• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4061 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۱ فروردين

صداقت به مثابه روش

سيد علي ميرفتاح

«دلار» في‌ نفسه موضوع پيچيده‌اي است، در كشور ما و با توجه به اوضاع سياسي/ اقتصادي ما پيچيده‌تر هم هست. حالا كه بازار ارز به هم ريخته مسوولان سكوت كرده‌اند و در عوض غيرمسوولان پشت تريبون‌هاي غيررسمي رفته‌اند و صداي‌شان را بلند كرده‌اند. بلندتر از بقيه. به سلبريتي‌ها نمي‌شود گفت حرف نزنيد و براي چيزي كه سردرنمي‌آوريد كامنت نگذاريد. به هيچ‌كس نمي‌شود گفت خوش‌ذوقي نكنيد و لطيفه نسازيد. به خصوص آنها كه دنبال بهانه مي‌گردند تا پشيماني‌شان را به اطلاع عموم برسانند، با خواهش و تمنا و حتي نهيب ديگري ساكت نمي‌شوند. موتور اينستاگرام و تلگرام و توييتر روي دور تند افتاده تا در اين روزهاي خوف و رجا كاربران بتوانند براي دولت مضمون كوك كنند و به ناتواني مسوولان اقتصادي بخندند. رقباي دولت هم بره‌كشان‌شان رسيده. از روي تيترها و طرح‌هايي كه اين روزها منتشر مي‌كنند مي‌شود فهميد كه حسابي سر كيفند. همانطوري كه در انتخابات يك گروه عظيم خاكستري داريم كه با شعارها و وعده‌ها و من بميرم و تو بميري‌ها اين‌طرفي و آن‌طرفي مي‌شوند، در ماجراي دلار هم رقبا توانسته‌اند بخش كثيري از آنها را به ميدان بياورند و توي دل‌شان را خالي كنند و به واسطه آنها ترويج نااميدي كنند. بعضي از مسوولان غيراقتصادي دولت هم شروع كرده‌اند به شطح. شطح به سخني گفته مي‌شود كه عارفان شيدا به زبان مي‌آورند يا در خلسه‌هاي عارفانه جملاتي رازآميز را قلمي مي‌كنند. شطحيات را نياز به شارحان خبره است تا رازگشايي كنند و جوهر فرمايش عارف واصل را به مخاطبان بفهمانند. در اينجا هم بعضي مسوولان سياسي به همين شيوه سخن مي‌گويند. گويي دهان‌شان بسته است از گفتن حقيقت امر. كدهايي مي‌دهند، آدرس‌هايي را اشاره مي‌كنند و به لطايف‌الحيل تير بر هدف ناپيدا مي‌زنند. در واقع تصورشان اين است كه العاقل يكفيه ‌الاشاره. اشاره‌اي مي‌كنند و بقيه ماجرا را به عهده ما مي‌گذارند تا از كنار هم چيدن اربيل و استانبول و دوبي و سايه بفهميم كه چه بر سر دلار بلكه چه بر سر ما آمده كه حباب‌ها تا مرز تركيدن باد كرده‌اند. اعتراف مي‌كنم البته كه تا اينجاي كار من از اين اشارات چيزي دستگيرم نشده. سهل است اين طرف و آن طرف سرك كشيده‌ام از اين و آن پرسيده‌ام اما چيزي كه قانعم كند نيافته‌ام. سوال‌پيچم كنيد كه بر سر دلار چه بلايي آمده جز تكرار نمي‌دانم توضيحي نمي‌توانم بدهم. ما كار روزنامه مي‌كنيم و به اقتضاي همين كار، دوستانم سعي كرده‌اند تا در اين چند روز از خبره‌ها و نخبه‌ها پرس‌وجو كنند و توضيح قانع‌كننده‌اي را به استحضار خوانندگان برسانند. در تلاش‌هاي‌مان يكسره ناموفق نبوده‌ايم. چيزهايي هم دستگيرمان شده است اما حقيقت ماجرا شبيه دم ماهي است و آنچنان‌كه توقع داريم به چنگ‌مان نمي‌افتد. همين كه نزديك مي‌شويم ليز مي‌خورد و دور مي‌شود. تحليل‌هاي ديگران را هم- چه در داخل و چه در خارج- وقتي مي‌خوانيم معلوم مي‌شود كه آنها هم تقريبا با همين مشكل روبه‌رو هستند. يعني در بين تحليل‌ها و گفته‌ها و شطحيات‌شان چيزي گم است كه به گفت نيايد. گويي خبرهايي هست كه ما نمي‌دانيم. يحتمل سكوت مسوولان اصلي هم معطوف به همين خبرهاي كس‌ندان است. در واقع بيايند چه بگويند؟ قبلا گفته‌اند و حاصلش شده اين. تو خود قياس كن الآن بگويند چه شود؟ پس شايد سكوت جواب بدهد و لااقل وضع را از ايني كه هست بدتر نكند. اما آيا بدتر از اين هم مي‌شود؟ بالاخره كار از دست در رفته و مردم بندگان خدا كمي تا قسمتي آشفته شده‌اند. ماهواره مي‌بينند آشفته‌تر مي‌شوند، به سراغ تلگرام مي‌روند آشفته‌ترتر. حتي آنها كه دل‌شان با دولت و حكومت است نمي‌دانند چه كنند. عده‌اي وطن‌پرست، خودجوش به ميدان آمده‌اند و كمپين من دلار نمي‌خرم راه انداخته‌اند. خيلي هم خوب، اما متاسفانه آنها كه پول دارند و مي‌توانند بخرند به اين كمپين نپيوسته‌اند، قصد پيوستن هم ندارند. پس چه بايد كرد؟ آيا بايد ميدان را براي تخريب دولت خالي كنيم؟ آيا بايد به تاسي از مسوولان امر ما هم به روي خودمان نياوريم؟ به قول اهل فن آيا سكوت معنا‌دار يك استراتژي است كه ممكن است به نتيجه برسد؟ از اين دست سوالات كم نيستند كه در ذهن شكل مي‌گيرند اما آيا فايده‌اي هم دارند؟ پرسشگري خوب است اما نه وقتي به راز و خيال و امور فوق سري بينجامند. «النجا\ في الصدق» فقط در امور شخصي و اخلاقي نيست كه مصداق دارد. در سياست و مملكت‌داري هم باوركنيد راهي به جز صدق ما را به سرمنزل مقصود نمي‌رساند. اگر مردم چنان‌كه قبلا تصريح كرده‌ايم ولي‌نعمت ما هستند و صاحب مملكتند و حق دارند مسائل كشورشان را بدانند پس بهترين كار همين است كه يكي از مقامات عاليه بيايد و راست حسيني به ولي‌نعمتان خود بگويد كه قضيه از چه قرار است. باوركنيد هيچ‌كس از راست ضرر نكرده حتي اگر سياستمدار باشد. باور كنيد كه صدق هم خودش يك روش حكومت‌داري است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون