اميدي كه به انتظار تبديل شد
چگونه برجام بر فضاي اجتماعي تاثير گذاشت
ولي خليلي
روزنامهنگار
سال گذشته بعد از توافق هستهاي يكي از مديران تكنوكرات و قديمي در پاسخ به يك فعال اقتصادي كه پرسيده بود شرايط كشور چه خواهد شد؟ گفته بود وضعيت ما شبيه كسي است كه پس از سال ها فشار و مشكلات اقتصادي، زندگي و... حالا اميد به بهتر شدن شرايط و بازشدن گره ها پيدا كرده ولي نبايد انتظار داشته باشد همه چيز يك شبه حل شود، بلكه تازه شروع ماجراست و راه سختي در پيش.
اين مدير تكنوكرات اين حرفها را زماني زد كه فضاي كشور از شوق و شور توافق هستهاي و اجراي برجام لبريز بود و همه اميد به بهتر شدن شرايط و تحولات اساسي داشتند ولي غافل از اينكه براي بهتر شدن شرايط و برداشته شدن كامل تحريمها و البته بازسازي اقتصاد كشور زمان لازم است؛ چيزي كه به واقع ميتوان گفت در هيجانات توافق هستهاي گم شد و جاي آن را به مرور زمان، انتظارات گرفت و سوالاتي از اين دست: «چرا همهچيز درست نشد؟ اين هم از دسته كليد پس كي قفلها باز ميشود؟ دولت همه تخممرغهايش را در سبد هستهاي گذاشت، آخرش چه شد؟ و...» و البته با گذشت چندماه از توافقات مخالفان دولت نيز تخريبها را شروع كردند و در رسانههاي اصولگرا هر روز بر طبل بي فايده بودن توافق هستهاي و اجراي برجام كوبيدند تا جايي كه رييسجمهور مجبور به واكنش شد و بخشي از مخالفان توافق هستهاي را « كاسبان تحريم» خواند و اعلام كرد: « چه كساني از تحريم سود ميكنند؟ چه كسي هست كه از افتخار ملت ايران ناراحت است؟ چه كسي هست كه از غرور ملت ايران ناراحت است؟ چه كساني از رفع تحريم ناراحت هستند؟ والله شما هم ضرر نميكنيد بعد از تحريم اين منفعت براي شما هم خواهد بود، نگران نباشيد دكان شما كساد نميشود.»
نكته مهم و كليدي كه آن مدير تكنوكرات در روزهاي ابتداي توافق هستهاي برآن تاكيد كرده بود و در يك سال گذشته كمتر ديده شده، نگاه واقعبينانه به شرايط و سعه صدر است؛ درست است كه توافق هستهاي بين ايران و 1+5 صورت گرفت و اجراي برجام كليد خورد ولي همهچيز به مقصد نرسيد بلكه تازه مسير حركت مشترك مشخص و راه تعيين شد؛ و در اين بين آنچه فراموش شد سالها تحريمهاي اقتصادي، بانكي، پولي، تجاري و چالشهاي كشور و زندگي سخت مردم بود؛ و چيزي كه شكل گرفت انتظار خواندن وردي از سوي محمد جواد ظريف به عنوان رييس تيم مذاكرهكننده بود و تغيير يك شبه شرايط فارغ از اينكه تازه مسير شروع شده است. كشوري كه سالها اسير بدخواهيها و سوء مديريتها بوده براي بهبود شرايط نياز به بازسازيهاي داخلي و بينالمللي دارد؛ نبايد از ياد برد كه محمد جواد ظريف يك ديپلمات است و نه معجرهگر، اگر از او توقع ظهور سيمرغ پرنده افسانهاي ايران شكل گرفته تا همچون داستان شاهنامه بر قله قاف بنشيند و همهچيز گلستان شود بايد دانست خبري از اين پرنده و افسانه نيست، واقعيت اين است كه همه بايد براي رهايي از شرايط كنوني ايستادگي و تلاش كنند، ژاپن و آلمان اگر بعد از جنگ جهاني دوباره توانستند روي پاهايشان بايستند تنها به خاطر « خواستن و توانستن بود» همه (از مردم گرفته تا دولتها و حاكميت) تصميم گرفتند حركت كنند تا انقلاب صنعتي و رشد و توسعه در آن كشورها باوجود ويرانيهاي جنگ شكل بگيرد و معجزه حضورهمه و اميد داشتن به توسعه واقعي بود كه آنها را به اقتصادهاي برتر جهان تبديل كرد؛ سيمرغ در اين كشورها يك پرنده نبود بلكه تك تك مردم پرندههايي شدند براي رسيدن به خواستههايشان و در كنار هم سيمرغي را شكل دادند كه عطار در منطقالطير به آن رسيد.
حكايت كنوني كشور ما و اميد به رهايي از مشكلات همچون داستان طوقي و كبوتران ديگري است كه در كليله و دمنه نقل شده است، كبوتراني كه در دام صياد افتادند و طوقي به آنها گفت كه براي رهايي از اسارت بايد با هم متحد شوند و با هم نقشه فرار بكشند و اگر هر يك از آنها به تنهايي بخواهند اقدام به فرار كنند كاري از پيش نميبرند، او به آنها گفت كه اگر بخواهند خود را نجات دهند بايد با هم همكاري كنند و همگي براي رهايي پرواز كنند تا تور را با خود ببرند. توافق هستهاي و به نتيجه رسيدن اجراي برجام تنها درشرايطي ميتواند به سر منزل مقصود برسد كه اميد شكل گرفته در جامعه به جاي انتظار به همبستگي ملي تبديل شود و اتحاد؛ همه بايد وارد گود شوند و به جاي تخريب دولت و دستاوردهاي هستهاي شرايط را واقع بينانه و با اميد بنگرند.