• ۱۴۰۳ جمعه ۶ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 11 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۲۳ تير

وزارت امور خارجه در برخورد با كارشكني‌ها پيشگام باشد

الياس حضرتي مديرمسوول روزنامه اعتماد

داستان دنباله‌دار برجام بسيار مهيج است كه از نظر من در عالم سياست بين‌المللي جزو موضوعات جامعي است كه مي‌شود با دقت جزييات آن را دنبال كرد و درس‌هاي سياسي آموزنده‌اي از آن گرفت. در پاسخ به اين سوال كه آيا برجام اقدام خوبي بوده يا نه بايد گفت در ميان همه انسان‌هاي واقع‌گرا و عقلاي قوم از تمام طوايف مختلف ايران اين اتفاق نظر وجود دارد كه برجام يك اقدام ضروري، درست و لازم بود. اينكه با امريكا و ساير كشورهاي پنج به علاوه يك وارد مذاكره شديم و روند مذاكره را به گونه‌اي پيش برديم كه به يك چارچوب تعريف شده مقبول بين‌المللي رسيديم، مورد قبول همه است. همزمان اين حرف را كه ممكن است در برجام ضعف يا اشكال‌هايي وجود داشته باشد همه قبول دارند و اين مساله مانند قبول نقاط قوت آن مورد تاييد بسياري از اهالي فن است. ما در شرايطي وارد اين مذاكرات شديم كه مشكلات زيادي در عرصه بين‌المللي داشتيم و با بن بست‌هاي متعددي در حوزه روابط بين‌المللي مواجه بوديم. اين در حالي بود كه در داخل هم مشكلات فراواني وجود داشت. همه اين احوالات با هدايت و پشتيباني رهبري و حتي مي‌توانم بگويم با مديريت ايشان و همچنين با زحمات شبانه‌روزي شخص آقاي رييس‌جمهور و وزير محترم امور خارجه آقاي دكتر ظريف و تيم همراه ايشان كه هميشه تاريخ جا دارد از آنها تقدير و تشكر شود كار به سرانجام رسيد. اين تلاش‌ها نهايتا تبديل به قراردادي شد كه تمام مسوولان جمهوري اسلامي كه بايد برجام را تاييد كنند، مهر پذيرش بر آن زدند و مسوولان كشور‌هاي طرف مقابل اين قرارداد بين‌المللي نيز به همين صورت اقدام و برجام را تاييد كردند.
چهار گروه از روز اول به ‌شدت مخالف اين توافق بودند
1- گروهي در داخل كشور با اصل مذاكره مخالف بودند و اين موضوع كه دولت آقاي روحاني مسوول اين مذاكره است نيز بر مخالفت‌شان افزود و اين مخالفت را تنها با ارايه يك نظر نشان ندادند بلكه با استفاده از تمام ظرفيت‌هايي كه در اختيار داشتند - كه البته ظرفيت‌هاي كمي هم نبود- وارد صحنه شدند. آنها مخالفت خود را با ابزارهاي متفاوت نظير برپايي راهپيمايي، تجمع و تحصن نشان دادند و حتي با نفوذي كه داشتند جريان نماز جمعه را هم به سمت مخالفت با برجام بردند. اين نخستين باري بود كه دولت جمهوري اسلامي با هدايت و حمايت رهبري تصميم به اقدامي مي‌گرفت و در نماز جمعه با آن رسما مخالفت مي‌شد البته اين مخالفت يك بار و در يك جمعه صورت گرفت و در هفته‌هاي بعد جلوي اين نفوذ و سوء استفاده از نماز جمعه گرفته شد. اوج اين مخالفت‌ها اما در مجلس بود؛ همان زماني كه كميسيوني را به صورت ويژه تشكيل دادند و تندترين حرف‌هايي كه مي‌توانستند زدند و حتي تا بعد از تصويب برجام هم به اين كار ادامه مي‌دادند. مخالفان از هر ارگان و نهادي كه مي‌توانستند استفاده كردند مانند صدا وسيما و با ساخت و پخش فيلم‌ها و تيزرهاي مختلف در مخالفت با برجام تلاش كردند كه اين كار هرچه سريع‌تر با شكست روبه‌رو شود و استراتژي به شكست كشاندن برجام را با اين تحليل كه برجام لكه ننگي در تاريخ قرارداد‌هاي جمهوري اسلامي خواهد بود، پيگيري مي‌كردند.
