيشتري را جذب كنند.
او در اين زمينه توضيح ميدهد: «قطعا طرح يارانهاي ما به كتابفروشيهاي خردي كه در استانها فعاليت ميكنند، كمك ميكند و باعث ميشود مردم بيشتر به آنها مراجعه كنند و كمي به عدالت نزديكتر است زيرا مصرفكننده با برخورداري از اين يارانه، خودش تصميم ميگيرد كه كتاب موردنظرش را انتخاب كند و ما هم اين يارانه را براي تقويت كتابفروشيها به آنها ارايه ميدهيم. زماني تعدادي از كتابفروشيها در شرف تعطيلي بودند ولي اين روزها كمتر چنين خبرهايي شنيده ميشود. بااينحال برخي از ناشران و كتابفروشيهاي ما به هر دليل تمايلي ندارند كه از اين فرصت استفاده كنند ما هم به نظر آنان احترام ميگذاريم.»
او درباره درخواست انجمن داستاننويسان تهران براي حمايت بيشتر از آثار تاليفي در طرح عيدانه ميگويد: اين موضوع سرلوحه سياستهاي ما بود و قصد داشتيم در طرح عيدانه كتابهاي تاليفي را بيشتر از كتابهاي ترجمه حمايت كنيم. نامگذاري امسال به عنوان سال حمايت از توليد داخلي توسط مقام معظم رهبري نيز مسووليت را دوچندان كرده است به همين دليل قطعا اين موضوع را مدنظر قرار ميدهيم ولي در عيدانه به دليل شتابزدگي امكانش نبود كه آن را اجرايي كنيم ولي قطعا در طرحهاي بعدي آن را اعمال خواهيم كرد. منتها درباره چگونگي آن بايد به ما فرصتي بدهيد كه كار كارشناسي انجام دهيم. از سوي ديگر در تلاش هستيم اين طرح را به سمت كارهاي تخصصي ببريم و لازم است جلساتي برگزار كنيم تا به شكل اجرايي آن برسيم و براي اجراي آن ميكوشيم حتما مشاركت ديگر نهادها را هم جذب كنيم چون مشاركت وزارت ارشاد ممكن است بهتنهايي پاسخگو نباشد و لازم است كساني مانند شركتها و نهادهاي مرتبط، وارد كار شوند.
اركسترهاي سمفونيك و ملي؛ غايبان اصلي نوروز
موسيقي به عنوان عنصر اصلي در برنامههاي نوروزي شامل اجراي زنده گروههاي مختلف از هر ژانر و سبكي ميشود؛ از كلاسيك و بومي گرفته تا پاپ و خياباني. اين اجراها از 21 تا 27 مارس ادامه دارد و مردم اين سرزمينها را با هنر و فرهنگ خود همراه ميسازند. در كشور ما اما با وجود بودجههايي كه صرف اين موضوع ميشود بعضا اجراهايي صورت ميگيرند كه انگاري بيش از آنكه در جهت معرفي هنر و فرهنگ ايران رخ داده باشند، از سر وظيفهاند. اگر از كنسرتهاي رنگ به رنگ پاپي كه در سالنهاي مختلف كشور صرفا براي درآمدزايي و سرگرمي در اين روزها برگزار شدند صرف نظر كنيم، برنامههاي موسيقايي محيطي و ميداني هم غالباً توسط گروههاي ناشناخته شده و بيكيفيت اجرا شدند؛ اما پرسش اينجاست كه متوليان امر، اعم از دولت، شهرداري و بنياد رودكي بر مبناي كدام متر و معيار هنري و براي پيشبرد كدام هدف گروههاي موسيقي اجراكننده در نوروز را انتخاب ميكنند؟ براي دعوت از آنها چه بودجهاي هزينه شده؟ و دست آخر اينكه چرا جاي گروههاي موسيقي صاحبنام، با كيفيت و اركسترهاي سمفونيك تهران و ملي همچنان در فهرست برنامههاي نوروزي خالي است؟
در هر كشوري اركسترهاي سمفونيك در واقع نماد فرهنگ و تمدن آن كشور هستند كه نه تنها در جشنهاي سال نو بلكه در ديگر ايام ملي نيز روي صحنه ميروند. اين در حالي است كه اركسترهاي كشور ما، در روزهاي نوروز در تعطيلات به سر ميبردند و خبري از اجراي آنها در تالارهاي زيرنظر بنياد فرهنگي-هنري رودكي نيست.
در اين بين امسال برج آزادي به عنوان تنها مجموعه تحت نظارت بنياد رودكي مثل سالهاي گذشته برگزاركننده برخي برنامههاي نوروزي بود. برنامههايي كه تنها به اجراي چند گروه موسيقي محلي و البته تواشيح محدود ميشد و گروههاي شركتكننده در آن نه تنها نام و نشاني نداشتند بلكه در اجراي موسيقي نيز بيكيفيت بودند. خانه هنرمندان، برج ميلاد و ديگر گذرگاههاي نوروزي نيز از حيث انتخاب اجراگران موسيقي دست كمي از برج آزادي نداشتند. گروههايي كه بيش از آنكه معرف فرهنگ بومي ايران يا موسيقي اصيل اين سرزمين باشند، به سبب كمبود دانش و تجربه اجرايي نقش تخريبكننده دارند.
«اعتماد» در تلاش براي گفتوگو با علياكبر صفيپور (مديرعامل بنياد فرهنگي هنري رودكي) براي پاسخ دادن به برخي از اين پرسشها بينتيجه ماند. صفيپور پيش از اين در نشست خبري سالانه ضمن اشاره به افزايش دو برابري درآمد اين بنياد در سال 96 عنوان كرده بود: «بنياد رودكي بايد وارد فضاهاي توليد آثار ارزشمند شود. » اما پرسش اينجاست آيا اين اجراهاي نوروزي همان فضاي آثار ارزشمندي است كه جناب مديرعامل به آن اشاره كرده است؟ براي دعوت از اين گروهها در اجراي برج آزادي چقدر هزينه شده و دست آخر اينكه چرا اركسترهاي سمفونيك تهران و موسيقي ملي ايران همچنان غايبان اصلي برنامههاي نوروزي هستند؟
علاوه بر اين در روزهاي هفتم و هشتم فروردين لئو روخاس (نوازنده اهل اكوادور) در برج ميلاد روي صحنه رفت. او كه با پوشش بوميان سرخپوست بيسر و صدا آمده بود تا براي مخاطبان ايراني در نوروز باستاني، موسيقي سرخپوستي اجرا كند، در واقع نوازندهاي است كه در برنامههاي استعداديابي كشف شد؛ اما پرسش اينجاست كه بر اساس چه معياري اين برنامه براي نوروز تدارك ديده ميشود؟ آيا صرفا سرگرم كردن مردم و كسب درآمد ميتواند نگاه درستي در برنامهريزي كلان در تعطيلات نوروز باشد؟
دنياي گسترده تجسمي
استقبال كمسابقه از نمايشگاه موقت آثاري كه از موزه لوور فرانسه به موزه ملي ايران آمدهاند، نشان از اين واقعيت دارد كه مردم هنر اصيل را ميپسندند. ايجاد حال و هوايي از جنس فرهنگ، آنهم در ايامي كه اغلب مردم در تعطيلات به سر ميبرند، كار هر فرد و گروه و نهادي كه باشد عملي پسنديده است. آنگونه كه در خلال اخبار مربوط به اين رويداد فرهنگي آمده، حجم قابلتوجهي از جمعيت ساكن تهران و مسافران نوروزي مهمان اين شهر كه بالغبر حدود صد هزار نفر بوده از اين آثار ديدن كردهاند. خبري كه به هر شكل براي هر دستاندركار امور فرهنگي خوشحالكننده است بهشرط آنكه اين دادوستد فرهنگي شكلي دوسويه پيدا كند و مقدمات آشنايي كشورهاي ديگر از آثار موزهاي ما را نيز فراهم آورد.
دادوستد فرهنگي در قالب هنرهاي تجسمي يكي از رويدادهاي مهم در جهان امروز است كه هرسال بيشازپيش دامنه گستردهتري به خود ميگيرد و كشورهاي بيشتري در اين گستره حضور پيدا ميكنند. راهاندازي چنين حركتي از سوي مسوولان فرهنگي گرچه كمي دير اتفاق افتاده اما اخلاق حكم ميكند كه به فال نيك گرفته شود و گامهاي موثر بعدي را به انتظار باشيم.
يكي از جذابيتهاي لوور كوچك در تهران كه بيش از آثار ديگر از سوي بازديدكنندگان موردتوجه قرارگرفته، مجموعهاي از آثار عكاسي عباس كيارستمي است؛ عكسهايي كه اين عكاس و فيلمساز ايراني در بازديدهاي مختلف از موزه لوور پاريس ثبت كرده. نكته جالبتوجه در اين عكسها، نمايش آثار غايب در لوور كوچك از دريچه دوربين كيارستمي است. اين حركت زيباي دوپهلو كه همزمان هنر كارگردان و عكاس شهير ايراني به همراه نمايي ديگر از عظمت آثار عرضه نشده به مخاطب عرضه ميكند را ميتوان به عنوان گل سرسبد اين نمايشگاه بهحساب آورد.
يكي ديگر از نكات بارز اين رويداد هنري، قيمت پايين و مناسب بليت بود؛ قيمتي معادل پنجاههزار ريال كه موجبات رضايت مردم را فراهم آورد.
تلاش در آفرينشهاي فرهنگي شهر تهران در ايام تعطيلات سال نو فقط شامل اين موزه نبود و موزه هنرهاي معاصر هم با نمايش آثار ديدني استاد علياكبر صادقي، سهم عمدهاي در اين راستا داشت. حركتي كه باعث شد بخش عظيمي از مردم ساكن و مهمان شهر تهران لحظاتي خوش را با يكي از محبوبترين هنرمندان ايراني سپري كنند. اين نمايشگاه كه ميتوان از آن به عنوان يك نمايشگاه جامع پيرامون شخصيت و آثار صادقي نام برد، دربرگيرنده نمايي از نگاه هنرمندانه به فرهنگ ديداري و هنر مدرن و معاصر ايران است. نگاهي كه هفتادسال فعاليت هنري يك نقاش، انيماتور، مجسمهساز و شاعر را در معرض ديد عموم قرار ميدهد.
بازديدكنندگان در اين نمايشگاه بيش از ۲۰۰ اثر هنري از آثار نقاشي، نقاشي ديواري، مجسمه، طراحي، طراحي روي شيشه و تصويرسازي و نيز فيلمهايي كمياب از هنر پويانمايي اين هنرمند را تماشا كردند. موضوع برجسته در اين نمايشگاه، بازديد سهبرابري علاقهمندان نسبت بهروزهاي قبل از تعطيلات بود كه نشاندهنده شور و اشتياق و تشنگي مردم نسبت به آثار هنري و تشويق هنرمندان است.
حال و هواي فرهنگي تهران كه وامدار هنرمندان عرصههاي گوناگون هنرهاي تجسمي در ايام نوروز بود، نشاندهنده اين واقعيت غيرقابلانكار است كه ميتوان باديدي وسيعتر و برنامهريزي منسجمتر، تعطيلات سال نو را به جشني براي هنر تبديل كرد و علاوه بر ايجاد سرگرمي، اين ابرشهر را به محلي براي جذب گردشگر هرچه بيشتر تبديل كرد.
در اين ايام موزه طراحي نيز به عنوان يكي ديگر از موزههاي هنرهاي تجسمي، در نمايشگاهي كه بانام «چكش و حراج» برگزار كرده بود آثار درخشاني از هنرمنداني چون هانيبال الخاص، نيكزاد نجومي، بهرام دبيري، ماني پتگر، احمد نصرالهي، حسين محجوبي، احمد وكيلي، مسعود عربشاهي، حسينعلي ذابحي، مهدي حسيني، فرهاد گاوزن، كريم نصر، علي ندايي و چند تن ديگر از طراحان برجسته كشور را به علاقهمندان عرضه كرد كه با استقبالي بينظير همراه بود.
البته تهرانيها علاوه بر موارد يادشده، مكانهاي فرهنگي ديگري را نيز براي لذت بردن داشتند كه از آن ميان ميتوان به برگزاري نمايشگاههاي مختلف در خانه هنرمندان و مراكز زيرمجموعه سازمان فرهنگي - هنري تهران اشاره كرد.
همانگونه كه گفته شد، تداوم حركتهاي فرهنگي در ايام تعطيلات نوروز و ايجاد علاقه و انگيزه در مخاطب، يكي از برنامهريزيهاي فرهنگي است كه شهري بزرگ مانند تهران بهشدت نيازمند آن است؛ نوعي برنامهريزي كه در درجه نخست بايد در پي احترام به شعور و دست بالا گرفتن سليقه هنري مخاطب باشد. اتفاقي كه امسال در حوزه هنرهاي تجسمي رقم خورد نبايد نيمهكاره رها شود بلكه بايد به عنوان سكوي پرشي جهت فرهنگسازيهاي هرچه بيشتر مورداستفاده قرار گيرد. مخاطب آگاه در همين چند روز از تعطيلات نشان داد قدر برنامهريزيهايي كه از سر عجله و تفنن و اداي دين اداري نباشند را بهخوبي ميداند و با حضورش خستگي كار را از تن كساني كه آستين برايش بالا زدهاند بيرون ميكند.
در اين راستا رسانههاي مختلف كشور نيز ميتوانند با حمايت معنوي و اطلاعرساني دقيق و بهموقع، در چنين جشنهاي فرهنگي سهيم باشند و حداقل مشوق ذهنهاي فرهنگسازي باشند كه هموغم خود را صرف ايجاد لذتهاي هنري مردم كرده و ميكنند. به هر شكل اخلاق حكم ميكند رويدادهاي فرهنگي ازايندست را ستايش كنيم و در حد توان به اشاعه آن همت بگماريم زيرا تجربه زيست بشر ثابت كرده كه شناخت ابعاد مختلف هنر ديگر ممالك، خودبهخود به شناخت خود و فرهنگ خود منجر خواهد شد.