مسيري كه بايد تغيير كند
آیا ميتوان به افزايش ارزش ريال اميدوار بود؟
ميثم رادپور
كارشناس بازارهاي مالي
آنچه در سال 1401 رخ داد اين بود كه نرخ ارز بيشتر از انتظارها نسبت به قيمت پايهاي كه براي آن پيشبيني شده بود بالا رفت و تا دو برابر هم رشد كرد و در حالي كه دولت سيزدهم قيمت دلار را حوالي 25 هزار تومان تحويل گرفت و تا ابتداي سال 1401 هم همين نرخها بود اما در ادامه و بهخصوص ماههاي پاياني سال روند صعودي نرخ ارز بهشدت تند شد و نرخ دلار تا 60 هزار تومان هم پيش رفت. البته با توجه به نرخ تورم 50 درصدي (به گفته مركز آمار ايران) نرخ ارز در محدوده 56 هزار تومان قرار گرفت كه البته در اواسط اسفندماه هم در همين محدوده قرار داشت، چرا كه ارز هم مانند ساير كالاهاست و هر اندازه كه ساير كالاها با رشد قيمتي مواجه شوند قيمت دلار هم به همان نسبت رشد ميكند. اما متاسفانه پس از اين تغييرات ديديم كه در عرض كمتر از يك ماه قيمت خودروي یک ميلياردي به 2 ميليارد و 200 ميليون تومان رسيد و آنچه در حال ريزش است ارزش ريال است كه هر روز به سمت سقوط پيش ميرود.
البته طي يك دهه گذشته و از سال 1392 به بعد همبستگي ميان تورم و ارز چندان بالا نبود، اين در حالي است كه اين ضريب همبستگي اين روزها نزديك به یک قرار دارد و از اواخر دولت آقاي خاتمي تا دور اول دولت احمدينژاد قيمت ارز تا اندازهاي ثابت بود اين در حالي است كه در آن زمان هم متوسط نرخ تورم در محدوده 15 درصد بود اما كمابيش نرخ ارز چندان تكاني نخورد. اين در حالي است كه در اين 11 سال قيمت كالاها تا 5 برابر رشد داشتند البته در آن زمان ميزان فروش نفت بسيار بالاتر از امروز بود و دولت هم به اندازه امروز با كاهش درآمدها مواجه نبود.
البته در آن زمان بانك مركزي تحريم نشده بود منابع ارزي هم وجود داشت و اوضاع دولت هم روبراهتر بود و قيمت دلار ثابت مانده بود اما امروز كه در دولت سيزدهم هستيم و نرخ تورم به 50 درصد رسيده است و اوضاع تحريمي هم سختتر از قبل شده نميتوان انتظار ثبات قيمت دلار را هم داشت و اگر همين نرخ تورم 50 درصدي را براي 8 سال در نظر بگيريم نرخ ارز در 8 ساله دولت سيزدهم تا 26 برابر رشد خواهد داشت و اگر بخواهيم برآوردي از كسري بودجه دولت در سال 1402 داشته باشيم در كمترين حالت ممكن 750 هزار ميليارد تومان دولت كسري بودجه خواهد داشت.
ضمن آنكه امروز شانس ايران نسبت به گذشته براي توافق برجام كمتر از قبل شده و ناآراميها و اعتراضهاي سه ماهه سوم سال 1401 تاثير شديدي بر سرمايه اجتماعي گذاشت. اين در حالي است كه در دولت گذشته زماني كه صحبت از توافقات برجامي شد همه به آينده اميدوار شديم و سرمايهگذاران خارجي از آلمان گرفته تا انگليس و... براي انعقاد تفاهم نامه همكاري به ايران آمدند البته باز هم در آن زمان بورس چندان تغييري نكرد و ديديم بانكداران خارجي هم در آن شرايط كه بوي بهبود شرايط ميآمد حاضر به همكاري با ايران نشدند و عدم حضور ايران درFATF را بهانه كرده و محافظهكاري در نظام پولي را افزايش دادند.
حال امروز كه همه درها براي توافق برجام به نوعي بسته شده و بانكهاي كوچك دنيا هم ديگر حاضر به همكاري با ايران نيستند چطور ميتوان اميد به كاهش قيمت نرخ ارز را داشت و حتي اگر امروز هم نسخه قبلي برجام امضا شود باز هم مشكلات ايران به صورت كامل حل نخواهد شد چرا كه آن زمان هم بانكها با ايران همكاري نكردند، مگر آنكه ايالات متحده امريكا به هر دليلي تحريمها را كلا بردارد.
امروز وضعيت به گونهاي شده كه هر 7 روز تا یک درصد از ارزش ريال در كشور كم شده. البته ممكن است برخي از اتفاقات سياسي به صورت رواني و مقطعي باعث افت قيمت دلار شود اما بلندمدت نيست، ضمن آنكه دولت اصلا نميتواند به هيچ طريقي به يارانهها دست بزند و تا 4 سال پيش حدود 900 هزار ميليارد تومان يارانه پنهان به بخش انرژي ميداد كه اين ميزان با همين مقدار تورم كنوني بالا رفته است. اين در حالي است كه در زمستان يك سري از كارخانجات گاز ندارند و در تابستان هم يك سري از كارخانجات برق ندارند و دولت انتخاب كرده كه تا زماني كه كارد به استخوانش نرسيده كاري به يارانههاي انرژي نداشته باشد. اين در حالي است كه به زودي قطعي گاز و برق به صورت گسترده به مردم خواهد رسيد و متاسفانه ايران با وجود رتبه دوم منابع گازي در دنيا شاهد قطع برق مس سرچشمه شده است.
قطار توسعه فرسوده شده و براي حركت هم خطرناك است و نياز به تعمير دارد و از زماني كه تحريمها تشديد شد اقدام اساسي براي بهبود شرايط اقتصادي انجام نشد و امروز شرايط به گونهاي شده كه شما در جاده در معرض تصادف با يك كاميون از روبرو هستيد و به شما پيشنهاد زدن برف پاككن ميدهند. اين دسته راهكارها جواب نميدهد و از ديدگاه من، مسير را بايد تغيير داد.