2- پس از اين گروه اول كه البته سوءاستفاده‌هاي آنها از نهاد‌هاي دولتي و غيردولتي براي شكست برجام همچنان ادامه دارد گروه تندروي دوم و از جهاتي مشابه در امريكا وجود دارد كه بخشي از مخالفت‌هاي آنها در رقابت حزبي و مقابله با باراك اوباما و بخشي در رقابت براي نزديكي بيشتر با لابي اسراييل ريشه دارد. ضمن اينكه هميشه يك جريان تند ضدايراني در امريكا وجود داشته و دارد كه از تمام ابزار‌ها و امكانات خود براي مخالفت با برجام استفاده مي‌كند. آهنگ مخالفت اين جريان بسيار با آهنگ مخالفان داخلي مشابهت دارد آنها هم از ابزار كنگره و سنا استفاده كردند و با برگزاري نشست‌هاي مختلف و صدور بيانيه سعي در به شكست كشاندن برجام داشتند. اين طيف، مصوباتي در مجلس نمايندگان و سنا داشتند كه هر كدام از آنها مي‌توانست برجام را بر هم بزند البته پاسخ ايران به اين اقدامات صبوري و اعتراض‌هاي ديپلماتيك از مجاري قانوني بود. پاسخ هوشمندانه رهبري هم كه ما نقض‌‌كننده برجام نخواهيم بود مصداق ديگري از اين صبوري و رفتار استراتژيك است.
3- سومين گروه اسراييلي‌ها بودند كه احساس مي‌كردند ايران در حال خروج از يك بن‌بست است. اسراييلي‌ها خيال مي‌كردند جمهوري اسلامي ايران به گوشه رينگ تحريم‌ها رفته و ضربات تحريم آن را از پا در خواهد آورد. اساس سياست آنها براندازي جمهوري اسلامي است همان‌طوري كه سياست جمهوري اسلامي نابودي اسراييل است و هر دو طرف به صورت آشكار اين موضوع را مطرح مي‌كنند.
4- گروه چهارم كه جا دارد بيشتر راجع به آنها صحبت شود سعودي‌ها هستند. من در اين خصوص خاطره قابل ذكري دارم. شش ماهي بود كه مذاكره‌هاي دولت آقاي روحاني با پنج به علاوه يك شروع شده بود كه سفير آلمان در ايران را در جلسه‌اي ديدم. وي نظر مرا در مورد مذاكرات پرسيد و من خوشبيني خودم را از به نتيجه رسيدن مذاكرات ابراز داشتم. كمي هم از اينكه چرا كشور‌هاي اروپايي گوش به فرمان امريكا هستند و به ما مي‌گويند مشكل شما سياسي است و اگر مشكل‌تان را با امريكا حل كنيد ما مشكلي نداريم، گله كردم. سفير آلمان نيز در پاسخ من گفت: مشكل شما نه ما هستيم و نه امريكا، شما دو مشكل داريد كه يكي را مي‌توانيد حل كنيد و يكي را نمي‌توانيد. اين دو مشكل يكي اسراييل است و ديگري عربستان. مشكل‌تان را با اسراييل نمي‌توانيد حل كنيد چون عقيده كشور شما اين است كه اسراييل اساسا يك كشور نامشروع است اما مي‌توانيد با عربستان به توافق‌هايي برسيد و مشكلات خودتان را حل كنيد. اگر نتوانيد ما هم نمي‌توانيم كاري انجام دهيم حتي اگر توافقي در مذاكرات صورت بپذيرد. اين جمله او برايم جالب بود آن هم در زمان‌هايي كه به راستي سعودي‌ها مي‌توانند با پول و ابزار مالي كار خود را پيش ببرند. در جريان مذاكرات سعود الفيصل با توجه به بيماري با هواپيما اقدام به سفر به وين كرد و با وزير امور خارجه امريكا در هواپيما ملاقات