• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4062 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۲۲ فروردين

درباره منش و روش علمي استاد كريم مجتهدي

تشنگي و تحقيق

محمد زارع شيرين كندي

استاد ما، دكتر كريم مجتهدي، واجد ويژگي‌هايي نيكو و خصال پسنديده‌اي هستند از جمله جديت و دقت و سختگيري در امر آموزش، «صحت عمل، وظيفه‌شناسي، حسن خلق، صداقت، كرامت و شهامت و صراحت لهجه» (1) و غيره، اما آنچه در اين دهه از عمر شريف‌شان توجه منِ دانشجو را جلب كرده، هيچ كدام از آنها نيست بلكه تشنگي ايشان به دانستن و خسته و سير نشدن‌شان در جويندگي معرفت است. به گفته حافظ، ايشان دست از طلب برنمي‌دارد و خوب مي‌داند كه در راه دانش بدون كوشش، هيچ كششي از آن سو نخواهد بود. ايشان از معدود استاداني هستند كه هيچگاه از آموختن و پژوهش سير نشده‌اند و در اين سن و سال تشنه‌تر از پيش در پي نكته‌هاي فلسفي و علمي‌اند و اين از آثار قطور محققانه و عالمانه‌اي كه از ايشان منتشر مي‌شود، پيداست. به عبارت ديگر دكتر مجتهدي
مستسقي است.

ارسطو گفته است كه هر انساني به مقتضاي طبيعت جوياي دانستن است. اما آيا همه انسان‌ها به اندازه مساوي در طلب دانستند؟ آيا همه انسان‌ها به يكسان مراحل دانستن را طي مي‌كنند؟ كثيري از آدميان در دانستن فقط در مرحله حس مي‌مانند و صرفا به محسوسات، مشهورات، ماكولات و مشروبات دلخوشند. جور اين توده عظيم را اندك‌شماراني چون دكتر مجتهدي مي‌كشند كه از مرحله حس و محسوسات گذشته و به مرحله عميق‌تر و دقيق‌تر دانستن، يعني علم به اصول و علل نخستين گام نهاده‌اند و «فيلسوف» شده‌اند. «فلسفه‌ورزي در حقيقت مهرورزي به حكمت (سوفيا) است. مهرورزي به حكمت نيز در طلب حكمت بودن است. مراد آن است كه حكمت داشته انسان نيست. انسان كه فيلسوف يعني جوينده حكمت است تشنگي به دست مي‌تواند آورد نه آب. خود از اين روست كه ارسطو از اين علم به عنوان علم جستني نام مي‌برد. اين تشنگي، به گفته ارسطو، بر اثر
حيرت است» (2) .

در كشور ما كه ميزان سالانه مطالعه، در مقياس جهاني، در سطح بسيار پاييني است و وضع نابسامان و آشفته اقتصادي، سياسي و اجتماعي نيز مجالي براي مطالعه و پژوهش و آموختن و دانستن بيشتر براي اكثر مردم و جوانان باقي نمي‌گذارد، وجود بابركت امثال دكتر مجتهدي را بايد مغتنم شمرد و قدر دانست. پيرمردي كه از صبح در دفتر كارش در پژوهشگاه به خواندن و نوشتن مشغول است و همواره خود را دانشجو مي‌داند كه «فيلسوف دانشجو است» و مي‌گويد عطش‌اش براي دانستن روز به روز فزون‌تر مي‌شود.

دكتر مجتهدي كه در فرانسه نزد استادان نامداري همچون گورويچ، گندياك، ژان وال، كربن و مرلوپونتي درس خوانده است بايد الگويي فروتن و بي‌ادعا براي كساني باشد كه با ترجمه يكي دو كتاب خودشان را فيلسوف، متفكر، هگل‌شناس، كانت‌شناس و هايدگرشناس تصور نمي‌كنند و احساس مي‌كنند كه چون «درد فلسفه» دارند، نيازي به «درس فلسفه» نيست در حالي كه نه فهمي درست از آنچه ترجمه كرده‌اند دارند، نه در دانشگاه معتبري درس خوانده‌اند و نه استاد معتمد و متبحري ديده‌اند. معضل كنوني فلسفه در جامعه ما وجود اين افراد كثير است.

هفته‌اي نيست كه كتاب‌هايي در فلسفه، اعم از ترجمه و تاليف، منتشر نشود اما بيشتر اين كتاب‌ها كاملا نامفهومند و نمي‌توان دو صفحه از آنها را مطالعه كرد. وجود دكتر مجتهدي كه عاشق خدمت به كشور خويش و جوانان آن است و آثار او همواره مي‌تواند در جامعه ما آموزنده و دلگرم‌كننده باشد. از دكتر مجتهدي مي‌توان آموخت: سماجت در پرسيدن، ممارست و جديت در انديشيدن، تشنگي به دانستن، دريافت نكته‌هاي عميق متفكران بزرگ، تمييز مواضع فيلسوفان، پرهيز از پيشداوري‌هاي رهزن، نستوهي در تحقيق، بي‌ادعايي و تواضع در پژوهش و نگارش آثار، اجتناب از بسياري از رذايل اخلاقي- اجتماعي مانند غيبت و بدگويي از ديگران و اظهارنظرصرفا در حوزه تخصصي خويش.

در پايان اين وجيزه مايلم بيتي از مرحوم شهريار را نقل كنم و عكس معناي آن را نتيجه بگيرم: شهريار مي‌گويد «شمس چون تبريزي و از آنِ ماست/ روح مولانا يقين مهمان ماست»؛ مي‌گويم دكتر مجتهدي چون تبريزي و از آنِ ماست، روح كربن، گورويچ، گندياك، ژان وال و مرلوپونتي يقين مهمان ما است.

 

پانويس:

1- محسن جهانگيري، «دكتر كريم مجتهدي آن طور كه من مي‌شناسم»، مجله فلسفه، ش 11 (بهار و تابستان 1385)، ص 9.

2- پرويز ضياء شهابي، سر آغاز و سرانجام هست‌ها، تهران، 1396 ش. صص 79-78.

پژوهشگر واستاد فلسفه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون