سال بيخبري از برجام
آيا طلسم مذاكرات احياي توافق هستهاي ميان ايران و غرب در سال نو شكسته خواهدشد؟
سارا معصومي
روزنامه نگار
«ما هرگز ميز مذاكره را ترك نكرديم.» از روزي كه دونالد ترامپ، رييسجمهور پيشين ايالات متحده در ارديبهشت ماه 1397 رسما از توافق هستهاي با ايران خارج شد تا اسفند ماه 1401، اين جمله بارها و بارها از زبان وزراي خارجه ايران چه در دولت دوازدهم و سيزدهم شنيده شد اما به نظر ميرسد كه نشستن پشت اين ميز به برچيده شدن بساط تحريم از سفره مردم ايران منتهي نشده است. برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) ميان ايران و تركيب اوليه آن به شمول ايالات متحده، فرانسه، بريتانيا، روسيه، چين و آلمان در سال 1401 نه تنها در مسيري كه ريلگذاري شده بود پيش نرفت بلكه از اين مسير دور و دورتر هم شد. اگر اسفند ماه سال گذشته بزرگترين مانع در مسير احياي برجام، فاصله مطالبههاي ايران با طرف مقابل به خصوص ايالات متحده بود، زماني كه برگهاي تقويم در آستانه پاييز 1401 قرار گرفت اختلافهاي دو طرف درباره دادهها و ستاندهها به حاشيه رفته و احياي توافق هستهاي به سد جديدي برخورد كرد. درباره اينكه چرا دو عضو اصلي اين مذاكرات يعني ايران و ايالات متحده نتوانستند مذاكرات غيرمستقيم را تا تابستان 1401 به سرمنزل توافق برسانند حرف و حديثها بسيار است و طبيعتا هركدام زيادهخواهي ديگري را مانع اصلي ميداند. روايت طرف غربي اين است كه 1+5 در اواخر تابستان 1401 همگي متفقالقول موافق متن نهايي بودند كه جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا بر روي ميز قرار داده بود و اين ايران بود كه با طرح مطالبههايي كه ميدانست راه به جايي نخواهد برد، زيز ميز زد. روايت ايران اما متفاوت است؛ حسين اميرعبداللهيان، وزير خارجه در نخستين روزهاي آذرماه در يك نشست خبري در پاسخ به پرسش «اعتماد» دليل به سرانجام نرسيدن مذاكرات احياي برجام را به سه عامل محدود كرد: حل مسائل باقيمانده با آژانس بينالمللي انرژي اتمي، تضمين اقتصادي و تسري تحريم به طرفهاي ثالث. شايد اينكه روايت كدام طرف به واقعيت نزديك است در آستانه ورود به پنجمين سال عدم اجراي برجام از سوي طرفين كمترين اهميت را داشته باشد و مهمترين پرسش اين باشد كه آيا هنوز ميتوان از احياي برجام كه چند سال اخير را در اغما گذرانده سخن گفت؟ براي احياي برجام بايد عوامل تاثيرگذار بر عدم به نتيجه رسيدن مذاكرات را به رسميت شناخت و درصدد حل و فصل آن برآمد. از آنجا كه از مذاكرات علني و رسمي براي احياي برجام در شش ماه اخير خبري نبوده و دو طرف هم صرفا ادعا كردند كه تبادل پيام در اين خصوص ادامه دارد به سختي ميتوان گفت كه آيا آنچه از نظر فني در اواخر تابستان مانع از اعلام توافق شد در چندماه اخير حل و فصل شده يا خير. با اينهمه از مجموع اظهارنظر مقامهاي ايراني از جمله وزير خارجه ميتوان نتيجهگيري كرد كه ايران اكنون آماده پذيرش متني است كه جوزپ بورل در تابستان بر روي ميز قرارداده بود اما به نظر ميرسد اراده سياسي حداقل در طرف اروپايي در اين مقطع براي امضاي اين متن وجود ندارد. دليل اكراه اروپا و تا حدودي ايالات متحده هم دو عامل غيربرجامي است كه حل و فصل آنها شايد سختتر از بستن پرانتزهاي باز اختلافهاي فني دو طرف در مذاكرات باشد. به گواه بسياري از كارشناسان مهمترين دليل اروپا از عدم پيگيري جدي روند احياي برجام، اتهام همكاري ايران با روسيه در جنگ اوكراين است. دولتمردان اوكراين، ايالات متحده و كشورهاي اروپايي معتقدند كه پهپادهايي كه ايران ميگويد در قالب همكاريهاي مرسوم نظامي ميان تهران و مسكو پيش از آغاز جنگ اوكراين در اختيار روسيه قرار داده در جنگ اوكراين عليه اهداف غيرنظامي استفاده شده است. از آنجا كه حمله نظامي روسيه به اوكراين عملا به صفكشي كشورهاي اروپايي و امريكا در مقابل روسيه منتهي شده، غرب آنچه همراهي ايران با روسيه در اين جنگ خوانده را عبور تهران از خط قرمزهايش ميداند. بسياري از تحليلگران معتقدند كه اعلام بيطرفي ايران در اين جنگ كفايت نميكند و تهران بايد بتواند در قالب فرمولي مشخص موضع اعلامي عدم دخالت در جنگ اوكراين را اثبات كند. هياتهاي كارشناسي ايران و اوكراين تاكنون يك بار در نشستي مشترك اسناد ادعايي كييف براي اين همكاري را بررسي كردند اما نشست دومي تاكنون برگزار نشده است. شايد نخستين و فوريترين اقدامي كه ايران بايد در سال 1402 نسبت به سرانجام رساندن آن اهتمام ورزد يافتن فرمولي براي حل و فصل ادعاي همدستي با روسيه در جنگ اوكراين است. تا زماني كه نقش ايران در هالهاي از ابهام باشد، افكار عمومي كشورهاي اروپايي هم مجال ايستادن وزراي خارجه تروئيكاي اروپايي در كنار وزيرخارجه ايران براي اعلام احياي برجام را نميدهد. دومين عامل تاثيرگذار بر احياي برجام هم اختلافهاي ايران و غرب در حوزه حقوق بشر است. اروپا و امريكا پس از آغاز موجي از اعتراضها در داخل ايران به مرگ مشكوك مهسا اميني در يكي از ساختمانهاي پليس امنيت اجتماعي تهران، بستههاي تحريمي متعدد و متنوعي را عليه ايران وضع كردند كه اين روند بدون توقف همچنان ادامه دارد. ديدار مقامهاي سياسي امريكايي و اروپايي با اعضاي اپوزيسيون جمهوري اسلامي نيز برحجم اختلافها ميان دو طرف افزوده است. هرچند كه اين اختلافها، ديوار بياعتمادي ميان ايران و غرب را بالاتر برده اما به نظر ميرسد كه اگر دو طرف بتوانند در دو عامل نخست يعني بستن پرانتزهاي باز متن توافق نهايي احياي برجام و ادعاي دخالت ايران در جنگ اوكراين به نفع روسيه به جلو حركت كنند، كاستن از وزن منفي عامل سوم سخت نباشد. پرونده عدم احياي برجام در حالي يكسال پيرتر شد كه تنها اميد براي احياي آن نبود جايگزيني است كه هم از نگاه غرب ترمز توسعه برنامه هستهاي ايران را بكشد و هم از نگاه تهران به رفع تحريمهاي اقتصادي ولو به شكل نسبي منتهي شود. بايد ديد كه آيا اراده سياسي ايران و 1+5 در سال نو بر احياي توافق هستهاي به عنوان نخستين گام در مسير مديريت تنش موجود متمركز خواهد شد؟