داشت؛ ديداري كه بعدها مشخص شد منجر به تعويق افتادن حصول توافق هسته‌اي شده است. آنها با همين ابزار مالي توانست 28 صفحه از گزارش كنگره امريكا در مورد يازده سپتامبر را كه نشان از دست داشتن سعودي‌ها در آن حمله داشت، حذف كند. اخيرا نيز توانستند با همين ابزار نام خود را از فهرست كشورهاي ناقض حقوق كودكان و به اصطلاح كودك‌كش، سازمان ملل خارج كنند. با وجود اقدامات خشن عربستان در يمن بان كي مون، دبيركل اين سازمان اعلام كرد من براي نخستين بار تصميمي تلخ گرفتم چرا كه رياض ما را تهديد به قطع كمك‌هاي مالي داوطلبانه كرد. سياست‌هاي خصمانه عربستان نسبت به ما در اين چند سال اخير لحظه به لحظه در حال افزايش است. سفير آلمان در آن جلسه به من گفت كه نگاه شما مديران و مسوولان ايراني به عربستان همچنان يك نگاه سنتي است و شما فكر مي‌كنيد عربستان كشوري با يك نظام سنتي است كه به پول نفت خود اتكا دارد در حالي كه عربستان عمده سهامدار بسياري از شركت‌هاي بزرگ اروپايي و امريكايي است و مي‌تواند مانند لابي اسراييلي‌ها تاثيرگذار باشد. حتي در بازار‌هايي مانند بورس‌هاي نيويورك عربستان آنقدر قدرت پيدا كرده كه مي‌تواند آنها را با بحران مواجه كند همان طور كه گفتم اين گفت‌وگو مربوط به سه سال پيش بود، آن كشور توانست با پول‌هايي كه از محل افزايش قيمت نفت در آن سال‌ها به دست آورد به چنين قدرتي برسد. همان زماني كه ايران پول موجود در چين را خرج واردات مهر، تسبيح، سنگ قبر و كالاهاي بنجل مي‌كرد، عربستان با پول‌هايش روي سياستمدار‌هاي اروپايي و امريكايي تاثير زيادي داشت. مگر تعداد افراد تاثيرگذار در اين كشور‌ها چقدر است؟ آيا بيش از چند هزار نفر است؟ پرداخت هداياي گرانبها و پرداخت پول به هر دليلي به آنها براي عربستان هزينه‌اي ندارد. اگر بر فرض مثال بخواهد به همه آنها حقوق ماهانه چندين هزار دلاري پرداخت و استخدام‌شان كند باز هم هزينه آن با هزينه‌هاي پرسنلي شركت آرامكو كمتر يا برابر است. همچنين عربستان منبع اصلي تغذيه فكري، مالي و تسليحاتي وحشي‌ترين گروه‌هاي تروريستي در منطقه و جهان است و با وجود اينكه تمام نهاد‌هاي بين‌المللي و حقوق بشري از اين موضوع آگاه هستند با سكوت‌شان روز به روز عربستان را تشويق مي‌كنند. از نظر من عربستان بعد از امضاي برجام تلاش مي‌كند تا با فشار بر كشور‌هاي منطقه، ايران را با تحريم‌هاي منطقه‌اي روبه‌رو كند و حتي الان پا را فراتر گذاشته و درحال تلاش دوباره براي فشار بر امريكايي‌ها و اروپايي‌ها براي وادار كردن آنها به كارشكني در مقابل ايران است. همچنين با قرار گرفتن سياست‌هايش با اسراييلي‌ها و تندروهاي امريكا در يك راستا مي‌تواند براي ما مشكل به وجود آورد. اين كشور براي جبران ناكامي‌هاي خود در سطح منطقه مثلا در يمن در مقابل موفقيت‌هاي ايران در سوريه و عراق و لبنان بر دامنه اين دست فعاليت‌هاي خود مي‌افزايد.
در برجام دو گروه در مقابل هم قرار داشتند تعدادي افراد بدبين كه در هيات مخالفان برجام و دولت آقاي روحاني و به‌طور كل مخالف هرگونه تحول در سياست خارجي ظهور پيدا كردند و در مقابل آنها هم تعدادي از دوستان قرار داشتند كه فوق‌العاده خوشبين بودند و اين خوشبيني تا حدودي دامن دولتمردان و حتي روشنفكران ما را گرفت. اين خوشبيني باعث شد برخي برجام را بسيار ساده تحليل كنند به گونه‌اي كه گويي به محض حصول برجام غربي‌ها صف مي‌كشند و تمام مشكلات في‌مابين را به صورت داوطلبانه حل مي‌كنند و ديگر بهانه‌اي براي خصومت‌ورزي نخواهند داشت. غربي‌ها همچون گذشته همچنان با تلاش‌هاي كشور‌هايي مانند عربستان و اسراييل اقدام به كارشكني خواهند كرد با اينكه اين اقدام بسيار اشتباهي از سوي آنهاست اما يك واقعيت است. اظهارات اخير خانم مركل و دبيركل سازمان ملل را مي‌توان در چارچوب همين كارشكني‌هاي زنجيره‌وار ارزيابي كرد. در ميان دولتمردان و روشنفكران ما حتي در ميان جامعه روزنامه‌نگاران ما اين خوشبيني به حل تمام مشكلات بعد از برجام كمي زياد بود كه جا دارد اعتراف كنيم در برخي موارد اين خوشبيني به نفع كشور نشد. واقعيت‌هاي دنيا فراتر از اين خوشبيني‌ها است البته منظورم اين نيست كه حرف مخالفان داخلي برجام درست بوده يا درست است، آنها كلا با هر تحولي به خصوص توسط دولت روحاني مخالف هستند، آنها با اصلاحات مخالفت هستند با دولت روحاني مخالف هستند تكليف آنها روشن است. اما من فكر مي‌كنم دوستان روشنفكر و اصلاح‌طلب ما هم با ديدن اين كارشكني‌ها بايد اندكي تامل كنند. من به رهبري درود مي‌فرستم چون واقع‌گرا‌تر از همه مسوولان هم پشت برجام ايستاد و اگر حمايتش نبود برجام به نتيجه نمي‌رسيد و اگر همين الان هم حمايت ايشان نباشد بعيد نيست مخالفان حتي ساختمان وزارت خارجه را به آتش بكشند. هميشه ايشان در طول اين مدت هشدار مي‌دادند كه حواس‌تان باشد داريد با چه كساني و با چه سابقه‌اي مذاكره مي‌كنيد. از نظر من وزارت خارجه بايد در ادامه كمي جدي‌تر با مسائل مواجه شود و نگران بر هم خوردن اصل توافق نباشد. بايد در برخورد با كارشكني‌ها پيشتاز باشد و نبايد هميشه منتظر بماند تا رهبري تذكر دهد و بعد از اعتراض رهبري شروع به اقدام كند. تصميم شخصي من هم در مجلس اين است ضمن پشتيباني از زحمات دوستان در وزارت خارجه براي برخورد جدي با كارشكني‌ها به اين دوستان كمك كنم و اگر گاهي كوتاهي شد ما در مجلس طوري واكنش نشان دهيم كه نگويند مجلس جديد در برخورد با كارشكني‌ها جدي و حامي نيست . ما بايد نشان دهيم در دفاع از منافع ملي با هيچ كسي تعارف نداريم و نشان دهيم كه كارشكني اروپايي‌ها و امريكايي‌ها بدبيني ما را نسبت به آنها روز به روز افزايش خواهد داد. ما در برجام امتياز‌هاي خوبي به آنها داديم تا در قبال آن روابط تجاري و سياسي خود را بهبود بخشيم و به حالت عادي برگردانيم اما ظاهرا هنوز اين هدف محقق نشده است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها